Quantcast
Channel: حق تحصيل Archives - کمپین حقوق بشر در ایران
Viewing all 254 articles
Browse latest View live

یک وزارت‌خانه بی وزیر؛ چالش دولت روحانی با مخالفانش بر سر نحوه اداره دانشگاه‌‌ها

$
0
0

حسن روحانی تا ۲۹ آبان ماه  فرصت دارد تا وزیر پیشنهادی بعدی را معرفی کند در غیر اینصورت خود سرپرست وزارت علوم خواهد بود.

تحلیل هفته- کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران:  چهارشنبه ۷ آبان )۲۹ اکتبر)  مجلس ایران به محمود نیلی احمدآبادی وزیر پیشنهادی دولت حسن روحانی برای وزارت علوم رای اعتماد نداد تا این وزارت خانه مهم تا هفته های آینده همچنان با سرپرست اداره شود. طی یک سال گذشته محافظه کاران  رضا فرجی دانا را به اتهام همراهی با فتنه گران  برکنار کردند و سپس با اتهامی مشابه، وزیر پیشنهادی روحانی هم از رسیدن به صندلی وزارت ناکام ماند تا  نشان دهند که  حساسیت زیادی به عزل و نصب‌های دولت در وزارت علوم دارند. به گفته بهروز نعمتی، سخنگوی هیات رییسه مجلس ایران، حسن روحانی تا ۲۹ آبان وقت دارد که وزیر پیشنهادی بعدی را معرفی کند و «در صورت عدم معرفی وزیر پیشنهادی تا زمان تعیین شده، رییس‌جمهور سرپرست وزارت علوم خواهد بود.»

 به گزارش خانه ملت – وبسایت خبری مجلس – در جلسه بررسی صلاحیت محمودنیلی احمدآبادی وزیر پیشنهادی حسن روحانی از ٢۴۶ نماینده حاضر در جلسه، ٧٩ نماینده به انتصاب وی رای موافق، ١۶٠ نماینده رای مخالف و ٧نماینده رای ممتنع دادند.

با ادامه مقاومت مجلس در برابر افراد انتخاب شده توسط دولت به نظر می رسد که مساله دانشگاه‌ها درایران به یکی مهمترین چالش داخلی دولت حسن روحانی در مواجهه با مخالفانش تبدیل شده است. روحانی بر اساس وعده‌های انتخاباتیش می‌بایست وضعیت امنیتی حاکم شده در دانشگاه‌ها را تغییر می‌داد و مخالفان او نیز نگران بودند که با تغییر این وضعیت، تحرک سیاسی دانشجویان و اعتراض‌های دانشجویی باردیگر آغاز شود. با اینکه اگر چه دولت روحانی نتوانست وعده‌های انتخاباتی خود را آنچنان که فعالان دانشجویی انتظار داشتند به سرانجام مطلوبی برساند، اما مخالفان دولت از همان اندازه اندک تغییرات ایجاد شده نیز خشمگین شدند و نهایتا وزیر علوم برکنار شد.

دانشگاه، دانشجو و وعده‌های روحانی

اوایل اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۹۲ در حالی که فعالیت‌های انتخاباتی کاندیداهای ریاست‌جمهوری شدت گرفته بود، حسن روحانی با گروهی از استادان دانشگاه دیدار کرد. در آن جلسه او اعلام کرد: «دانشگاه در کشور ما در سال‌های اخیر بسیار مظلوم واقع شده است، اگر نگذاریم از نظرات صدها و هزارها فرهیخته و استاد استفاده و شرایطی فراهم شود که این اساتید ترجیح دهند مهر سکوت بر لبان خود بزنند، آیا این به معنای هدر دادن سرمایه عظیم ملی نیست؟” او اضافه کرد: “دانشگاه باید توسط اساتید عالی مقام اداره شود نه اینکه مدیریت ظاهری داشته باشد و البته باید با آخرین دستاوردهای علمی دنیا در ارتباط باشد.»

روحانی درباره یکی از حساس ترین موضوعاتی که به یکی از چالش های نظام آموزش عالی کشور طی سالهای اخیر تبدیل شده یعنی پدیده دانشجویان ستاره‌دار هم گفته بود: «اصطلاح دانشجوی ستاره‌دار را کنار می‌گذاریم اما دانشجو باید در فعالیت‌های علمی و سیاسی خود آزاد باشد در حالی که باید خط قرمزهایی وجود داشته باشد که تنها مربوط به مصالح و منافع ملی هستند نه اینکه هر چیز جزئی در این زمینه مطرح شود و پس از آن هم دادگاه مرجع باید تشخیص دهد. بنابراین نباید خط قرمزها را گسترده کرد و اگر کسی واقعا از خط قرمز عبور کرد، باید در دادگاه صالح مورد رسیدگی قرار گیرد.»

او همچنین درباره اسلامی کردن دانشگاه‌ها گفت: «اگر اسلامی کردن دانشگاه به معنای عقب و جلو بردن روسری است، چیزی نیست که اسم آن را اسلامی کردن بگذاریم، اما اگر منظور این است که استاد نظرات خود را در دانشگاه مطرح نکند، این به معنای اسلامی کردن دانشگاه‌ها نخواهد بود.»

این سخنان در تمامی دوران تبلیغات انتخاباتی روحانی تکرار شد. روحانی سوم اردیبهشت سال گذشته در یزد گفت: «چه ایرادی دارد که روسای دانشگاه ها و دانشکده‌ها با رای اساتید انتخاب شوند؟ دولت تدبیر و امید، یکبار دیگر لایحه استقلال دانشگاه‌ها را از دولت به مجلس می‌فرستد تا اعتماد و نشاط دانشگاهیان افزایش یابد.» اواسط اردیبهشت از طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها انتقاد کرده و تاکید کرد: « درباره این طرح از مردم سوال نشد و کار کارشناسی صورت نگرفت. در قانون اساسی کشور هیچ اشاره‌ای به طرح تفکیک جنسیتی نشده است.»

شانزدهم اردیبهشت در دانشگاه تهران و در جمع دانشجویان اعلام کرد: «اینجا دانشگاه تهران است و قطعا پادگان نیست. مگر دانشجو چه می‌کند و اگر فضا آزاد باشد دانشجو چه خواهد کرد؟ مگر دانشجوی عزیز ما سرمایه ملی ما نیست؟ مگر او مدیر فردا نیست؟ بگذاریم نقد کند.” او اضافه کرد: «مگر بنا نبود دانشگاه مرکز نشاط سیاسی باشد؟ صحبت از مشارکت می‌کنند، حال چطور است که وقتی آفتاب مشارکت به دانشگاهها می‌رسد به زودی غروب می‌کند؟ چرا اساتید ما نباید حق داشته باشند در انتخاب رئیس خود نقش ایفا کنند؟»

و البته مهمترین وعده روحانی در آن ایام از بین بردن فضای امنیتی بود. او بارها این و عده را تکرار کرد و از جمله در دانشگاه تهران گفت: »من در محضر شما اعلام می‌کنم یکی از اهداف اصلی دولت تدبیر و امید، خارج کردن فضای کشور از فضای امنیتی است.»

مناظره پربیننده روحانی و قالیباف، یکی دیگر از کاندیداهای ریاست جمهوری نیز، هنگامی که به موضوع دانشگاه‌ها و نحوه برخورد حکومت با فعالیت های سیاسی دانشجویان رسید به گفت وگویی آتشین تبدیل شد؛ آنجا که قالیباف گفت که روحانی مخالف اعطای مجوز به دانشجویان برای تجمع سیاسی در یکی از مناسبت‌ها بوده است و او پاسخ داد: “از آقای قالیباف خیلی تعجب می‌کنم درست است ما باید رقابت کنیم، اما نه اینگونه، آقای قالیباف! دلم نمی‌خواست بگویم اما ناچار شدم شما گفتید که دانشجویان بیایند و گاز انبری عمل می کنیم و آنها را دستگیر می‌کنیم.”

پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری، جعفر میلی‌منفرد به عنوان وزیر پیشنهادی دولت به مجلس معرفی شد؛ اما رای اعتماد مجلس را بدست نیاورد و پس از آن جعفر توفیقی سرپرستی وزارت علوم را بر عهده گرفت. پس از آن، تغییراتی که به آرامی در وزارت علوم آغاز شد، نارضایتی مخالفان دولت را برانگیخت، و فشارها برای متوقف کردن این تغییرات افزایش یافت. با وجودیکه شاید وزارت علوم را بتوان موفق‌ترین وزارتخانه در پیش‌برد برنامه‌های وعده داده شده دانست، لیکن حتی این وزارتخانه نیز در هیچ‌یک از این برنامه‌ها موفقیت کاملی بدست نیاورد.

استقلال دانشگاه

جعفر توفیقی که ابتدا رئیس ستاد انتخاباتی محمدرضا عارف، یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری در سال ۹۲ بود،  پس از کناره‌گیری عارف، به عنوان “مسئول کارگروه آموزش عالی” در ستاد انتخاباتی حسن روحانی مشغول به کار شد. او چند روز پس از ریاست جمهوری حسن روحانی در گفتگو با روزنامه اعتماد گفت: «یکی از اولویت‌دار‌ترین مسائل، نقض استقلال دانشگاه‌ها در دوره گذشته وزارت علوم است.»  در آن زمان هنوز مشخص نبود که توفیقی یکی از چهره‌های تاثیرگذار در وزارت علوم خواهد شد. او چندی بعد و با ناکامی جعفر میلی‌منفرد در کسب رای اعتماد از مجلس، به عنوان سرپرست وزارت علوم مشغول به کار شد. دوره سرپرستی توفیقی ۶۷ روز بود.

پس از پایان این دوره، او در نوزدهم آبان ۱۳۹۲، طی گفتگویی با روزنامه قانون بخشی از اقدامات خود را شرح کرده و گفت: «یکی از برنامه‌های من این بود که اصلاح شیوه‌های مدیریت دانشگاه‌ها و افزایش اختیارات دانشگاه‌ها بر اساس بند الف قانون ۴۹ برنامه چهارم و بند ب ماده ۱۳ قانون برنامه پنجم صورت پذیرد. در مرحله بعد، گله‌مندی دانشگاهیان نسبت به فضای امنیتی دانشگاه‌ها بود که این موضوع نیز در اولویت‌های من قرار گرفت. در این مدت تلاش کردم نقش حراست را در دانشگاه‌ها کم کنم و اداره دانشگاه‌ها را بیشتر در اختیار روسای دانشگاه‌ها قرار دهم.»

با اینهمه مشخص بود که برنامه استقلال دانشگاه‌ها در زمانی دو ماهه به نتیجه نخواهد رسید. توفیقی در همان گفتگو اضافه کرد: «بینید، در این مدت ۶۷ روز زمان کافی برای پیاده سازی همه برنامه هایمان نبود. مواردی انجام شد که برخی به نتیجه رسید و برخی نیز باید پیگیری شود. بنابراین من فکر می‌کنم کارهای زیادی باید انجام شود.»

گفته می‌شد که طرح استقلال دانشگاه‌ها پس از انتخاب فرجی‌دانا به عنوان وزیر علوم هم پیگیری می‌شود. در مراسم تودیع جعفر توفیقی و معارفه وزیر جدید علوم، فرجی‌دانا گفته بود: «بهترین دوران مدیریت وزارت علوم بی‌شک در دوره پایانی دولت اصلاحات و مدیریت توفیقی  بود که سیاست‌های  روشن و تعالی‌بخش وی،  وضع جدیدی در دانشگاه‌ها ایجاد کرد و دانشگاه‌ها را در قبال فعالیت‌های خود پاسخگو کرد و آنچه که به عنوان استقلال دانشگاه‌ها  یاد می‌شود، ایده و فکر دکتر توفیقی  بود.»

اواخر بهمن ماه سال ۱۳۹۲، وزیر علوم باردیگر در جلسه ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی کشور که در محل دبیرخانه شورای انقلاب فرهنگی تشکیل شد، اعلام کرد: «سیاست وزارت علوم پاسخگو کردن دانشگاه‌ها در کنار اعطای استقلال به آنها است.» او اضافه کرد: «موضوع هیئت‌های امنا به مثابه ستون فقرات نظام آموزش عالی کشور حائز اهمیت است. در قانون برنامه توسعه ۵ ساله پنجم، احکام راهگشا و مفیدی در راستای اعطای استقلال به دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزشی مقرر شده است.»

این برنامه با مقاومت شدید راست گرایان تندرو ایران مواجه شد. خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران در همان روزها طی گزارشی با عنوان “طرحی خطرناک‌تر از بازگشت حامیان فتنه به دانشگاه‌ها در وزارت علوم” طرح استقلال مراکز آموزش عالی را خطرناک دانسته و نوشت: «همچون بازگشت دانشجویان ستاره‌دار، تعویض روسای دانشگاه‌ها و اعزام هیات‌های بازرس به دانشگاه‌ها و انتصابات تامل برانگیز، طرحی دیگر از سوی مسئولان وزارت علوم در یک سکوت خبری دنبال می‌شود.[...] طرح «استقلال دانشگاه ها» چند مدتی است که از سوی وزارت علوم دنبال می‌شود و رضا فرجی دانا مسئولیت این کار را به چهره جنجالی وزارت علوم یعنی جعفر توفیقی سپرده است.»

نویسنده گزارش چنین نتیجه گرفته بود که «این طرح زمانی تامل برانگیز می‌شود که به نظر می‌رسد طرح «استقلال دانشگاه ها» تلاشی برای محدود کردن نظارت حاکمیت بر دانشگاه‌ها باشد. چیزی که شبیه به آن چندی پیش در خصوص فرهنگ با عنوان‌هایی همچون دین دولتی و فرهنگ دولتی توسط برخی رسانه ها دنبال می‌شد.»

همچنین سایت رجانیوز وابسته به جبهه پایداری، یکی از دیگر گروه های محافظه کار، در گزارشی با عنوان «دولت برای دانشگاه‏ها چه خوابی دیده است؟»، طرح استقلال دانشگاه‌ها را «برهم خوردن آرامش علمی محیط دانشگاهی با ژست‌های دموکراتیک» نامیده بود.

دولت تلاش کرد که روسای  برخی دانشگاه‌ها با برگزاری انتخابات در دانشگاه برگزیده شود. در اسفند ماه سال گذشته محمد حسن امید، سرپرست دانشگاه تهران خبر داد که «تغییرات روسای دانشگاه‌ها در کشور با شیوه جدید» انجام خواهد شد. او همچنین گفت: «در دانشگاه تهران نیز فرآیند تغییر رئیس دانشگاه تهران قرار شده است به گونه ای باشد که نظر دانشگاهیان در انتصاب رئیس دانشگاه لحاظ شود.»

حدود یک ماه بعد و در نوزدهم فروردین ماه سال ۹۳،  حسن فریدون، مدیرکل دفتر وزارتی وزارت علوم “از عدم دخالت این وزارتخانه در تعیین رییس جدید دانشگاه تهران و زمان مشخص‌شدن فرد دارای صلاحیت برای این دانشگاه” سخن گفت و تاکید کرد: «وزارت علوم، وظیفه تعیین رییس دانشگاه تهران را به‌طور کامل به این دانشگاه واگذار کرد و وزیر علوم صرفا حکم ریاست را ابلاغ می‌کند.»

با اینهمه برنامه وزارت علوم با مقاومت شورای انقلاب ناکام ماند. شگفت انکه بر اساس اخبار منتشر شده، یکی از مخالفان این اقدامات شخص حسن روحانی بود.

به گفته منصور کبگانیان عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، روحانی در جلسات شورای انقلاب فرهنگی ۳ بار درباره نحوه انتخاب روسای دانشگاه‌ها به فرجی‌دانا تذکر داده بود. کبگانیان در گفتگویی با خبرگزاری تسنیم اعلام کرد: «رئیس‌جمهور به‌عنوان رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی در یکی از جلسات این شورا در این خصوص جمع‌بندی‌هایی را انجام دادند و به آقای فرجی‌دانا تذکر دادند که به این روش برای تغییر رؤسای دانشگاه‌ها عمل نکند.»

برای بار دوم نیز در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی رئیس‌جمهور خطاب به آقای فرجی‌دانا اعلام کرد که قبلاً هم گفتم که این روش‌ها را وزیر علوم انجام ندهد. در این جلسه وزیر علوم توجیه آورد که این روش در انتصاب رؤسای دانشگاه‌ها انتخابات نیست، بلکه استمزاج می‌کنیم. رئیس‌جمهور در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی تذکر سوم را هم به آقای فرجی‌دانا دادند و گفتند: هر چیزی را که شائبه انتخابات داشته باشد انجام ندهید.”

تلاش وزارت علوم برای اعطای استقلال به دانشگاه‌ها نهایتا با دخالت شورای انقلاب فرهنگی ابعاد پیچیده‌ای پیدا کرده است. گفته می‌شود که این شورا با تغییراتی در قانون مربوط به تشکیل هیات‌های امنای دانشگاه‌ها، نقش وزارت علوم در تشکیل این هیات‌ها را کم‌رنگ‌تر کرده است.

وزارت علوم می‌خواست که هیات امنای دانشگاه‌ها اداره را بر عهده بگیرند. بر اساس “قانون تشکیل هیات های امنای دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی” ترکیب هیات امنای دانشگاه‌ها تقریبا در اختیار دولت بود. اعضای حقوقی این شورا عضو دولت بودند و اعضای حقیقی توسط وزیر علوم پیشنهاد شده و در شورای عالی انقلاب فرهنگی تایید می‌شد. تقریبا مشابه همان روندی که درباره روسای دانشگاه‌ها طی می‌شود. به نظر می‌رسد که با تغییرات جدیدی که صورت گرفته، نقش وزارت علوم کم‌رنگ‌تر شده است و برنامه استقلال دانشگاه‌ها به آرزویی دست نیافتنی تبدیل گردیده است.

دانشجویان محروم از تحصیل؛ تلاش‌های انجام شده، تکرار روند گذشته

پدیده دانشجویان ستاره‌دار، یا دانشجویانی که به واسطه فعالیت های مدنی و سیاسی به نحوی از تحصیل محروم شده بودند نیز،  یکی دیگر از مشکلاتی بود که از دولت پیشین به دولت روحانی رسیده بود و حل این مشکل هم یکی از وعده‌های تبلیغاتی روحانی بود. در دوره سرپرستی جعفر توفیقی کمیته‌هایی تشکیل شد که به پرونده دانشجویان محروم از تحصیل در سال‌های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ رسیدگی شد. بر اساس آماری که در آن زمان اعلام شد حدود ۴۰۰ نفر از دانشجویان محروم شده (تنها در سال‌های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱) به کمیته مزبور رجوع کرده و در دوره سرپرستی توفیقی صد و سی نفر از آنها اجازه بازگشت به دانشگاه را پیدا کرده بودند.

توفیقی در یکی از گفتگوهای خود با اعلام این آمار، اضافه کرده بود:  «همانطور که می‌دانید در چند سال گذشته دو موضوع استادان بازنشسته و دانشجویان ستاره دار از مهم ترین چالش‌های دانشگاه‌ها بوده است. بنابراین در وزارتخانه کارگروهی را تشکیل دادیم و اعلام کردیم که آن دسته از استادان و دانشجویانی که احساس می‌کنند حقی از آنها ضایع شده است می‌توانند مراجعه کنند.» او اعلام کرده بود: «تلاش کردیم آن دسته از دانشجویان محروم از تحصیلی که مشکل جدی ندارند را برای سال تحصیلی ۱۳۹۲-۹۳ پذیرش کنیم. برای سال‌های پیش از ۱۳۹۲ یعنی سال‌های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ نیز کمیته بررسی‌های دقیقی تا دانشجویان محروم از تحصیل تا جای ممکن بتوانند به دانشگاه بازگردند. البته این یک فرآیند مستمر است.»

به این ترتیب حتی جعفر توفیقی هم که دوره دو ماهه سرپرستی‌اش پرشتاب‌ترین تحولات را به دنبال داشت، نتوانسته بود حق همه دانشجویان محروم از تحصیل را اعاده کند. نباید فراموش کرد که  بسیاری از دانشجویانی که محروم از تحصیل شده بودند، پیش از سال ۱۳۹۰ حکم خود را گرفته بودند و با اعمال محدودیت در سال‌های پذیرش، حتی امکان بررسی دوباره را نیز نیافتند.

بر اساس گزارشی که روزنامه شرق در ۲۶ آبان ۱۳۹۲ منتشر کرد تنها در دوره وزارت کامران دانشجو، بیش از ۴۴۶ دانشجو محروم از تحصیل یا اخراج شده بودند. این روزنامه اضافه کرده بود: “در حال حاضر حدود یک‌هزار دانشجوی «محروم از تحصیل» یا «ستاره‌دار» وجود دارد که ۷۶۸نفر از آنان طی هشت‌سال اخیر «ستاره‌دار» و ۲۵۰نفر دیگر از دانشگاه اخراج شده‌اند.”

پنجم آبان ماه۱۳۹۲، رضا فرجی‌دانا به عنوان وزیر علوم به مجلس معرفی گردید و او اینبار موفق شد که رای اعتماد مجلس را کسب کند. جعفر توفیقی و جعفر میلی‌منفرد به عنوان مشاور و معاون او مشغول به کار شدند و سیاست‌های دوره سرپرستی توفیقی با شتابی کمتر ادامه یافت. از جمله، بررسی پرونده‌های دانشجویان محروم از تحصیل در محدوده سال‌های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ باز بود و بازگشت این دانشجویان به مهمترین اهرم فشار مجلس بر وزارت علوم تبدیل شد.

اواخر آبان سال ۱۳۹۲، در حالی که هنوز یک ماه از وزارت فرجی‌دانا سپری نشده بود، روزنامه ایران که روزنامه رسمی دولت محسوب می‌شود، در گزارشی خبر داد: «کمیسیون تحقیقات و آموزش مجلس که ریاست آن بر عهده محمدمهدی زاهدی است، با احضار رضا فرجی‌دانا به بهارستان، خواستار توضیح او درباره بازگرداندن دانشجویانی است که در دولت قبلی ستاره‌دار و از تحصیل محروم شده‌اند.» نویسنده روزنامه دولت با اشاره به نقش محمدمهدی زاهدی در ستاره‌دار کردن دانشجویان، اضافه کرده بود: «نخستین موج انتقاد علیه زاهدی با اعلام نتایج کنکور کارشناسی ارشد در سال ۸۵ به راه افتاده و داستان دانشجویان ستاره‌دار شروع شد.»

دانشجویان ستاره‌دار به آن دسته دانشجویانی اطلاق می‌شد که باوجود کسب رتبه‌های بالا در کنکور، سازمان سنجش نام آن‌ها را در فهرست قبولی‌ها اعلام نکرده و در کنار اسم‌شان در کارنامه، یک یا چند ستاره گذاشته بود؛ موضوعی که از سوی کمیسیون تحقیقات و آموزش مجلس وقت مورد بررسی قرار گرفت و اعلام شد دانشجویان ستاره‌دار عمدتاً از رؤسای انجمن‌های اسلامی و سران دفتر تحکیم بودند.

در آن زمان غلامعلی حدادعادل طی گفتگویی با خبرگزاری ایرنا گفت: «باید فهمید چرا دانشجویی ستاره دار و از تحصیل محروم شده است، در هر صنفی ضوابطی وجود دارد؛ دانشجو بودن نیز برای خود دارای مقرراتی است که باید آن را تعریف کرد و اگر کسی واجد آن شرایط باشد، حقش است که در دانشگاه درس بخواند و اگر مقررات و قوانین شامل وی نشود، نمی تواند ادامه تحصیل دهد.»

عبدالوحید فیاضی، سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس در گفتگویی با روزنامه اعتماد تاکید کرد: «دانشجویی که نباید به دانشگاه برگردد نمی‌تواند ادامه تحصیل بدهد و اگر اکنون در حال تحصیل هست مطمئن باشید که ما جلوی ادامه تحصیل او را خواهیم گرفت. وقتی قانون اجازه ادامه تحصیل به کسی را ندهد چطور باید ادامه تحصیل بدهد؟»

قاسم جعفری، دیگر عضو این کمیسیون هم روزنامه اعتماد گفته بود: «مسائل امنیتی و سیاسی یکی از مواردی محسوب می‌شود که ممکن است دانشجویان در آن مساله ایجاد کنند و از صلاحیت ادامه تحصیل محروم شوند. رفع این محرومیت بدون توجه به اعلام نظر دادگاه پس از رسیدگی به پرونده، می‌تواند باعث تشنج در فضای دانشگاهی بشود، از این جهت که دیگر دانشجویان می‌گویند که به دانشجویان سیاسی کاری ندارد پس ما نیز می‌توانیم فضای دانشگاه را ملتهب و متشنج کنیم.»

بازگشت دانشجویان بهایی به دانشگاه نیز یکی دیگر از نگرانی‌های نمایندگان مجلس بود. اواسط آذرماه سال ۱۳۹۲، حجت الاسلام علی‌رضا سلیمی از نمایندگان محافظه‌کار مجلس، در گفت وگو با ایرنا با اشاره به حضور دوباره فرجی دانا در جلسه کمیسیون آموزش، خبر داده بود: «زهره طبیب‌زاده درباره بازگشت برخی از دانشجویان بهایی دوره کارشناسی ارشد که قبلا از دانشگاه اخراج شده بودند، از وزیر سئوال کرده است.»

فشار بر وزارت علوم آنقدر افزایش یافت که حتی در سال جدید نیز برخی دانشجویان از ادامه تحصیل محروم شدند. برای نمونه چندی پیش پیمان عارف، در نامه‌ای سرگشاده به حسن روحانی اعلام کرد که از ادامه تحصیل او در مقطع دکتری جلوگیری شده است. او با اشاره به دخالت وزارت اطلاعات در جلوگیری از ادامه تحصیلش نوشت: «جناب‌آقای رییس جمهور متاسفانه آسمان دانشگاه ایرانی هنوز و دردولت شما هم ستاره‌داراست وغمگین! شما وعده نشاط به جامعه و دانشگاه دادید، شما همین هفته و دردانشگاه تهران فرمودید که پیگیر وعده‌هاتان به دانشگاهیان و مطالبات ایشان هستید، شما در برابر وعده هاتان به مردم مسئولید!»

تداوم فشار بر جامعه دانشگاهی

جلوگیری از محرومیت دانشجویان از تحصیل و استقلال دانشگاه‌ها تنها دو مورد از وعده‌هایی است که دولت روحانی موفق به حل نهایی آن نشده است. به موارد دیگری هم می‌توان در این زمینه اشاره کرد. برای نمونه پذیرش جنسیتی در دانشگاه‌ها که در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد شدت گرفت، با وجود مخالفت‌های انتخاباتی حسن روحانی، هنوز هم ادامه دارد.

برنامه اسلامی کردن دانشگاه که شیوه اجرای آن مورد اعتراض روحانی بود، بدون هیچ تغییری ادامه یافته است. خروج بی‌سابقه و گسترده دانشجویان ایرانی که با عنوان فرار مغزها در ایران شناخته می‌شود، کاهش پیدا نکرده است و بر اساس آماری که در شهریور ماه منتشر شد «سالانه حدود ۱۸۰ هزار ایرانی تحصیلکرده به امید زندگی و موقعیت شغلی بهتر» از ایران خارج می‌شوند.

فشارهای امنیتی بر دانشگاه و دانشجویان نیز متوقف نشده است. هم اکنون در حدود نوزده دانشجوی شناخته شده زندانی در ایران وجود دارد. این‌که چه تعداد دیگری از دانشجویان در زندان هستند و خانواده‌هایشان حاضر به خبر رسانی در مورد آنها نشده‌اند، مشخص نیست. اما همین تعداد دانشجوی زندانی آنقدر هست که نشان دهده وضعیت امنیتی حاکم بر دانشگاه‌ها باشد.

به نظر می‌رسد که دولت روحانی در عمل به وعده‌های دانشگاهی خود از توان چندانی برخوردار بوده است. وضعیت دانشگاه‌ها در ایران، همواره نمونه‌ای از جامعه ایران و وضعیت حاکم در کل کشور محسوب می‌شود. به نظر می‌رسد که نگرانی از تحرکات دانشجویان به دلیل نگرانی از حرکت‌های اجتماعی گسترده‌تر بعد از آن است.

تیرماه گذشته و در آستانه سالگرد حادثه ۱۸ تیر، روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران، در یادداشتی با عنوان “تزریق آشوب به دانشگاه با ژست دموکراتیک” نوشته بود: «می‌توان گفت اتاق فکر جریان تجدیدنظرطلب، برنامه‌های گسترده و ضدحساسیت برای تمام سطح تشکیلاتی و از جمله تشکل‌های دانشجویی منسوب به خود در دانشگاه‌ها تعریف و تشریح کرده که انجام هرکدام از اصول دیکته شده به منزله گذراندن یکی از پله‌هایی است که پدرخوانده‌های این طیف را در رسیدن به قدرت رسمی- که در نهایت به براندازی ختم می‌پذیرد- قلمداد می‌شود.» همین نگرانی‌هاست که موجب گسترش سرکوب در دانشگاه‌ها شده و فضای امنیتی حاکم بر آن را حفظ کرده است و دولت حسن روحانی هم در این زمینه از روبرو شدن با مخالفان خود پرهیز کرده و در اینکه در عمل به وعده های انتخاباتی خود به دانشجویان و دانشگاهیان تا چه حد جدی و تا چه حد این موضوع را در اولویت سیاست های خود قرار خواهد داد، تردیدهای بسیاری را برانگیخته است. باید دید که وزیر پیشنهادی بعدی حسن روحانی چه کسی خواهدبود و تا چه حد به دیدگاه های افراد معرفی شده برای وزارت علوم توسط حسن روحانی نزدیک است. انتخاب این فرد نشان دهنده جدیت رئیس جمهور ایران برای مسائل این حوزه یا سر خم کردن در برابر محافظه کاران منتقد و مخالف دولت خواهد بود. موضوعی که تا هفته های اینده مشخص می شود.


نابرابری و تبعیض؛ زنان ایرانی در هفت نما

$
0
0

لینک ویدیو روی فیس بوک:
در این ویدیو – انیمیشن، برخی از زوایای نابرابری و تبعیض علیه زنان در ایران مورد توجه قرار گرفته است. اگر چه تبعیض و نابرابری جنبه‌ها و زوایای متعدد دیگری دارد. نسخه یوتوب ویدئو در زیر آمده است:

نامه سرگشاده ۱۶۱ دانشجو و فارغ التحصیل دوره‌های دکترا برای رسیدگی سریع به وضعیت امید کوکبی

$
0
0

۱۶۱ دانشجو یا فارغ التحصیل دوره های دکترا در نامه خود برای آزادی امید کوکبی نوشته اند: «ما جمعی از دانشجویان و فارغ التحصیلان ایرانی دوره های دکترا، خواستار توجه سریع پزشکی به وضعیت سلامت این دانش پژوه ایرانی و همچنین رسیدگی به روند قضایی که منجر به زندانی شدن ناعادلانه امید شده است می باشیم. به باور ما جای امید نه در زندان بلکه در دانشگاه است.»

۱۶۱ تن از دانشجویان و فارغ التحصیلان دوره های دکترا در نامه ای که برای دفاتر رهبر، رئیس جمهور، رئیس قوه قضاییه و رئیس مجلس ایران فرستاده شده از آنها خواستار «توجه سریع پزشکی به وضعیت سلامت» و «رسیدگی به روند قضایی» پرونده امید کوکبی شده اند. آنها در این نامه تصریح کرده اند که «محکومیت امید تا حدود ی به خاطر رد درخواست همکاری در پروژه های هسته ای» و گفته اند که  «یکی از عواقب چنین برخوردهایی با متخصصان خارج از کشور، بی میلی این افراد به بازگشت و خدمت به کشور خواهد بود.»

هفته گذشته با صدور رای دیوان عالی کشور، امیدها برای اینکه حکم زندان ۱۰ امید کوکبی شکسته و او آزاد شود، تقویت شده بود از آنجا که نه تنها موضوع درخواست اعاده دادرسی پرونده پذیرفته شده بود، بلکه نشان داده بود که غیر از اعترافات تحت فشار از این نخبه ایرانی که او آنها را رد کرده است عملا هیچ شاهد و مدرکی برای متهم ساختنش در پرونده وجود ندارد. رای دیوان عالی در حالی صادر شد که در این رای از امید کوکبی به عنوان جوان «نخبه ایرانی» یاد شده است.

نویسندگان نامه در بخشی از نامه آورده اند: « همان طور که در نامه بیست و پنج تن از برندگان جایزه نوبل فیزیک به اطلاع رسیده، بیش از سه سال از زندانی شدن امید کوکبی فیزیکدان جوان ایرانی می گذرد. امید که در حال طی دکترای خود در دانشگاه تگزاس آستین بود، در مدت سفری کوتاه به ایران برای دیدار خانواده اش، در دی ماه ۱۳۸۹ بازداشت شد. وس از گذراندن ماه ها انفرادی، در داگاهی کوتاه در اردیبهشت ۱۳۹۲ امید به ده سال زندان محکوم شد. دادستان برای اتهامات «دریافت درآمد نامشروع» و «ارتباط با دولت های متخاصم» که به امید وارد کرد، به دریافت کمک مالی تحقیقاتی از دانشگاه دولتی تگزارش استناد کرده بود. لازم به ذکر نیست که هزاران دانشجوی ایرانی مشغول به تحصیل در خارج از ایران از جمله بسیاری از امضا کنندگان این نامه در طی تحصیلات خود این گونه کمک های مالی را دریافت کرده و می کنند.»

در بخش دیگری از نامه آمده است: « سلامت امید کوکبی در سه سالی که در زندان گذرانده به شدت آسیب دیده است. وی تا کنون چهار دندان خود راه دلیل بی توجهی مسوولان بهداشتی زندان اوین از دست داده و پنج بار با درد وحشتناک سنگ کلیه دست و پنجه نرم کرده است. وضعیت قلب و دستگاه گوارش وی نیز احتیاج به توجه سریع پزشکان متخصص دارد. با توجه به روال قضایی پرونده امید، سیستی اتهام های مطرح شده علی وی، نامه های او از زندان، و وضعیت فعلی وی، به نظر می رسد که محکومیت امید تا حدود به خاطر رد درخواست همکاری در پروژه های هسته ای است. بدیهی است که یکی از عواقب چنین برخوردهایی با متخصصان خارج از کشور، بی میلی این افراد به بازگشت و خدمت به کشور خواهد بود.»

۱۶۱ دانشجو یا فارغ التحصیل دوره های دکترا در نامه خود برای آزادی امید کوکبی نوشته اند: «ما جمعی از دانشجویان و فارغ التحصیلان ایرانی دوره های دکترا، خواستار توجه سریع پزشکی به وضعیت سلامت این دانش پژوه ایرانی و همچنین رسیدگی به روند قضایی که منجر به زندانی شدن ناعادلانه امید شده است می باشیم. به باور ما جای امید نه در زندان بلکه در دانشگاه است.»

طیف گسترده ای دانشجویان دانشگاه های معتبر جهان و ایران از جمله دانشگاه صعنتی شریف، دانشگاه ام ای تی، دانشگاه پرینستون، دانشگاه جان هاپکینز، دانشگاه کلمبیای نیویورک این نامه را امضا کرده اند. در میان ۱۶۱  امضا کننده این نامه چندین تن از برندگان المپیادهای فیزیک، ریاضی، کامپیوتر و زیست شناسی دیده می شوند.

تبرئه یا تایید حکم امید کوکبی پس از رای دیوان عالی کشور: آزمونی جدی برای استقلال قوه قضائیه

$
0
0

امید کوکبی  (چپ) و وکیلش سعید خلیلی

تحلیل: کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران: برای فهم و اثبات بی گناهی  امید کوکبی فارغ التحصیل دکترای فیزیک که چهارسال اخیر را در زندان سپری کرده، تنها بیست دقیقه زمان کافی است و آن زمانی است که برای خواندن رای دیوان عالی کشور لازم است. بر اساس آنچه در رای دیوان آمده است، و توسط وکیل آقای کوکبی منتشر شده است، هیچ مدرکی غیر از اقرارهایی که او گفته است تحت فشار به دست آمده وجود ندارد و او بی گناه است. این شاید کوتاهترین روایتی باشد از رفت و برگشت های ممتد در دستگاه قضایی که با ارجاع پرونده کوکبی به دادگاه تجدید نظر وارد مرحله جدیدی شده است.

طبق اظهارات سعید خلیلی وکیل امید کوکبی، هر سه استدلال دیوان عالی کشور اعم از جرم نبودن فعل انتسابی به موکل، دسترسی نداشتن وی به هرگونه سند و مدرک محرمانه و طبقه بندی شده و نهایتا فقدان هرگونه دلیل قانونی و محکمه پسندی در پرونده علیه او، دلالت قاطع بر بی‌پایه و اساس بودن استنادات دادگاه و غلط بودن حکم محکومیت موکلش است و این بالا‌ترین سند بر اثبات بی‌گناهی آقای امید کوکبی است. سندی که او به آن اشاره می‌کند، رای دیوان عالی کشور است که بر اساس آن دادگاه تجدید نظر باید پرونده او را بار دیگر بررسی کند.

امید کوکبی از برگزیدگان المپیاد فیزیک و دانشجوی ایرانی است که در دانشگاه تگزاس آمریکا به عنوان محقق مهمان در رشته‌ فیزیک اتمی با گرایش لیزر به تحقیق مشغول بود. او در بهمن ماه ۱۳۸۹ هنگامی که بعد از سفری کوتاه به ایران قصد بازگشت به آمریکا را داشت در فرودگاه امام خمینی بازداشت شد. کوکبی به اتهام “ارتباط با دولت متخاصم” و ” کسب درآمد نامشروع” در دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی به ۱۰ سال حبس محکوم شد. دادگاه به این دلیل که دانشگاه آمریکایی هزینه‌ سفرهای تحقیقاتی و مطالعاتی کوکبی به ایران را پرداخت می‌کرد، او را به “کسب درآمد نامشروع” متهم کرد. اتهام دیگر به او “ارتباط با دولت متخاصم” بود از این جهت که کوکبی پیش از این حاضر نشده بود بورسیه تحصیلی جمهوری اسلامی را بپذیرد و ترجیح داده بود با بورسیه دانشگاه آمریکایی برای ادامه‌ تحصیل به خارج از کشور برود.

شعبه سی و ششم دیوان عالی کشور با تایید درخواست اعاده دادرسی عنوان کرده: « امید کوکبی متولد ۲۹ مرداد ماه ۱۳۶۱ دانشجوی نخبه فوق دکترای فیزیک اتمی با گرایش لیزر از دانشگاه تگزاس که در سال ۱۳۸۲ با کسب رتبه ۲۹ کنکور سراسری توانسته است به طور همزمان در دو رشته فیزیک و مکانیک در دانشگاه صنعتی شریف تحصیل کند و توانسته تحصیلات فوق لیسانس و دکترای خود را در اسپانیا به اتمام برساند در تاریخ ۱۰ بهمن ۱۳۸۹ در ایران دستگیر شده و در شعبه چهاردهم بازپرسی دادسرای کارکنان دولت مورد بازجویی قرار گرفته و در تاریخ ۱۱ اردیبهشت سال ۹۱ وی را به اتهام همکاری با دول متخاصم (آمریکا) مستندا به ماده ۵۰۸ قانون مجازات اسلامی به تحمل ۱۰ سال حبس محکوم شده و در تاریخ ۴ مرداد ماه‌‌ همان سال حکم وی در شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر تایید شده است. سپس آقای سعید خلیلی به وکالت از امید کوکبی در تاریخ ۱۸ مرداد ماه امسال از دیوان عالی تقاضای اعاده دادرسی کرده است.»

همچنین در این متن به نامه اداره کل حقوقی بین المللی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۲ در پاسخ اداره کل امور بین الملل قوه قضائیه اشاره شده که گفته:« هیچ دولتی با جمهوری اسلامی ایران در حالت تخاصم قرار ندارد سپس در ادامه هیات شعبه سی و ششم دیوان عالی کشور با قبول درخواست اعاده دادرسی با ذکر دلایل زیر مبنی بر بی‌گناهی آقای کوکبی رای به رسیدگی مجدد پرونده می‌دهد.»

خود امید کوکبی مدت کوتاهی پس از بازداشت‌اش، چهارسال گذشته، در نامه‌ای به رئیس قوه قضاییه که در سایت کلمه منتشر شد، نوشته بود که «کل فرآیند بازداشت، اتهام‌زنی و بازجویی» را غیرقانونی می‌داند و در شرایط «خوف، ترس، اکراه، تهدید و سلول انفرادی» به اقرار مجبور شده و چیزهایی را اعتراف کرده که از گفتن آن‌ها متاسف است. همچنین او مدتی بعد در نامه دیگری به صادق لاریجانی با اشاره به قول‌هایی که به او و خانواده‌اش داده شده تا او با بخش‌های امنیتی‌ و مرتبط با فعالیت هسته‌ای همکاری کند، استدلال کرده و نوشته: «امروز که هیچ خطایی نکرده‌ام و هیچ اطلاعی از موضوعات و فعالیت‌های محرمانه نظام ندارم با من اینگونه رفتار می‌شود و تمام زندگی و خانواده‌ام را به واقع گروگان گرفته‌اند. در آینده اگر راضی به همکاری شوم و به سبب آن از این اطلاعات و اسرار مطلع شوم با من چه رفتاری خواهد شد؟»

نزدیک به چهار سال است که کوکبی بدون حتی یک روز مرخصی در زندان اوین به سر می‌برد. او از شهریورماه، به همراه بیش از ۷۵ زندانی دیگر در چارچوب پروژه امنیتی انحلال بند ۳۵۰ اوین به قرنطینه بند ۷ زندان اوین منتقل شده و هم اکنون در آنجاست. براساس توصیفات مصطفی تاجزاده دیگر زندانی قرنطینه زندان اوین، این محل زیرزمینی است کوچک و بدون پنجره که فاقد سیستم گرمایشی در زمستان است. امید کوکبی از مشکلات متعدد از جمله سنگ کلیه، ناراحتی قلبی، ناراحتی معده و دندان درد شدید رنج می‌کشد و با هیچ کدام از در خواست‌های او برای درمان یا حتی معاینه خارج از زندان موافقت نشده است.

چندی پیش ۱۶۱ تن از دانشجویان و فارغ التحصیلان دوره های دکترا در نامه ای که برای دفاتر رهبر، رئیس جمهور، رئیس قوه قضاییه و رئیس مجلس ایران فرستاده شده از آنها خواستار «توجه سریع پزشکی به وضعیت سلامت» و «رسیدگی به روند قضایی» پرونده امید کوکبی شدند. آنها در این نامه تصریح کردند که «محکومیت امید تا حدودی به خاطر رد درخواست همکاری در پروژه های هسته‌ای» بوده و گفته‌اند که «یکی از عواقب چنین برخوردهایی با متخصصان خارج از کشور، بی میلی این افراد به بازگشت و خدمت به کشور خواهد بود.» نویسندگان در بخشی از نامه‌شان آورده اند:

«  همان طور که در نامه بیست و پنج تن از برندگان جایزه نوبل فیزیک به اطلاع رسیده، بیش از سه سال از زندانی شدن امید کوکبی فیزیکدان جوان ایرانی می گذرد. (…)  دادستان برای اتهامات دریافت درآمد نامشروع و ارتباط با دولت های متخاصم که به امید وارد کرد، به دریافت کمک مالی تحقیقاتی از دانشگاه دولتی تگزارش استناد کرده بود. لازم به ذکر نیست که هزاران دانشجوی ایرانی مشغول به تحصیل در خارج از ایران از جمله بسیاری از امضا کنندگان این نامه در طی تحصیلات خود این گونه کمک های مالی را دریافت کرده و می کنند.»

اشاره دانشجویان ایرانی به نامه‌ای است که ۱۸ تن از برندگان جایزه نوبل فیزیک در سپتامبر سال ۲۰۱۴ خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی نوشته‌ و خواستار آزادی امید کوکبی شده بودند. آرنو الن‌ پنزیاس برنده جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۷۸، نیکولاس بلومبرگن در سال ۱۹۸۱، دیوید پولیتزر در سال ۲۰۰۴ و کونستانتین نووسلف برنده نوبل فیزیک در سال ۲۰۱۰ از جمله امضاکنندگان این نامه بودند. تعداد امضا کنندگان این نامه طی هفته های بعد به ۳۱ برنده جایزه نوبل رسید.

در ماه اکتبر امید کوکبی جایزه‌ سال ۲۰۱۴ انجمن جهانی “پیشبرد علم” را دریافت کرد. او که اکنون شاید سیاسی‌ترین فیزیکدان دنیا باشد، این انجمن معتبر علمی را قانع کرد که کارش را دنیا قدر بداند. مسئولان این انجمن ایستادگی کوکبی در دفاع از “آزادی علمی” و تن ندادن او به همکاری با آن‌چه به آن اعتقاد ندارد را ستودند. در بیانیه آن‌ها آمده است که این جایزه به دلیل “شجاعت” کوکبی و “ایستادگی او در دفاع از حق آزادی علمی” و این‌که ترجیح داد حبس را تحمل کند اما از دانش خود در راهی که به آن باور ندارد استفاده نکند، به این محقق جوان تعلق می‌گیرد.

در چنین شرایطی که نه تنها افکارعمومی جهانی، بلکه دیوان عالی کشور نیز به بیگناهی امید کوکبی رای داده است، هیچ رای‌ایی جز تبرئه امید کوکبی در دادگاه تجدید نظر و همچنین جبران خسارت هایی که بر او طی این مدت وارد آمده است از دادگاه تجدید نظر انتظار نمی رود. سعید خلیلی وکیل امید کوکبی روز شنبه ۲۹ آذرماه در صفحه فیس بوک خود این پرسش را مطرح کرده است که  «دایره اختیار قضات در تفسیر قوانین تا کجاست و آیا قضات می توانند قوانینی مانند ماده ۵۰۸ قانون مجازات اسلامی ( تعیین دول متخاصم ) را بر خلاف نظر دستگاه دیپلماسی کشور، خود تفسیر و تعیین مصداق کرده و رأی به محکومیت متهم صادر کنند ؟ و آیا این امر دخالت در صلاحیت قوای دیگر نیست ؟ و یا با قاعده قبح عقاب بلابیان منافات ندارد؟»

دادگاه تجدید نظر امید کوکبی آزمونی دیگر برای قوه قضاییه است که زیر سایه نفوذ دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی و تصمیمات سیاسی، طی سالهای گذشته اعتبارخود را با خدشه فراوانی روبرو می بیند. رای دیوان عالی کشور، راه را برای توقف یک حکم ظالمانه که چهار سال یک نخبه ایرانی را در زندان نگهداشته باز گذاشته است. اما باید دید که امید کوکبی مزه عدالت را خواهد چشید حتی پس از چهار سال؟

 

یوسفی اشکوری: سخنان آیت الله بجنوردی درباره بهاییان مخالف قانون اساسی و معیارهای اسلامی است

$
0
0

حسن یوسفی اشکوری، پژوهشگر دینی در گفت وگو با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، اظهارات آیت الله محمدموسوی بجنوردی درباره اینکه بهاییان از حقوق شهروندی برخوردار نیستند را شگفت انگیز و برخلاف قانون اساسی خواند.

حسن یوسفی اشکوری، از چهره‌های برجسته روشنفکری دینی، درپاسخ به اظهارات اخیر آیت الله محمد موسوی بجنوردی مبنی بر اینکه بهاییان از حقوق شهروندی برخوردار نیستند، به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: «صحبت‌های ایشان بسیار شگفت انگیز بود، چرا که نه با قانون اساسی منطبق بود نه با معیارهای اسلامی و عدالت شرعی هم‌خوان است نه با حقوق بشر و حقوق شهروندی.»

درتاریخ ۲۴ آذر ۹۳ آیت الله محمد موسوی بجنوردی در گفتگویی با خبرگزاری فارس و در پاسخ به این پرسش که آیا بهاییان در ایران از حقوق شهروندی برخوردارند گفت: «به هیچ عنوان. بعضی‌ مسایل نیاز به این ندارد که تخصیص بزنیم، آن کسی که با اسلام مخالف است، موضوعا خارج است. بهائی ضد اسلام است و موضوعا از این بحث خارج می‌شود. هیچ‌ وقت ما نمی‌گوییم بهایی حق تحصیل آزاد دارد، اصلا حقوق شهروندی ندارد. مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان از حق شهروندی برخوردارند. در مجلس نماینده دارند، زیرا ادیان ابراهیمی هستند و ما با آنها تعامل داریم و نمایندگان آنها با ما دوست هستند.»
حسن یوسفی اشکوری به کمپین گفت: «اساسا ایشان  (آیت الله محمدموسوی بجنوردی) تعریفی من دراوردی از حقوق شهروندی دارند، چرا که هر انسان به ما هو انسان دارای حقوق است و این حقوق با دیگری برابر است. حقوق بشر و حقوق شهروندی  از نظر این‌‌شان حقوق بشر اسلامی است که در عین حال این در جمهوری اسلامی این حقوق هم برای همه مسلمانان وجود ندارد بلکه فقط برای افراد ذوب در ولایت رعایت می‌شود.»

آیت الله محمدموسوی بخنوردی (متولد۱۳۲۲ در نجف)، سالها شاگرد آیت الله خمینی در نجف بوده  واز سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ به مدت دو دوره عضو شورای عالی قضایی بوده و تا زمانی که این عالی ترین نهادقضایی ایران منحل شد، در آن عضویت داشت و یکی از روحانیون با نفوذ حوزه ‌‌های علمیه به شمار می رود.

به دنبال واکنش های انتقاد آمیز نسبت به اظهارات این روحانی، او در  مصاحبه‌ای با سایت جماران، به تصحیح سخن خود پرداخت و تنها بخشی از بهاییان را فاقد حقوق شهروندی دانست که به گفته او با دولت اسراییل همکاری می کنند. محمودموسوی بجنوردی گفت: «دسته‌ای از بهایی‌ها فاقد حقوق شهروندی هستند که با رژیم فاسد اسرائیل همکاری می کنند و بر ضد اسلام یا بر ضد جمهوری اسلامی ایران فعالیت دارند. این دسته از بهایی‌ها نیز از حقوق انسانی برخوردارند؛ اما این که بتوانند در دانشگاه‌ها وارد شوند و از امتیازات ویژه شهروندان در ایران استفاده کنند؛ طبیعی است که به دلیل مجرم تلقی شدن آن‌ها اساسا بهره مندی آن‌ها از برخی از حقوق امکان پذیر نیست همچنانی که بسیاری دیگر از مجرمین بر اساس حکم دادگاه از برخی از آزادی‌ها و برخورداری‌های خود محروم می شوند و محدودیت هایی برای آن‌ها وضع می شود.»

پس از آن حسن یوسفی اشکوری، از پژوهشگران دینی و عضو شورای فعالان ملی مذهبی با انتقاد از این سخنان با انتشار یادداشتی در وب سایت جرس گفت: « معنای محصل دعوی شما این است که میلیونها غیر مسلمان و از جمله بهاییان ایران اصولا حق زیستن در وطن خود را ندارند و لابد باید سرزمین آبا و اجدادی خود را رها کنند و بروند! چرا که طبق استدلال شما آنان نه حق دادرسی دارند و نه حق کار و نه حق معامله و نه حق مراجعه به ادارات دولتی و نه حق تحصیل و نه حتی حق تابعیت! و این آشکارا نقض صریح اصول قانون اساسی است. قانون اساسی در اصل نوزدهم به صراحت تمام ایرانیان را از هر قوم و قبیله و نژاد «در حقوق مساوی» دانسته است… از تمام این مناقشات گذشته، از شما می‌پرسم جناب بجنوردی! پیشنهاد شما برای بهاییان ایران چیست؟ اینان چه باید بکنند تا شما راضی شوید؟ تماما از وطن خود بروند؟ به کجا؟ ارض موعودی هم ندارند که به آنجا کوچ کنند! اما نه، جناب بجنوردی! ارض موعود هر ایرانی وطن او و پدرانش هست و هیچ کس حق ندارد خود را ایرانی تر بداند و دیگران را از کمترین حقی محروم کند. وطن ایرانی و شناسنامه ایرانی مشروعیت بخش حقوق شهروندی ایرانیان است و بس… بپذیرید که فرزند یک بهایی نیز به اندازة فرزندان شما حق استفاده از تمامی امکانات و از جمله تحصیل در تمام سطوح را دارند چرا که «ایران‌شهر» وطن مشاع تمام ایرانیان است.»

 آقای یوسفی اشکوری در گفت وگو با کمیپن در توضیح نظر خود گفت: «از ایشان باید پرسید که حقوق انسانی یعنی چه؟ حقوق انسانی یک امر انتزاعی است و می‌توان آن را هزار گونه تفسیر کرد، در حال حاضر حقوق انسانی در ادبیات حقوقی جهان در قالب اصول دموکراتیک، اعلامیه جهانی حقوق بشر و حقوق شهروندی نمود پیدا می‌کند و این تناقضی است در مواضع ایشان.»او افزود: «  ایشان ( آیت الله محمدموسوی بجنوردی) گروه بزرگی از شهروندان کشور را به دروغ‌گویی و نفاق تشویق می کند و می‌گوید این‌ها هویت خود و مذهب خود را بروز ندهند تا آسیبی نبینند، مگر می‌شود از گروهی از مردم خواست که دروغ‌بگویند؟ این دعوت به دروغگویی هم یک امر غیر شرعی است هم غیر اخلاقی و هم غیر قانونی است و منطبق با هیچ معیاری نیست.»
این پژوهشگردینی گفت: «ایشان مدعی ارتباط بهاییان با دول بیگانه و اسرائیل شده اند، این هم حرف نامعقول و بی‌ربطی است، باید گفت اولا این افرادی که شما ۳۶ سال است آنها را به ارتباط با اسرائیل محکوم می‌کنید در کدام دادگاه صالحه و علنی اتهامشان اثبات شده؟‌ هیچ دادگاه علنی تا امروز در این زمینه برگزار نشده و اگر هم حکمی صادر شده در دادگاه‌های غیر علنی و غیر عادلانه بوده است. پس اگر ایشان و جمهوری اسلامی چنین ادعایی دارند باید بیایند و این اتهامات را در دادگاه‌های علنی و قانونی اثبات کنند. ثانیا اگر اتهام جاسوسی فردی در دادگاهی علنی و منطبق بر قوانین جهانی ثابت شد، می بایست متناسب با جرمش مجازات شود، این دیگر ربطی به عقیده  شیعه و سنی و بهایی و مسیحی ندارند. ثالثا اگر قرار شد فردی به اتهام جاسوسی مجازات شود، می‌بایست خود او مجازات شود نه خانواده و فرزندان و اطرافیان او، نه یک جمع و یک گروه، نمی‌شود فرزندان او را با این عنوان از تحصیل و زندگی منع کرد. »

سیزده ماه پس از انتشار پیش نویس منشورحقوق شهروندی؛ تغییر مسیر جدی در عمل به یک وعده؟

$
0
0

تحلیل- کمپین بین‌االمللی حقوق بشردرایران - از پنجم آذرماه سال ۹۲ که معاونت حقوقی ریاست جمهوری پیش نویس  منشورحقوق شهروندی را برای برای اخذ نظرات صاحب نظران روی وب سایت خود قرار داد، تا پنجم دی ماه ۹۳،  سیزده ماه می گذرد و مشخص نیست سرنوشت این منشور که یکی از وعده های انتخاباتی حسن روحانی در دوران مبارزات انتخاباتی بود به کجا کشیده شده است، جز آنکه معاون رئیس جمهور تلویحا از اینکه این منشور قرار است تنها برای اطلاع رسانی و آگاهی شهروندان از حقوشان باشد خبر داده است.

اولین بار در فروردین‌ماه سال ۱۳۹۲ حسن روحانی در اولین تجمع انتخاباتی خود اعلام کرد که:« اگر من مسوولیت اجرایی کشور را برعهده بگیرم منشور حقوق شهروندی را تدوین می‌کنم و معتقدم باید احساس برابری میان تمام مردم برقرار باشد.» او پس از پیروزی در انتخابات و در اولین سفر استانی خود در خردادماه سال ۹۲ به اهواز درباره این منشور ملی گفت :« من حقوق شهروندی را تدوین و تبدیل به سند و قانون در مجلس شورای اسلامی خواهم کرد که در آن تمام مردم ایران دارای حقوق برابر و مساوی شهروندی خواهند بود.»

در مقدمه پیش نویس منشور که در آذر ماه سال ۹۲ منتشر شد آمده‌است که این منشور قرار است خط مشی یا رویکرد دولت را در قبال حقوق و آزادی‌های اشخاص معرفی کند. نکته جالب در این سند در همان نگاه اول آن بود که در هیچ کجای این منشور بیست صفحه‌ای نامی از حقوق بشر برده نشده و تهیه کنندگان آن با وجود تلاش برای گنجاندن مبانی منشور جهانی حقوق بشر در این سند، اما می‌خواسته‌اند که نشان دهند منشور حقوق شهروندی ارتباطی با منشور حقوق بشر ندارد.

با انتشار پیش نویس منشور، سیل انتقادات روانه ریاست جمهوری شد. همان زمان شیرین عبادی به کمپین بین المللی حقوق بشردرایران گفت که این منشور وسیله ای است برای سرگرم کردن مردمی که منتظر اجرای عدالت هستند. فریده غیرت، وکیل، گفت که این منشور عباراتی شبیه قانون اساسی دارد. مسعود شفیعی وکیل پرونده هایی مانند سه آمریکایی، گفت که امیدوار است حسن روحانی بتواند این منشور را اجرا کند. خلیل بهرامیان، وکیل دیگر، گفت که دولت به جای منشور بهتر است که قانون اساسی فعلی را اجرا کند. نرگس محمدی، از کانون مدافعان حقوق بشر و زندانیان سابق سیاسی اما با خوش بینی گفت که ارائه این منشور گامی مثبت با کاستی های بسیار است. اینها تنها چند اظهارنظر از میان کارشناسان است که با کمپین صحبت کردند. صدها تن دیگر در این زمینه نوشتند و به انتقاد از این منشور پرداختند. پس از ارائه مهلت یک ماهه، و مشارکت صدها و هزاران تن در نور انداختن به زوایای مختلف پیش نویس منشور، عملا بحث و گفت وگو و ارائه پیشرفت در این زمینه توسط ریاست جمهوری هر دو پایان گرفت.

در فصل دوم این منشور که به مهمترین حقوق شهروندی اختصاص دارد، بیست سر فصل‌ گنجانده‌ شده که هریک به بخشی از مسائل شهروندی اختصاص دارد. این بیست سر فصل شامل موارد زیراند: حیات، سلامت و زندگی شایسته؛ آزادی اندیشه، بیان و مطبوعات؛ دسترسی به اطلاعات، هوﯾﺖ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ؛ ﺑﯿﺎن رﺳﺎﻧﻪای و آﻓﺮﯾﻨﺶ ﻫﻨﺮی؛ ﺣﺮﯾﻢ ﺧﺼﻮﺻﯽ؛ ﺳﻼﻣﺖ اداری، ﺣﮑﻤﺮاﻧﯽ ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ و ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻗﺎﻧﻮن؛ ﺷﻔﺎﻓﯿﺖ و رﻗﺎﺑﺖ؛ ﺣﻖ ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﺷﻬﺮوﻧﺪان در ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ؛ ﺣﻘﻮق اﻗﺘﺼﺎدی و ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ؛ آﺳﺎﯾﺶ ، رﻓﺎه، ﺣﻤﺎﯾﺖ و ﺗﺎﻣﯿﻦ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ؛ ﻋﺪاﻟﺖ ﻗﻀﺎﯾﯽ؛ آﻣﻮزش و ﺗﻌﻠﯿﻢ؛ ﺧﺎﻧﻮاده، زﻧﺎن، ﮐﻮدﮐﺎن و ﮐﻬﻨﺴﺎﻻن؛‌ﻧﺨﺒﮕﺎن، اﺳﺘﺎدان و داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن؛ اﯾﺜﺎرﮔﺮان، ﺟﺎﻧﺒﺎزان و ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎی ﻣﻌﻈﻢ ﺷﻬﺪا؛ اﻗﻠﯿﺖﻫﺎ و اﻗﻮام؛ روﺳﺘﺎ ﻧﺸﯿﻨﺎن و ﻋﺸﺎﯾﺮ؛ ﻣﺤﯿﻂ زﯾﺴﺖ و ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﯾﺪار؛ ﻣﺒﺎرزه با ﻣﻮاد ﻣﺨﺪر؛ ﺗﺎﺑﻌﯿﺖ، اﻗﺎﻣﺖ و اﯾﺮاﻧﯿﺎن ﺧﺎرج از ﮐﺸﻮ.

در حالی که در ماده چهار این منشور به صراحت آمده‌است که «ﻣﺮﮐﺰ ﻣﻠّﯽ ﺣﻘﻮق ﺷﻬﺮوﻧﺪی ﮐﻪ در ﻣﻌﺎوﻧﺖ ﺣﻘﻮﻗﯽ رﯾﺎﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮری ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽ ﺷﻮد، ﻣﻮﻇﻒ اﺳﺖ ﻣﺼﺎدﯾﻖ ﺣﻘﻮق ﺷﻬﺮوﻧﺪی و ﻣﻮﺿﻮع اﯾﻦ ﻣﻨﺸﻮر را در ﻗﻮاﻧﯿﻦ و ﻣﻘﺮرات ﮐﺸﻮر اﺣﺼﺎء ﻧﻤﻮده و ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدﻫﺎی ﻻزم ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر اﺻﻼح ﻗﻮاﻧﯿﻦ و ﻣﻘﺮرات ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺗﺤﻘﻖ ﺣﻘﻮق ﺷﻬﺮوﻧﺪی را ﺑﺮای ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮی و ﻃﯽ ﻣﺮاﺣﻞ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﺑﻪ ﻫﯿﺌﺖ وزﯾﺮان و ﯾﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﺮاﺟﻊ ذیرﺑﻂ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﻧﻤﺎﯾﺪ»، اما پس از گذشت یکسال از انتشار این منشور، الهام امین‌زاده، معاون حقوقی رئیس جمهور در همایش «حقوق شهروندی، باید‌ها و نباید‌ها» که در یازدهم آذرماه سال۹۳ و درشهر اراک برگزار شد، گفت: « قرار نیست منشور حقوق شهروندی وعده داده شده حسن روحانی، تبدیل به قانونی جدید شود و قرار نیست که ما قانون اضافه‌ای به قوانین کشور اضافه کنیم. ما در حقوق شهروندی مسیر اطلاع از حقوق شهروندی را مشخص کرده‌ایم و در این منشور سعی شده اطلاع مردم از حقوق خودشان گنجانده شود. [ما] در یک فرآیند روبه رشد این منشور را تهیه کرده‌ایم.»

او اضافه کرد: «زمانی که مردم از حقوق شهروندی خود اطلاع پیدا کنند سعی در استیفای حقوق خود می‌کنند.» بنظر می‌رسد که پس از یکسال از انتشار منشور حقوق شهروندی، دولت ، آنچه به صراحت در ماده چهار منشور خود آورده است را رها کرده و در چرخشی قابل توجه، هدف ارائه منشور شهروندی را که در ابتدا قرار بود اصلاح وضعیت نابسامان حقوق شهروندی باشد، به اطلاع یافتن مردم از حقوق‌شان تقلیل داده‌است. سوالی که مطرح می‌شود این‌است که اگر قرار نبود تغییری در قوانین و مقررات دولتی ایجاد شود، چه دلیلی داشت که نام حقوق به این سند داده شود؟  معاون حقوقی رییس جمهور گفته است که این منشور برای افزایش اطلاعات عمومی شهروندان تصویب شده، در حالیکه برای افزایش اطلاعات جامعه، معاونت رسانه‌ای رییس جمهور باید این سند را تهیه و تدوین می‌کرد ونیازی به معاونت حقوقی نبود.

این تغییر برنامه در بخش دیگری از صحبت‌های الهام امین‌زاده در این همایش به روشنی بیان شده‌است:«ما باور داریم با توجه به مستنداتی که از حوزه علمیه گرفته شده و فرمان هشت ماده‌ای حضرت امام و تاکید مقام معظم رهبری، روح دینی این منشور به هیچ عنوان مغفول نمانده و باور داریم که حضرت امام فرمودند که اسلام را آن‌طور که هست معرفی و جلوه دهید. امروزه در سازمان یونسکو یکی از پیوست‌های حقوق بشر این است که من حق دارم پشت سرم حرف زده نشود و این یعنی همان دوری از غیبت که در قرآن و در اسلام تاکید شده است.»

این در حالی است که در اوایل امسال وپس از انتشار ویرایش اول منشور حقوق شهروندی، وی به ایسنا گفت: «منشور شهروندی منوط به نظر رئیس‌جمهور است که یا بصورت لایحه دولت برای تصویب به مجلس ارسال می‌شود یا در قالب مصوبه هیأت وزیران در اختیار دستگاه‌های اجرایی قرار می‌گیرد.» این تغییر رویکرد صریح دولت، نشاندهنده این است که اجرایی شدن بندهایی از حقوق بشر،هرچند که نامی از آن آورده نشود، با موانع ذهنی و واقعی فراوانی در دولت و دیگر نهادهای حکومتی روبه‌روست.

در همان زمان و پس از ارائه منشور حقوق شهروندی برخی از حقوقدان‌ها و فعالان مدنی و سیاسی این نکته را تذکر داده‌بودند که مهمتر از ارائه یک سند برای استیفای حقوق شهروندان، یافتن ضمانت اجرایی برای این حقوق است. به عنوان نمونه هفت رهبر جامعه بهایی که در زندان به‌سر می‌برند با اشاره به تجربه‌ بهاییان در ایران، با انتشار بیانیه‌ای درباره منشور حقوق شهروندی حسن روحانی متذکر شدند که تا پیدا کردن ضمانت اجرایی برای این حقوق، کار چندانی را نمی‌توان پیش برد. آنها در نامه‌شان به رییس جمهور نوشتند:«احکام صادره برای هزاران نفر از بهائیان در اخراج از مشاغل دولتی، اعدام بیش از ۲۰۰ نفر از بهائیان، اخراج هزاران نفر از جوانان دانشجو از دانشگاه‌ها در گذشته و همچنین احکام صادره در هشت سال اخیر برای صدها شهروند بهایی و وقایع وارده بر ما هفت نفر و روند قضایی که منجر به محکومیت هریک از ما به بیست سال زندان گردید، دلایلی گویا بر اهمیت {…} وجود ضمانت برای اجرای این قوانین را صد چندان مورد تاکید قرار می دهد.»

این نکته تا آن اندازه اهمیت دارد که شیرین عبادی، وکیل و حقوقدان سرشناس، در گفت‌وگو با کمپین بین‌المللی حقوق بشر، تهیه و انتشار این منشور را بدون وجود ضمانت‌های اجرایی بی‌حاصل ارزیابی کرد و گفت که همین قانون اساسی موجود را اگر دولت بتواند اجرایی کند، بسیاری از مشکلات شهروندان رفع خواهد شد. او به صراحت پیش‌بینی کرد که: «نوشتن قانونی ناقص که در بیشتر مواقع هم به تعارف می‌گذرد و ضمانت اجرایی ندارد، جز تلف کردن وقت عده‌ای که حقوق‌شان تضعیف شده و یا فقط به علت نوشتن یک مقاله یا داشتن یک عقیده مذهبی در زندان هستند، فایده‌ دیگری ندارد.»

به نظر می‌رسد تغییر هدف دولت از تهیه و تدوین منشور حقوق شهروندی و تبدیل شدن آن به سندی رسانه‌ای در کمتر از یکسال، بیش از هرچیز گویای فقدان ضمانت اجرایی برای حقوق بشر در ساختار حکومتی نظام سیاسی ایران است.

 

 

 

 

وکیل امید کوکبی با توضیح یک «اشتباه محرز»: حکم ده سال حبس موکلم مجددا تایید شد

$
0
0

سعید خلیلی، وکیل امید کوکبی، زندانی محکوم به ده سال حبس که اخیرا پرونده اش برای رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض فرستاده شده بود به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت شعبه هم عرض حکم ده سال حبس این زندانی را بدون توجه به استدلا ل های مندرج در پرونده و نظر دیوان عالی کشور مجددا تایید کرده است. 

پرونده امید کوکبی، دانشجوی دکتری فیزیک  اخیرا توسط شعبه ۳۶ دیوان عالی کشور برای رسیدگی مجدد به شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران فرستاده شده بود و وکیل و خانواده این زندانی امیدوار بودند که با بررسی مجدد حکم ده سال حبس این دانشجوی دکتری نقض شود با این حال حکم ۱۰ سال حبس این زندانی عینا تایید شد.

غلامحسین محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضاییه و معاون اول قوه قضاییه روز ۱۵ دی ماه در پاسخ به این سوال که تکلیف پرونده امید کوکبی پس از تایید مجدد حکم در شعبه هم عرض چه خواهد شد، گفته بود: «روند کار به این شکل است که اگر حکمی نقض شود و حکم در شعبه هم عرض تایید شود پرونده مجددا به دیوان عالی کشور می رود و اگر دیوان عالی کشور با حکم صادر شده موافق نشود هیات عمومی اصراری دیوان عالی کشور تشکیل می شود و مبادرت به صدور رای اصراری می کند.»

سعید خلیلی با اظهار اینکه محسنی اژه ای مرتکب «اشتباه محرز» در توضیح پرونده امید کوکبی شده است به کمپین گفت: «آقای اژه ای متاسفانه موضوع اعادی دادرسی کیفری را با فرجام خواهی اشتباه گرفته است. آن چیزی که ایشان گفتند مربوط به فرجام خواهی در جرایم خاص است که مربوط به پرونده و جرم موکل من نمی شود.اصلا رای اصراری در چنین پرونده ای جایگاهی ندارد و هیچکدام از قضات دیوان عالی کشور هم این نظر را قبول ندارند.»

آقای خلیلی در توضیح بیشتر گفت:‌ «رای اصراری در پرونده های مانند قصاص صادر می شود که برای شکستن حکم سنگینی مانند قصاص هیات عمومی اصراری تشکیل می شود و بعدتر منتهی به صدور رای اصراری می شود.»

سعید خلیلی در پاسخ به این سوال که آیا در این مرحله امکان درخواست دادرسی مجدد وجود دارد و یا باید حکم ۱۰سال حبس امید کوکبی را حکم قطعی دانست به کمپین گفت:‌ «در این مرحله در میان قضات دیوان عالی کشور اختلاف نظر وجود دارد. بعضی از قضات بررسی مجدد را می پذیرند و بعضی دیگر خیر. در این مرحله اگر هم درخواست بررسی مجدد پذیرفته شود قضات دلیل جدید برای درخواست بررسی می خواهند که ما قبلا دلیل خودمان را ارائه کردیم و رد شد. حالا دیگر دلیل جدیدی نداریم.» 

وکیل امید کوکبی گفت: «با این حال من درخواست رسیدگی مجدد را خواهم داد و فقط می توانم امیدوار باشم.»

سعید خلیلی در گفتگوی قبلی خود با کمپین در خصوص دفاعیات خود برای بررسی مجدد پرونده گفته بود که شرکت در کنفرانس های علمی و دریافت نشان یا پاداش و یا تسهیلات برای موفقیت های علمی و تحصیلی جرم محسوب نمی شود و نباید پایه اتهامات امید کوکبی قرار بگیرد.

سعید خلیلی در گفتگوی قبلی خود با کمپین همچنین گفته بود: «امید بر اساس ماده ۵۰۸ قانون مجازات اسلامی به اتهام ارتباط با دول متخاصم به ۱۰ سال حبس محکوم شده در حالیکه این اتهام بر اساس اعلام مراجع رسمی کشور مصداق خارجی نادشته و ایران در حال حاضر با هیچ کشوری در حال تخاصم نیست.»

وکیل امید کوکبی گفته بود: «در سال ۱۳۹۲ وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در پاسخ اداره کل امور بین الملل قوه قضاییه اعلام کرد که هیچ دولتی با جهموری اسلامی ایران در حال تخاصم قرار ندارد. در حالیکه امید به دلیل ارتباط با دول متخاصم «آمریکا» به ده سال حبس محکوم شده است. ثانیا موکلم همان طور که بارها در دفاعیاتش گفته است اساسا در شرایطی نبوده که دسترسی به اطلاعات طبقه بندی شده و محرمانه در ایران داشته باشد تا آن را در اختیار دولت متخاصم قرار دهد.»

بر اساس گفته افراد نزدیک به امید کوکبی، این زندانی جوان در حال حاضر از بیماری های متعدد تپش قلب، تنگی نفس و کلیه در رنج است و علیرغم درخواست های مکررش برای انتقال او به بیمارستان هنوز مسولان با درمانش موافقت نکرده اند. او در قرنطینه بند ۷ زندان اوین به سر می برد که فاقد امکانات اولیه زندگی است.

امید کوکبی، نخبۀ ایرانی ۳۰ ساله، فارغ التحصیل دانشگاه شریف ودانشجوی مقطع فوق دکتری فیزیک  در دانشگاه تگزاس آمریکا در تاریخ ۱۰ بهمن ماه ۱۳۸۹ در فرودگاه امام خمینی هنگام ترک کشور بازداشت شد. وی پس از بازداشت  مدت ها در انفرادی بود و خانواده و وکیلش امکان تماس با او را نداشتند. او پس از ۱۵ ماه بازداشت موقت در دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی در روز یکشنبه ۲۴ اردبیهشت ماه به اتهام ارتباط با دول متخاصم (آمریکا) به ده سال حبس محکوم شد.

در سال ۲۰۱۳، جامعۀ فیزیک آمریکا (APS)، که یک نهاد بزرگ متشکل از پنجاه هزار فیزیکدان در سراسر جهان است، جایزۀ با پرستیژ ساخاروف خود را به امید کوکبی اهداء کرد. در مهر ماه سال جاری،  ۱۸ دریافت کنندۀ جوایز نوبلنیز  یک کمپین گسترده توسط «کمیتۀ دانشمندان دغدغه مند»، «کمیتۀ آزادی جهانی دانشمندان» و جامعۀ فیزیک آمریکا، از رهبر ایران  خواستند امید کوکبی را آزاد کنند. شمار برندگان جایزه نوبل درخواست کننده، تا کنون به ۳۱ تن رسیده است.

در تاریخ ۲۳ آذر ۱۳۹۳، ۱۶۱ دانشجو و فارغ التحصیل دوره های دکترا طی نامه ای که برای دفاتر رهبر ایران، رییس جمهور، رییس قوه قضاییه و رییس مجلس ایران فرستاده شد خواستار رسیدگی به پرونده امید کوکبی و آزادی او شدند. آنها طی این نامه خواستار «توجه سریع پزشکی به وضعیت سلامت» و «رسیدگی به روند قضایی» او شدند.

آنها در نامه خود تصریح کرده بودند که «محکومیت امید تا حدودی به خاطر رد درخواست همکاری در پروژه های هسته ای» بوده و گفته اند که «یکی از عواقب چنین برخوردهایی با متخصصان خارج از کشور، بی میلی این افراد به بازگشت و خدمت به کشور خواهد بود.» با این حال کمتر از یکماه بعد، دادگاه شعبه هم عرض مجددا حکم ۱۰ سال حبس را عینا تایید کرد.

دو فعال دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند

$
0
0

زهرا خندان، روزنامه نگار و فعال دانشجویی بازداشت شد

زهرا خندان، روزنامه نگار و فعال دانشجویی، ظهر روز دوشنبه ۲۹ دی ماه توسط ماموران امنیتی در منزلش بازداشت شد. خبرگزاری ایلنا با انتشار این خبر روز ۳۰ دی ماه نوشته است که از وضعیت این روزنامه نگار هیچ خبری در دست نیست و مکان بازداشت او نیز تاکنون نامعلوم است.

زهرا خندان، دانشجوی دانشگاه صنعتی امیرکبیر و روزنامه نگار، مدتی نیز در خبرگزاری ایلنا و روزنامه اعتماد فعالیت داشته است. خبرگزاری ایلنا در این خبر عنوان کرده که خانم خندان در دولت محمود احمدی نژاد به دلیل فعالیت دانشجویی برای مدتی از تحصیل محروم بوده است. 

به گزارش برخی سایت ها، یک دانشجو دیگر به نام سها مرتضایی که او نیز از فعالان دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر است در روز دوشنبه ۲۹ دی ماه در منزلش دستگیر شده است. بر اساس اخبار منتشر شده، او در دولت محمود احمدی نژاد به مدت یک ترم از تحصیل محروم بوده است. 

هنوز از علت بازداشت و مکان نگهداری این دو دانشجو اطلاعی در دست نیست. خبرگزاری هرانا در خبری عنوان کرده که به غیر از این دو دانشجو، تعداد دیگری از فعالان حقوق زنان نیز در روز ۲۹ دی ماه بازداشت شده اند. هرانا نوشته است که بازداشت این زنان در جهت ممانعت از برگزاری تجمعاتی در اعتراض به اسیدپاشی های اخیر بوده است. 

پیش از این مهدیه گلرو به دلیل شرکت در تجمع اعتراضی علیه اسیدپاشی زنان در تاریخ اول آبان ماه دستگیر شد و در روز هفتم بهمن ۹۴ با تودیع وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. هنوز اتهامات او مشخص نشده است.  مهدیه گلرو، فعال دانشجویی و زندانی سابق در دولت احمدی نژاد از تحصیل محروم شد و علیرغم درخواست های متعدد برای بازگشت به دانشگاه در دوران حسن روحانی با ادامه تحصیل او موافقت نشد.


ویدیویی در باب مدارا: «مشترکات ایرانی ما»

$
0
0

امروز کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، در راستای فعالیت‌های ترویجی برای توسعه فرهنگ حقوق بشر، با انتشار ویدیویی، در اهمیت به رسمیت شناختن و احترام به نظرمخالف در جامعه ایرانی، ویدیو انیمیشنی را با عنوان «مشترکات ایرانی ما» منتشر کرد.

در این ویدیو با تاکید بر مشترکات فرهنگی، اجتماعی و تاریخی که در مجموع تشکیل دهنده عناصر هویت جمعی شهروندان در یک جامعه هستند، بر موضوع مدارا و تحمل نظر مخالف به جای حذف و نادیده انگاری، تاکید شده است.

طی سه سال گذشته، کمپین، با موضوع ترویج فرهنگ حقوق بشر را همراه با فعالیت‌هایی همچون مستندسازی موارد نقض حقوق بشر و تلاش برای تغییرسیاست‌ها و روندهایی که منجر به نقض حقوق شهروندان ایرانی می شود را، چه در ایران و چه از طریق نهادهای بین‌المللی، در برنامه کاری خود به صورتی جدی دنبال کرده است.

مجموعه کاریکاتورهای هفتگی از توکانیستاتی کارتونیست برجسته ایرانی، کتاب کاریکاتور طرح ها و روایت‌ها (با ۴۰ کاریکاتور و۴۰ نوشته از ۷ کارتونیست و شخصیت‌های فرهنگی اجتماعی)، برنامه رادیویی هفتگی «درساعت۵عصر» با کامبیزحسینی بخشی از این برنامه هستند.

ویدیوی «مشترکات ایرانی ما» با تاکید بر طبیعی بودن اختلاف نظر، علیرغم همه مشترکات، بر تحمل نظر مخالف و تمرین مدارا تاکید می‌کند. این ویدیو را علاوه بر یوتوب در صفحه فیس بوک کمپین هم می توانید مشاهده کنید.

پیام امید کوکبی از زندان برای مراسم پذیرش جایزۀ برجستۀ علمی انجمن پیشرفت علمی آمریکا

$
0
0

Omid (2)

۲۴ بهمن ماه ۹۳، در جریان مراسم اهدای جایزه آزادی و مسوولیت پذیری علمی سال ۲۰۱۴ به امید کوکبی که توسط انجمن پیشرفت علوم آمریکا (AAAS)  برگزار شد، پیامی از این دانشجوی نخبه ایرانی که هم اکنون در زندان اوین زندانی است خوانده شد.

این دانشجوی نخبۀ دکترای فیزیک، اولین دانشجوی دکترایی است که برندۀ این جایزۀ برجسته شده است. امید کوکبی “برای موضع شجاعانه اش و قبول تحمل زندان به جای عدول از مواضع اخلاقی خویش در استفاده نکردن از دانش علمی خود برای مقاصد مخرب و برای تلاشش در ایجاد امید و آموزش به سایر زندانیان” توسط انجمن پیشرفت علوم آمریکا مورد ستایش قرار گرفته است.

این دانشمند ۳۲ ساله از ژانویۀ سال ۲۰۱۱ تا کنون، به اتهام واهی جاسوسی به دلیل عدم همکاری در پروژه های تحقیقاتی نظامی در ایران، در زندان اوین در حبس به سر برده است.

امید کوکبی در پیام خویش، که توسط پروفسور هرب برک استاد دانشگاه تگزاس در آستین (جایی که آقای کوکبی پیش از دستگیری در آنجا تحصیل می‌کرد) در مراسم اهدای جایزه سالیانه AAAS در شهر سن خوزه ایالت کالیفرنیا در آمریکا در تاریخ ۱۴ فوریه ۲۰۱۵ ارائه شد و نسخه ای از آن در اختیار کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران قرار گرفته است نوشته که، ” افتخار بزرگ و ارزشمندی برای اینجانب است” که این جایزه را دریافت کنم.

امید کوکبی در پیام خود به مراسم اهدای جایزه نوشته است: “اسیر شدن طولانی مدت در زندانی که بر اساس هیچکدام از معیارهای حقوقی نیست و نه به نفع منافع ملی ایران و نه منطبق بر موازین بین المللی و پذیرفته شده سیاسی و حقوق بشری است برای من شوک دردناکی است،” و افزوده که از این فرصت استفاده کرده و اعلام میکند “تمام اتهامات وارده بر من کذب بوده است.”

این زندانی عقیدتی در پیام خود همچنین آورده است: “من فقط یک پژوهشگر علمی بوده و هیچگونه عملکرد و دیدگاه سیاسی نداشته ام اما برای مجبور کردنم به همکاری در نهادهایی که دلخواهم نبودند و به سود ایران و جهان عمل نمی کردند  چنین حکم غیرعادلانه ای صادر کردند و از من خواستند با  همکاری در راستای پروژه های هسته منظور نظر ایشان را بپذیرم یا تحمل ده سال زندان.” وی افزود: ” بدیهی است که تعهد اخلاقی و علمی من حکم می کند که تحمل رنج های زندان برای شخص من و خانواده ام بهتر از تحمیل رنج به جامعه بشری است.”

وی در دفاعی رسا از تعهدات اخلاقی دانشمندان نوشت: “…در مورد مسئولیت دانشمندان در قبال تاثیر کارهای آنها بر روی جامعه و آینده بشریت …همچون مادری که از کودک زاده خود حفاظت کرده و در قبال تربیت صحیح آن احساس مسئولیت میکند. این مسئولیت دست نگهداشتن آنها از هر گونه همکاری در پروژه هایی است که برای بشریت مخرب است میتواند مربوط به تسلیحات کشتار جمعی، تخریب محیط زیست، سواستفاده از علم در مسائل ایدیولوژیک و اطلاع رسانی علمی غلط و گمراه کننده برای سوءاستفاده دولتها و شرکتها باشد.”

کوکبی همچنین از انجمنهای علمی و حقوق بشری خواست تا با یکدیگر همکاری کنند و “ضمن تقویت و گسترش حمایت‌های سابق و جاری خود در این زمینه، با یکدیگر سازمان یا نهادی جهانی را تاسیس نمایند تا با ایجاد بزرگترین شبکه از دانشمندان جهان اولا  با آموزش  اصول اخلاقی علمی از خطرات محتمل ناشی از سوء استفاده از پیشرفتهای علم و تکنولوژی علمی در تربیت دانشمندان شجاع،  متعهد و بشردوست بکوشند و ثانیا از دانشمندانی که به خاطر تعهد به دو نکته بالا در معرض خطر قرار دارند حمایت کنند.”

امید کوکبی، نخبۀ ایرانی ۳۰ ساله، فارغ التحصیل دانشگاه شریف ودانشجوی مقطع فوق دکتری فیزیک اتمی در دانشگاه تگزاس آمریکا در تاریخ ۳۰ ژانویه ۲۰۱۱  در فرودگاه امام خمینی هنگام ترک کشور بازداشت شد. وی پس از بازداشت  مدت ها در انفرادی بود و خانواده و وکیلش امکان تماس با او را نداشتند. او پس از ۱۵ ماه بازداشت موقت در دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی در روز یکشنبه ۱۴ مه ۲۰۱۲ به اتهام ارتباط با دول متخاصم (آمریکا) به ده سال حبس محکوم شد.

در یک نامۀ سرگشاده که امید کوکبی در سال ۲۰۱۳ از زندان اوین نوشت، اعلام کرد که دستگیری وی پس از این صورت گرفت که پیشنهاد همکاری با ماموران امنیتی روی یک پروژه تحقیقاتی نظامی را رد کرده بود. علیرغم اینکه دیوان عالی کشور حکم وی را رد کرد، یک دادگاه تجدیدنظر حکم ده سال زندان وی را تایید کرد. امید کوکبی از طپش قلب، آسم، و بیماری کلیه رنج میبرد، اما به رغم تقاضاهای مکرر وی، به وی اجازۀ درمان در خارج از زندان داده نشده است.

در سال ۲۰۱۳، جامعۀ فیزیک آمریکا (APS)، که یک نهاد بزرگ متشکل از پنجاه هزار فیزیکدان در سراسر جهان است، جایزۀ معتبر ساخاروف خود را به امید کوکبی اهداء کرد. در مهر ماه سال جاری،  ۱۸ دریافت کنندۀ جوایز نوبلنیز  یک کمپین گسترده توسط «کمیتۀ دانشمندان دغدغه مند»، «کمیتۀ آزادی جهانی دانشمندان» و جامعۀ فیزیک آمریکا، از رهبر ایران  خواستند امید کوکبی را آزاد کنند. شمار برندگان جایزه نوبل درخواست کننده، تا کنون به ۳۱ تن رسیده است.

در دسامبر ۲۰۱۴، ۱۶۱ دانشجو و فارغ التحصیل دوره های دکترا طی نامه ای که برای دفاتر رهبر ایران، رییس جمهور، رییس قوه قضاییه و رییس مجلس ایران فرستاده شد خواستار رسیدگی به پرونده امید کوکبی و آزادی او شدند. آنها طی این نامه خواستار «توجه سریع پزشکی به وضعیت سلامت» و «رسیدگی به روند قضایی» او شدند.

در زمان اعلام جوایز، گروه انتخاب دریافت کنندگان جایزه در AAAS اعلام کردند: “به ندرت اتفاق می‌افتد که دانشمندان آزادی خود را در دفاع از اصل آزادی علمی برای همۀ دانشمندان به خطر بیاندازند، اما این فیزیکدان ۳۲ ساله، در آغاز حرفۀ درخشان خود، دقیقا همین کار را انجام داده است.”

انتقاد شدید گزارشگر ویژه از افزایش اعدام ها، ادامه بازداشت‌های خوسرانه و نقض آزادی درایران

$
0
0
احمدشهید گزارشگرویژه سازمان ملل، گفت که غالب اعدام ها در ایران استانداردهای بین المللی را درنظر نمی گیرد.

احمدشهید گزارشگرویژه سازمان ملل، گفت که غالب اعدام ها در ایران استانداردهای بین المللی را درنظر نمی گیرد.

دوشنبه ۲۵ اسفند (۱۶مارس)، احمدشهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در رابطه با ایران با ارائه آخرین گزارش خود در جلسه شورای حقوق بشر سازمان ملل در شهر ژنو نسبت به روند فزآینده اعدام، وضعیت نامناسب حقوق زنان در ایران، نقض حقوق اقلیت‌ها و همچنین نقض آزادی های اجتماعی و سیاسی انتقاد کرد. این چهارمین گزارش احمدشهید به شورای حقوق بشر سازمان ملل از مجموعه ۹ گزارش‌های جامعی است که پس از انتصاب به این سمت از سال ۲۰۱۱ منتشر کرده است.

برخلاف سالهای گذشته، نماینده ایران در این جلسه تصریح کرد که جلساتی را با احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل برگزار کرده است.  طی چهارسال گذشته، پیش از انتشار گزارش، احمد شهید نسخه ای را چند هفته قبل از نهایی کردن گزارش برای مقامات ایرانی ارسال کرده است. با این وجود تا امسال مقامات ایرانی از اینکه به موارد مطرح شده در گزارش پاسخ بدهند طفره رفته اند. پس از روی کار آمدن حسن روحانی  روند صحبت نکردن با گزارشگر ویژه تغییر کرد و مقامات وزارت خارجه در چندین نوبت با او ملاقات کردند.

نماینده ایران در این جلسه با انتقاد از اینکه تنها بخش کوچکی از پاسخ ایران در این گزارش طرح شده است، از گزارشگر ویژه خواست که توجه بیشتری به جواب های ایران داشته باشد. در بخشی از گزارش احمدشهید، از دولت ایران خواسته شده است که با مکانیسم «گزارش دوره ای جهانی» همکاری بیشتری داشته باشد و از جمله توصیه هایی را که در سال گذشته پس از ارائه گزارش ایران مطرح شد را عملی سازد. اما نماینده ایران گفت که همکاری ایران با این مکانیسم نادیده گرفته شده است. این درحالی است که علیرغم طرح دهها پیشنهاد در حوزه های مختلف، هنوز مقامات ایرانی برنامه ای برای عملی سازی و یا حتی قبول این پیشنهادات ارائه نکرده اند.

نماینده ایران با این وجود گفت که ملاقات های گزارشگر با برخی از مقامات ایرانی باید باعث‌ آن می شد که از اطلاعات «غیرموثق» در گزارشش استفاده نکند. این درحالی است که نماینده ایران حتی یک مورد هم نگفت کدام یک از مواردی که توسط گزارشگر مطرح شده درست نیست. در مورد موضوع اعدام که به شدت توسط کشورهای عضو شورای حقوق بشر مورد توجه و انتقاد قرار گرفت، نماینده ایران گفت که تنها در جرائم بسیارجدی مانند قتل و جرائم مرتبط با قاچاق مواد مخدر از این اعدام ها استفاده می شود. آقای شهید در گزارش خود گفته بود که روند دادگاهی کردن افراد از استانداردهای جهانی برخوردار نیست.

به علاوه در این جلسه همچنین اینکه از مجازات مرگ برای جرائم مواد مخدر در سطح وسیعی استفاده میشود انتقاد شد. او اینکه چنین موضوعی توسط گزارش دیده نشده را نشانه «نادانی» او خواند و گفت که امیدوار است این باعث نشود که برای قاچاقچیان و نهادهای مرتبطه با آنها امید یک «بهشت امن» را فراهم نکند. این درحالی است که در طی سالهای گذشته علیرغم تقدیر بین المللی از نقش ایران در مبارزه با قاچاق مواد مخدر، استفاده از مجازات اعدام در این حوزه به صورت همزمان مورد انتقاد بوده است. برخی از مقامات ایرانی همچنین در جلسات مختلف از اینکه برای تغییر این مجازات ها باید اقدام کرد سخن گفته بودند. اما همچنان موضع رسمی مقامات ایرانی در جلسات رسمی، دفاع از مجازات اعدام برای جرائم مرتبط با مواد مخدر است.

او گفت که دولت حسن روحانی به صورت عمومی گفته است که آمادگی خود را برای گفت وگوهای مرتبط با حقوق بشر در فضایی مبتنی بر احترام متقابل  و همکاری های متقابل اعلام کرده است. علیرغم این اظهارات نماینده ایران، تا کنون از حضور احمدشهید در ایران جلوگیری شده است و همچنین برای حضور دیگر گزارشگران سازمان ملل از جمله گزارشگران موضوعی در ایران هم اقدامی صورت نگرفته است.

اما احمدشهید با ارائه گزارش خود، گفت که طی ۱۴ ماه گذشته بیش از ۱۰۰۵ اعدام در ایران انجام شده است که در ۱۲سال گذشته بی سابقه بوده است. او گفت که حداقل ۷۵۳ اعدام در سال ۲۰۱۴ و ۲۵۲ اعدام در ده هفته پیش از انتشار گزارش انجام شده است. برخلاف نظر نماینده ایران، شهید گفت که غالب این اعدام ها استانداردهای بین المللی در خصوص «جرائم جدی» را شامل نمی شود. او گفت حداقل ۱۳ اعدام افراد زیر ۱۸ سال یا افرادی که هنگام ارتکاب جرم زیر هجده سال بوده اند نیز در سال ۲۰۱۴ انجام شده است که برخلاف قوانین بین المللی است. او همچنین با به چالش کشیدن نظر نماینده ایران مبنی بر «جرم جدی» خواندن جرائم مرتبط با مواد مخدر گفت که اعدام برای جرائمی همچون زنا، مصرف الکل، اتهامات کلی مرتبط با امنیت ملی همچون فسادفی الارض براساس قوانین بین المللی غیرقانونی است. او با به چالش کشیدن استدلال مقامات ایرانی برای اعدام مجرمین مرتبط با مواد مخدر  بر کنترل و کاهش آن، از بی اثر بودن چنین وسیله ای برای مبارزه با مواد مخدر بر اساس آمارها گفت.

درحالی که نماینده ایران هیچ یک از موارد مطرح شده در گزارش احمدشهید را غیر از طرح عباراتی کلی به چالش نکشید، شهید گفت که طی سال های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ گروه کاری بازداشت های خودسرانه سازمان ملل نظر خود را در مورد ده پرونده که شامل ۱۳ زندانی است را منتشر کرده از جمله پرونده سه ناراضی سیاسی مهدی کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد که این سته تن همراه با چندین روزنامه نگار، وکیل، فعال دانشجویی و یک کشیش مسیحی همچنان در زندان به سر می برند. او گفت که متاسفانه ده تن از این افراد در سلول انفرادی هستند و از حقوق اولیه خود برخوردار نیستند به علاوه آنکه حداقل ۳۰ روزنامه نگار و وب لاگ نویس، ۱۰۰ شهروند بهایی و ۹۲ مسیحی نوکیش در زندان هستند.

شهید در پایان گزارش خود نسبت به همکاری با مقامات ایرانی ابراز خوش بینی کرد و با این حال گفت که باید به همه ایرانیانی که حقوقشان نقض شده این پیام فرستاده شود که «جامعه بین المللی» اگاه است، توجه می کند و برای همکاری با مقامات ایران به منظور طرح این موارد نقض حقوق بشر گام بر می دارد.

با تاکید برادامه نقض حقوق بشر در ایران: سازمان ملل ماموریت احمد شهید را تمدید کرد

$
0
0

Ahmed-Shaheed-HRC

قطعنامه تمدید حکم  ۲۰ رای مثبت، ۱۱ رای منفی، و ۱۶  ممتنع دریافت کرد.

۷ فروردین ۱۳۹۴—شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد امروز به تمدید ماموریت دکتر احمد شهید، گزارشگر ویژه در امور حقوق بشر در ایران، رای داد و بر نگرانی جامعۀ بین المللی در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران تاکید کرد. قطعنامه تمدید حکم آقای شهید – ۲۰ رای مثبت، ۱۱ رای منفی، و ۱۶  ممتنع دریافت کرد.

هادی قائمی، مدیر کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: “اگر اساسی‌ترین حقوق و آزادیها مرتبا در ایران نقض نمی‌شدند، اجماع در خصوص نیاز به نظارت یک مقام بین‌المللی بر وضعیت حقوق بشر در کشور بوجود نمی‌آمد.” وی افزود: “پیام این رای رسا و روشن است: چهارسال پس از شروع این ماموریت، کار دکتر شهید هنوز خاتمه نیافته‌است.”

رای‌گیری برای تمدید حکم پس از تقدیم گزارش دکتر شهید به شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۹۳ انجام شد.

در این گزارش، دکتر شهید نگرانی شدید خود از تعداد اعدامها در ایران در سال ۲۰۱۴، که بالاترین آمار اعدام ظرف ۱۲ سال گذشته را به خود اختصاص داده است اعلام کرد و یادآور شد که حقوق زنان، حقوق اقلیت‌ها و آزادی اینترنتی رو به وخامت گذاشه و صدها زندانی عقیدتی همچنان در زندانها به سر می برند.

کشورهایی که به این قطعنامه رای مثبت دادند عبارتند از آلبانی، آرژانتین، بوتسوانا، السالوادر، استونیا، فرانسه، گابن، آلمان، ایرلند، ژاپن، لیتوانی، مکزیک، مونته‌نگرو، هلند، پاراگوئه، پرتغال، کره جنوبی، مقدونیه، انگلستان و ایالات متحده.

کشورهای بنگلادش، بولیوی، چین، کوبا، هند، اندونزی، قزاقستان، پاکستان، روسیه، ونزوئلا و ویتنام به این قطعنامه رای منفی دادند.

چند هفته قبل، در گزارشی که در تاریخ ۱۲ اسفند ۱۳۹۳ منتشر شد، دبیرکل سازمان ملل متحد بان کی مون نیز نگرانی های خویش در مورد کاربرد ادامه‌دار مجازات اعدام، اقدامات تلافی‌جویانه علیه فعالانی که با سازمان ملل همکاری کرده‌اند، و تغییرات نگران‌کننده در رفتار با زنان را شرح داده بود.

گیسو نیا، معاون کمپین گفت: “ایران می‌تواند بهبود بخشیدن به وضعیت حقوق بشر خود را از طریق اجازه دادن به دکتر شهید برای ورود به کشور برای انجام فعالیتهای خود آغاز کند. حتی کشوری مانند میانمار نیز چنین اجازه‌ای به گزارشگران ویژه اعطاء کرده است.”

انتقاد شدید زیباکلام از مرضیه افخم درباره گزارش احمدشهید: پاسخ هایتان شگفت انگیز و تاسف آور بود

$
0
0
صادق زیبا کلام طی نامه ای از سخنگوی وزارت امور خارجه نسبت به جوابیه اش به احمد شهید انتقاد کرد.

صادق زیبا کلام طی نامه ای از سخنگوی وزارت امور خارجه نسبت به برخوردش با گزارش احمد شهید انتقاد کرد.

صادق زیبا کلام، استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل سیاسی در نامه ای خطاب به مرضیه افخم، سخنگوی وزارت امور خارجه دولت حسن روحانی از ادبیات و استدلال های این مقام دولتی در مورد آخرین گزارش احمد شهید انتقاد و آن را هم «شگفت انگیز» و هم «تاسف آور» توصیف کرد و آن را ادامه رفتار دولت های قبلی دانست.

صادق زیبا کلام در بخشی از این نامه که در صفحه فیسبوک خود منتشر کرده، خطاب به مرضیه افخم با اشاره به اینکه او نیز از واژه های شبیه به مسولان قبلی در مورد احمد شهید استفاده کرده، نوشته است: «متاسف شدم چون سال هاست که این نوع برخورد با گزارشات حقوق بشر در ایران جا افتاده است و امید داشتم که دست کم در دولت جدید شاهد تغییری در این خصوص باشیم.»

این استاد دانشگاه در ادامه نوشته است: «اما به نظر می رسد دولت شما هم ظاهرا بنا دارد تا همان ترجیع بندها و همان پاسخ ها و درست تر گفته باشیم همان سفسطه ها، همان توجیهات و همان عذر و بهانه های همیشگی در واکنش به گزارشات نقض حقوق بشر در ایران را ادامه دهد.»

آقای زیبا کلام در این نامه نوشت که ادبیات خانم افخم البته «ارتقاء بلندی در مقایسه با سایر مسولان» پیدا کرده و او احمد شهید را مانند بقیه «شومن، دلقک، هنرپیشه، پیشخدمت و پادو» توصیف نکرده است.

آقای زیبا کلام در بخش دیگری از نامه اش با اشاره به اینکه رد ادعاهای خانم افخم و بقیه مسولان علیه گزارش های احمد شهید نیاز به تلاش ویژه ندارد، نوشته است: «به عنوان مثال، گزارش های آقای احمد شهید معمولا بالغ بر ده ها صفحه شده و در آنها از افراد مشخص و معینی نام می برد که به اشکال مختلف حقوق مدنی شان در ایران نقض شده. انسان های حقیقی با نام و نشان های واقعی و دارای شماره شناسنامه و کد ملی.»

این تحلیل گر مسائل سیاسی در ادامه نوشته است: «چگونه ممکن است آن انسان ها و آنچه بر آنها رفته را «واهی»، «دروغ»، «جعلی» و صرفا «مبتنی بر منابع مخالفین نظام در خارج از کشور» دانست؟ ما تاکنون چند نمونه از صدها مورد نقض حقوق بشر در ایران را توانسته ایم نشان دهیم که «دروغ» و «ساختگی» بوده اند؟»

صادق زیبا کلام با اظهار اینکه تاکنون خانم افخم و دیگر مسولان نتوانسته اند حتی یک مورد از گزارش های احمد شهید را با تحلیل و سند نقض کنند و یا ثابت کنند در مواردی که ایران متهم به نقض حقوق بشر شده، مشکل این بوده که می‌خواسته‌اند «اسلام را رعایت» کنند، نوشته است: «بسیاری از گزارشات آقای احمد شهید مبین آن است که «اعلامیه جهانی حقوق بشر» به کنار، ما اگر قوانین خودمان را رعایت کرده بودیم متهم به نقض حقوق بشر نمی شدیم.»

آقای زیبا کلام در انتقاد به بخشی از توجیهات خانم افخم که گفته سازمان ملل فقط در مورد ایران گزارش های نقض حقوق بشر صادر می کند، نوشته است: «اولا که این گونه نبوده کشورهای دیگری هم که حقوق بشر در ان نقض می شده مورد انتقاد قرار می گیرند. اما فرض بگیریم که کشورهای دیگر مورد انتقاد قرار نگرفته باشند و فقط ایران به واسطه مواضع انقلابی اش مورد انتقاد قرار گرفته باشد. سرکار خانم بانو مرضیه افخم، آیا نفس اینکه کشورهای دیگر مورد انتقاد قرار نمی گیرند به نظر جنابعالی نقض حقوق بشر در ایران را توجیه می کند؟»

صادق زیبا کلام در انتهای نامه اش نوشته است: «هیچ کشوری نمی تواند با توجیهات سیاسی، انقلابی و ایدلوژیک از زیر بار مسولیت رعایت حقوق مدنی شهروندانش شانه خالی کند.»

احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران روز ۲۵ اسفند ۱۳۹۳ در اخرین گزارش خود در ژنو، از روند فزاینده اعدام در دولت روحانی، وضعیت نامناسب حقوق زنان در ایران، نقض حقوق اقلیت ها و همچنین نقض آزادی های اجتماعی و سیاسی گفت.

احمد شهید در این گزارش گفت که طی ۱۴ ماه گذشته بیش از ۱۰۰۵ اعذدام در ایران انجم شده است که در ۱۲ سال گذشته بی سابقه بوده است. این گزارشگر همچنین گفت حداقل ۱۳ اعدام از این تعداد شامل کودکان زیر ۱۸ سال و یا افرادی بوده که هنگام ارتکاب جرم زیر هجده سال سن داشته اند.

مرضیه افخم، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در واکنش به گزارش احمد شهید آن را غیرمنصفانه و غیر علمی دانست و او را متهم کرد که «روش های نادرست و غیرقانونی و جهت دار و پیش داوری را پایه گذاشته است

خانم افخم حتی با اشاره به اینکه اراده ای فراتر و خارج از سازوکارهای حقوق بشری ملل متحد در تهیه گزارش ایران دخیل است، گفت: «ایران به عملکرد غیر منصفانه و غیر علمی گزارشگر ویژه به لحاظ رعایت نکردن اصول و موازین بین المللی با تردید جدی می نگرد.»

سخنگوی وزارت امور خارجه حتی مدعی شد: «جمهوری اسلامی ایران به خوبی به تعهدات ملی و بین المللی خود در زمینه حقوق بشر واقف و همواره همکاریهای خوب و گسترده ای را با مکانیزم‌های بین المللی در این زمینه انجام داده است.»

دیدگاه چهره‌های سرشناس ایرانی نسبت به توافق هسته‌ای و تاثیر آن در وضعیت حقوق بشر

$
0
0
عکس از سمت راست: محمود دولت آبادی، کامبوزیا پرتوی، صادق زیبا کلام، فریبرز رییس دانا، قاسم شعله سعدی، محمد صالح نیکبخت، مسعود شفیعی و نغمه ثمینی

عکس از سمت راست: محمود دولت آبادی، کامبوزیا پرتوی، صادق زیبا کلام، فریبرز رییس دانا، قاسم شعله سعدی، محمد صالح نیکبخت، مسعود شفیعی و نغمه ثمینی

«توافق بعدی ما، حقوق شهروندی ما» یکی از شعارهایی بود که مردم تهران ساعتی پس از توافق هسته ای در روز ۱۳ فروردین ماه در شادی خیابانی خود سر می دادند. حسن روحانی در سخنرانی‌های تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ بارها  تعهد دولت آینده اش به لزوم رعایت حقوق شهروندی، رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی گفت. با این حال با گذشت یکسال و نیم از دوران ریاست جمهوری عمده‌ این وعده‌ها تحقق پیدا نکرده است. برخی از هواداران رئیس جمهوری معتقدند که با حل بحران برنامه هسته‌ای ایران فضا برای عمل به این وعده ها مهیا خواهد شد و برخی از منتقدان او نیز می گویند که عملکر رئیس جمهور نشان می دهد که علیرغم وعده‌های اولیه، موضوع حقوق بشر در دستور کار دولت حسن روحانی قرار ندارد.

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران با تعدادی از چهره‌های شناخته شده در ایران در مشاغل گوناگون از جمله وکیل، نویسنده، کارگردان، تحلیل‌گر و استاد دانشگاه و هنرمند در مورد تاثیر نتیجه توافق هسته ای در بهبود وضعیت آزادی های داخل کشور گفت‌وگو کرده است. برخی از کارشناسان معتقدند اگر ایران به توافق نهایی هسته ای در تیرماه برسد فضا در داخل کشور نیز به نفع حقوق شهروندی تغییراتی خواهد کرد و برخی نیز ارتباط چندانی بین این دو موضوع نمی بینند.

محمود دولت آبادی، نویسنده و رمان نویس ایرانی: چاره ای جز امید نیست

من هم مانند خیلی از شهروندان منتظرم تا این توافق هسته ای صورت بگیرد و اوضاع در داخل کمی تغییر کند. بهرحال حسن روحانی در سخنرانی ها و شعارهای انتخاباتیش به اینکه به موضوعات فرهنگی توجه نشان خواهد داد، اشاره کرده بود. حالا باید فرض را بر این گذاشت که احتمالا اگر فرصت پیدا کند به آنها توجه می کند. چاره ای نیست جز اینکه امیدوار بود.

محمد صالح نیکبخت، وکیل: به زمان خاتمی باز نمی‌گردیم

به شرط توافق هسته ای در تیرماه، وضعیت اقتصادی ایران بهتر خواهد شد. بهبود اقتصادی نیز طبعا بر روی آزادی های سیاسی تاثیر خواهد گذاشت با این حال خطا است اگر انتظار داشته باشیم پس از توافق هسته ای درب ها بر روی همه ایرانیان باز شود و آزادی به معنایی که در اوایل دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی در کشور وجود داشت دوباره برقرار شود. شرایط امروز جامعه ایران را باید با ویژگی های خودش سنجید. به نظرم بعد از توافق، حتما راهکارهایی برای رفتن به سمت آزادی در مواردی شکل خواهد گرفت و وضعیت حقوق شهروندی و یا آنچه در قانون اساسی به عنوان «حقوق ملت» از آن یاد شده حداقل کمی بهتر خواهد شد.

نغمه ثمینی، نمایشنامه نویس و استاد رشته نمایش نویسی دانشگاه تهران: وضعت بهتر برای تئاتر

محال است که تاثیری پس از توافق هسته ای با بهبود در فضای هنری و فرهنگی کشور وجود نداشته باشد. مثلا پس از توافق هسته ای ارتباط گروه های تئاتری در ایران با کشورهای دیگر قطعا بهتر خواهد شد. معضل کنونی ما ترجمه نمایشنامه‌های ایرانی به زبا ن‌های دیگر و ارتباط  با گروه های تئاتری در کشورهای دیگر و اجرا در آن کشورها است. فارغ از اینکه میل دولت چه باشد، به نظرم بعد از توافق هسته ای و بهبود روابط ایران با غرب، این اتفاقات خود به خود برای گروه های تئاتری حرفه ای و دانشجویی در ایران خواهد افتاد و فضای کاری مساعددتر خواهد شد. نکته دیگر هم این است که پس از توافق هسته ای، وضعیت اقتصاد کشور بهبود پیدا می کند که بلطبع در بهبود وضعیت فرهنگی هم تاثیر خواهد گذاشت.

قاسم شعله سعدی، وکیل، نماینده مجلس دوره‌های سوم و چهارم، استاد سابق حقوق بین الملل دانشگاه و زندانی سیاسی سابق

بعید می دانم که توافق هسته ای تاثیر مثبتی در جهت رفع مشکلات حقوق بشری در داخل کشور داشته باشد، چون وضعیت حقوق بشر در ایران مبانی متعددی دارد. یک بخش آن تفاوت دیدگاه های عقیدتی است، مثلا چیزهایی که در اعلامیه حقوق بشر به آن اشاره شده، مسئولان ایرانی می گویند جز قانون ما است مانند وجود شکنجه و قصاص. نکته دیگر اینکه دستگاه های نظارتی به معانی درستی در ایران وجود ندارد که در اعمال حقوق بشر نظاره گر باشد.

وقتی حسن روحانی رییس جمهور شد انتظار می رفت که حقوق بشر در جامعه بیشتر رعایت شود اما تعداد اعدام ها نشان می دهد که بسیار بیشتر از سابق در کشور اجرا می شود. حتی همین چند وقت پیش علی یونسی، دستیار ویژه حسن روحانی، دادستان سابق تهران و وزیر اطلاعات سابق ایران در گفتگویی با خبرگزاری ایسنا گفت که در زندان‌ها و دادگاه‌های کشور نقض حقوق بشر صورت می گیرد. به دلیل همه این موارد، من خوش بین نیستم که اگر توافق هسته ای نهایی شود تاثیر چندانی بر روی بهبود وضعیت حقوق بشر در داخل ایران بگذارد.

مسعود شفیعی، وکیل: توافق روی آزادی‌های شهروندی تاثیرخواهد گذاشت

قبل از صحبت آقای خامنه ای در روز پنجشنبه ۲۰ فروردین ماه نمی توانستم نظر مشخصی در این باره داشته باشم، اما در صحبت های ایشان یک نکته کلیدی گفته شد که تکلیف را روشن کرد. ایشان ضمن اینکه از کار کارشناسان ایرادهای اساسی گرفتند و اشاره کردند که هنوز توافق در مرحله یک پیش نویس است و هنوز توافق کامل ایجاد نشده، گفتند اگر این توافق نامه نهایتا صورت بگیرد و ایران از مذاکرات راضی بیرون بیاید و طرف مقابل صداقت خود را نشان دهد، بعدتر می شود در مورد مسائل دیگر با آمریکا و کشورهای غربی صبحت کرد.  تلقی من از این بخش از صحبت رهبری این است که حتما پس از توافق هسته ای، گشایش هایی در دیگر موارد در جامعه صورت خواهد گرفت و حتما تاثیری نیز روی آزادی های شهروندی خواهد گذاشت.

کامبوزیا پرتوی، نویسنده و کارگردان سینما: ایجاد تغییرات در اولویت حسن روحانی نیست

به گمانم ایجاد تغییرات در ساختارهای هنری و فرهنگی کشور در اولویت های دولت حسن روحانی نیست. با این حال وقتی ایران به توافق هسته ای برسد، وضعیت اقتصادی کشور بهتر خواهد شد و بالطبع بهتر شدن وضعیت اقتصادی باعث سرمایه گذاری بیشتر برای ساخت فیلم های بیشتر خواهد شد. اما به طور کلی الان نمی شود نظر قاطعی در مورد گشایش یا عدم گشایش فضای فرهنگی در کشور داد. فقط به طور قطع می توانم بگویم بعد از توافق هسته ای اوضاع از الان بهتر خواهد شد و حداقل اینکه هنرمندان با آرامش اقتصادی بیشتری به کارشان فکر خواهند کرد.

فریبرز رییس دانا، اقتصاد دان، استاد سابق دانشگاه و زندانی سیاسی سابق: وضعیت آزادی ها تغییر نمی‌کند چون دولت اعتقاد ندارد

حتما رونق اقتصادی محدودی ایجاد می شود و بخشی از طبقه متوسط جامعه تا حدی وضعش بهتر می شود اما این رونق به منزله نجات وضع محرومان کشور نیست. ما الان ۵ و نیم میلیون بیکار داریم و حداقل دستمزد های ماهیانه کارگران تقریبا نصف خط فقر است. اینها که با توافق هسته ای و توافق با آمریکا و کشورهای دیگر حل نخواهد شد. پیش از اینکه بحران مسائل هسته ای بالا بگیرد هم فقر و بیکاری در کشور زیاد بود. در حال حاضر ۷۰ درصد نقدینگی کشور در دست ۵ درصد جمعیت کشور است. مگر وقتی توافق هسته ای صورت بگیرد ساخت سیاسی و اقتصادی ایران تغییر می کند؟ ساخت اقتصادی ایران در اختیار دو جناح قدرت است که هر کدام بخشی از قدرت اقتصادی را در دست دارند و بر سر آن با هم کشمکش می کنند. تا آنجا که به بخش کم در آمد، کارگر و زنان سرپرست خانوار مربوط می شود این توافق هسته ای قرار نیست چیز خاصی را برای آنها دگرگون کند.

در مورد آزادی های بیان، اجتماعی، قومی و مذهبی نیز چندان وضعیت تغییر نمی کند چون دولت روحانی اعتقادی به قدرت گرفتن تشکلات کارگری و حزبی ندارد. تاب این را ندارد که روشنفکران بخواهند آزادانه حرف بزنند و مبانی ایدلوژیک و قدرت را زیر سوال ببرند و از حقوق انسانی خود دفاع کنند. مگر همیشه مساله تحریم و رابطه با آمریکا مشکل ما بوده؟ به طور مثال کانون نویسندگان در سال هایی سرکوب شد که خود آقای روحانی، دبیر شورای عالی امنیت کشور بودند. به نظرم اساسا حقوق بشر به شکل آزادی تشکل ها، حق بیان، حقوق زنان، رفع تبعیض جنسیتی، قومی و مذهبی با ایدلوژی حاکم سازگار نیست. مثلا در مورد حقوق زنان، بعد از این همه مدت هنوز صحبت بر سر رفتن یا نرفتن زنان به استادیوم های ورزشی است. می گویند چون پلیس نمی تواند ازعهده مراقبت از زنان برآید. پس چرا همین پلیس می تواند با زنی که کمی حجابش درست نیست برخورد کند.

صادق زیبا کلام، تحلیل گر و پژوهشگر سیاسی: تغییرات بلند مدت خواهد بود

من معتقدم توافق هسته ای در بهبود وضعیت در داخل کشور تاثیر گذار خواهد بود، اما نه در کوتاه مدت بلکه این تاثیر در بلند مدت خود را نشان خواهد داد. به این دلیل ساده که توافق هسته ای منجر به بهبود روابط و کاهش تنش میان ایران با کشور های غربی و آمریکا می شود و همین مساله به طور غیر مستقیم به بهبود خیلی از مسائل در ایران کمک می کند. برعکس وقتی روابط پر از تنش و کینه میان ایران و کشورهای دیگر برقرار باشد انرژی لازم را برای تغییرات در داخل نیز می گیرد.

اما در مورد باز شدن فضاهای هنری و فرهنگی در کشور و آزادی های بیان، معتقدم اگر روشنفکران، نخبگان، دانشجویان و هنرمندان از حسن روحانی نخواهند که پیگیر این مسائل باشد، اتفاقی نخواهد افتاد. ایشان باید به این سمت ها هل داده شوند. اگر تحت فشار قرار بگیرند حتما مجبور می شوند که به تغییر در اوضاع فرهنگی و هنری نیز توجه ای نشان دهند.

ویدیوی جدید: نگرانی هزاران تن از ایرانیان مقیم خارج از مخاطرات بازگشت به ایران

$
0
0

Screen Shot 2015-04-22 at 11.20.32 AM

وعده روحانی برای حق بازگشت به ایران برای بسیاری توخالی است

۳۰ فروردین ۱۳۹۴—کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران امروز با انتشار یک ویدیو، وضعیت بغرنج هزاران ایرانی که می‌خواهند به وطن خود بازگردند، اما به دلیل ابراز مسالمت آمیز باورها وعقاید، هنر و یا شیوه زندگی خود از آزار واذیت و یا حتی زندانی شدن پس از ورود به ایران نگران هستند دارند را برجسته کرد.

دهها ایرانی مقیم خارج که پس از وعده‌های اطمینان بخش رییس جمهوری ایران حسن روحانی مبنی بر بازگشت امن به ایران به کشور بازگشته اند با دستگیری، بازجویی، ممنوعیت ترک کشور از طریق ضبط گذرنامه هایشان، و در برخی موارد با زندان روبرو شده اند.

در این ویدیو، چندین تن از ایرانیان مقیم خارج از کشور در مورد حق بازگشت سخن می گویند (لینک به ویدیو روی یوتوب و فیس بوک) و شامل سخنان چهار هنرمند و نویسنده برجسته ایرانی، مسیح علی نژاد، روزنامه نگار؛ روزبه امیرابراهیمی، نویسنده؛ نیکزاد نجومی، نقاش؛ و ملودی صفوی، موسیقیدان است.

هادی قائمی، مدیر کمپین گفت: “ایرانیان نباید به دلیل نظرات یا شیوه زندگی که دولت با آن مخالف است از بازگشت به وطن خویش نگران باشند یا بهراسند.” وی افزود: ” از یک طرف دولت آنان را دعوت می‌کند و از طرف دیگر قوه قضاییه آنها را به زندان می‌اندازد؛ حکومت ایران باید این عدم همکاری را مورد بررسی قراردهد.” همانگونه که آهنگساز و خواننده ملودی صفوی در این ویدیو می‌گوید، “من هنر خلق میکنم. کاری که معمولا باید ازش قدردانی بشه، اما متاسفانه من مثل یک جنایتکار رفتار میشه.”

رییس جمهور ایران ایران حسن روحانی طی سفر شهریورماه ۱۳۹۲ خویش به اجلاس عمومی سازمان ملل متحد بلافاصله پس از آغاز به کار به گروهی از ایرانی-آمریکایی های شادمان در یک دیدار در هتلی در نیویورک گفت که دیدار از وطن “حق مسلم” آنهاست. برخی ایرانیانی که چندین سال به دلیل اظهارنظر ها و فعالیت‌های مسالمت آمیز خود در خارج از کشور به سر می‌بردند، مانند سراج میردامادی، حرفهای روحانی را باور کردند.

هم اکنون میردامادی در حال سپری کردن حکم شش سال حبس در زندان اوین است که بر اساس اتهامات ساختگی “تبلیغ علیه نظام” و “تبانی علیه امنیت ملی” علیه وی اقامه شده است. برخی دیگر از ایرانیان مقیم خارج که به ایران بازگشته اند نیز سرنوشت مشابهی داشته اند.

در تازه ترین مورد، مصطفی عزیزی، نویسنده و تولید کننده تلویزیون که برای مدتی طولانی مقیم کشور کانادا بود، در دی‌ماه ۱۳۹۳ به ایران بازگشت، اما به فاصله کوتاهی در تاریخ ۱۲ بهمن دستگیرشد و هم اکنون در سلول انفرادی زندان اوین به سر می برد.

سراج میردامادی و مصطفی عزیزی بخشی از گروه رو به رشد ایرانیان مقیم خارجی هستند که پس از انتخاب حسن روحانی به ایران بازگشته اند. این گروه شامل فعال سیاسی کاظم برجسته، روزنامه نگار و سیاستمدار اصلاح طلب حسین نوری نژاد، و دانشجویان دوره دکترا حمید بابایی و معصومه قلی زاده نیز می باشد.

براساس گزارش‌های منتشر شده، حسن روحانی پس از مراسم تحلیف خود به عنوان رییس جمهور ایران، از وزارت اطلاعات ایران خواست تا بازگشت ایرانیان مقیم خارج به ایران را تسهیل کند. در آبانم‌اه سال ۱۳۹۲، معاون کنسولی و پارلمانی وزارت امورخارجه ایران اعلام کرد که کمیته ای تشکیل شده تا به فعالان سیاسی در تبعید برای بازگشت به ایران کمک کند. اما با بررسی دستگیری های یک سال و نیم گذشته، به نظر می آید که حق بازگشت امن—به صورتی که توسط مقامات ایران تعبیر شده است—تنها برای کسانی اجرا میشود که نظرات مخالف علیه حکومت ابراز نکرده باشند.

سخنگوی قوه قضاییه ایران، غلامحسین محسنی اژه ای در سال ۱۳۹۲ گفت: “اگر کسی مرتکب جرمی شده، حالا چه در خارج از کشور علیه ایران مرتکب جرم شده یا در داخل ایران مرتکب جرم شده بعد رفته از کشور بیرون. ما ممنوع الورود نمی کنیم که بگویم او حق وارد شدن به کشور را ندارد اما حتما وقتی وارد شد به اتهام او رسیدگی می شود.”

این نقض اصل ۱۳(۲) اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد است که تصریح می‌کند،” هر انسانی محق به ترک هر کشوری، از جمله کشور خود، و بازگشت به کشور خویش است.”


دانشجویان ستاره دار: ما از دانشگاه ها رانده شدیم تا کسانی بدون داشتن طلاحیت علمی وارد شوند

$
0
0

Cover_Punishing_Stars

پس از تصمیم وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مبنی بر حفظ اجازه تحصیل کسانیکه بدون شروط لازم بورسیه گرفته یا بدون آزمون وارد مقاطع دکتری شدند و تصمیم نمایندگان مجلس مبنی بر متوقف کردن پیگیری این پرونده در کمیسیون اصل نود، چندین دانشجویی که در طی سال های گذشته به خاطر فعالیت های مسالمت آمیزشان از تحصیل در دانشگاه محروم شدند به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفتند که وزارت علوم برای سلامت نظام آموزشی باید همچنان پیگیر پرونده بورسیه های غیرقانونی باشد.

نزدیک به یکسال پس از بازگشت برخی دانشجویان موسوم به ستاره دار به دانشگاه پس از ریاست‌جمهوری حسن روحانی، موضوع پرونده بورسیه های غیرقانونی توسط وزارت علوم وتحقیقات و فناوری علنی شد. اولین اعتراض های رسمی برای بورسیه های غیرقانونی در تاریخ ۴ شهریور ماه ۱۳۹۳ شکل گرفت. در آن روز بیست و دو تشکل دانشجویی در نامه‌ای سرگشاده  از دولت درخواست کردند که با جدیت به این پرونده رسیدگی کند.

هشت ماه کشمکش بر سر پرونده بورسیه های غیر قانونی، پس از ماه‌ها کشمکش برسر پرونده بورسیه‌های غیر قانونی، محمد علی پور مختار، رییس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس روز چهارم اردبیهشت ماه اعلام کرد این کمیسیون با بررسی پرونده بورسیه‌هایی که ادعا شده «غیر قانونی» هستند به این نتیجه رسیده که هیچ جرمی صورت نگرفته و به همین دلیل پرونده به قوه قضاییه ارسال نشده و وزارت علوم نیز ملزم به اجرای ابلاغیه کمیسیون اصل ۹۰ است.

رضاقاضی نوری: «دولت روحانی جلوی پرونده بورسیه‌های غیرقانونی را بگیرد»

رضا قاضی نوری، دانشجوی ستاره داری که پس از اخراج از دانشگاه تهران در سال۱۳۹۰ برای ادامه تحصیل به آمریکا مهاجرت کرد به کمپین بین‌الملللی حقوق بشر در ایران گفت: « در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد ما از دانشگاه ها با عنوان ستاره دار بیرون رانده شدیم تا آنهایی که با ایدلوژی نظام همسو بودند وارد شوند. نداشتن عدم صلاحیت آنها هم برای کسی مهم نبود. من خودم شاهد این رویه غیرقانونی و ناعادلانه در دانشگاه تهران بودم.»

قاضی نوری که به تازگی فارغ التحصیل یکی از دانشگاه های آمریکا شده است گفت: « همان سالی که من از درس محروم شدم با وجود اینکه توسط دانشگاه به عنوان یکی از دانشجویان «استعداد درخشان» شناخته شده بودم و بدون کنکور هم می توانستم وارد دوره دکتری شوم اما به شکل غیرقانونی حتی اجازه مصاحبه در آزمون دکتری به من داده نشد و می دیدم که خیلی ها که نه تنها درسشان حتی تمام نشده بود و از شرایط دانشجوی دکتری هم بی بهره بودند توانستند مصاحبه بگیرند و خیلی هایشان هم پس از مصاحبه بورسیه گرفتند.»

رضا قاضی نوری برای اولین بار در مقطع لیسانس به دلیل فعالیت های سیاسی در دانشگاه تهران به مدت یکسال از تحصیل محروم شد. او همچنین در دوره کارشناسی ارشد و در مهرماه ۱۳۸۸ به دلیل شرکت در یکی از تجمعات مسالمت آمیز دانشگاه تهران به وزارت علوم احضار و بازجویی شد. این دانشجو تقریبا یکسال بعد در بهمن ماه ۱۳۸۹ از سوی وزارت علوم حکم اخراج دریافت کرد. پس از آن مسولان دانشگاه تهران خواستار تجدید نظر در این حکم شدند با این حال وزارت علوم برای بار دوم در فروردین ماه ۱۳۹۰ حکم اخراج این دانشگاه را تایید کرد. او پس از آن برای ادامه تحصیل به آمریکا سفر کرد.

این دانشجوی نخبه به کمپین گفت: «اگر دولت روحانی نتواند از الان جلوی پرونده بورسیه ها را بگیرد اثر مخربش در سیستم آموزشی ایران برای دهه ها ادامه خواهد داشت چون همین ها که بورسیه غیرقانونی گرفتند بعد هم غیرقانونی استاد دانشگاه می شوند و تدریس آنها در دانشگاه ها معلوم است چه محصولی به بار خواهد داد.»

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در تاریخ ۹ اردبیهشت ۱۳۹۴ پس از یک سال جنجال برسر بورسیه های غیرقانونی با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد که امتیاز تحصیل برای بورسیه ها یا کسانیکه بدون آزمون، شرط معدل و سن، اجازه تحصیل در مقاطع عالی را گرفتند، همچنان حفظ می شود اما از این پس ادامه تحصیل شان مشمول هزینه شخصی و بازگرداندن هزینه های پرداختی به خزانه دولت خواهد بود. طبق این اطلاعیه گزینه استخدام آنها در دانشگاه به عنوان هیات علمی نیز مورد تجدید نظر قرار خواهد گرفت. در این اطلاعیه همچنین گفته شده ۳۹ نفر از بورسیه های غیرقانونی از تحصیل محروم شدند.

بر اساس این اطلاعیه همچنان این نگرانی وجود دارد که دانشجویانی که بدون شرایط لازم بورسیه گرفته یا در دوره دکتری مشغول به تحصیل هستند پس از پایان تحصیل با تبصره های خاص دیگری مشغول به کار در مقام استاد در دانشگاه ها شوند.

«به من گفتند با وزارت اطلاعات به توافق نرسیدند و حق تحصیل در دانشگاه سراسری را ندارم»

دانشجوی ستاره دار دیگری که به دلایل امنیتی نخواست نامش فاش شود و در حال حاضر در ایران مشغول تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد است به کمپین گفت: «من در سال ۱۳۸۸ از هر دو دانشگاه آزاد و دانشگاه سراسری برای مقطع فوق لیسانس پذیرش گرفتم اما بعد به دلیل فعالیت های سیاسی که داشتم ستاره دار و اخراج شدم.  در سال ۹۲ وقتی وزارت علوم حسن روحانی اعلام کرد که دانشجویان ستاره دار می توانند برای ادامه تحصیل مجددا اقدام کنند من هم پیگیر شدم.»

این دانشجو ادامه داد: «اما جالب است که پس از ماه ها پیگیری به من گفتند اجازه ورود به دانشگاه سراسری برای ادامه درس را ندارم و فقط می توانم گزینه دانشگاه آزاد را انتخاب کنم. در حالیکه من در سال ۸۸ در آزمون دانشگاه سراسری هم رتبه لازم را گرفته بودم. بالاخره بعد از چند بار مصاحبه  گفتند می توانم در دانشگاه آزاد درس بخوانم. من هم چاره ای نداشتم و این گزینه را قبول کردم و الان هم مشغول درس خواندن هستم.»

این دانشجو در خصوص اینکه به چه دلیلی با ورود او به دانشگاه سراسری مخالفت شده است به کمپین گفت: «به من گفتند که با وزارت اطلاعات به توافق نرسیده اند و اطلاعات صلاح نمی داند من در دانشگاه سراسری درس بخوانم.»

این دانشجو با اظهار اینکه مقایسه شرایط خودش با شرایط بورسیه های غیرقانونی طنز تلخ است به کمپین گفت: «من حتی نتوانستم در دانشگاه سراسری و بدون هزینه درسم را ادامه بدهم در حالیکه در کنکور سراسری قبول شده بودم. آینده شغلیم نیز نامطمئن است و حتی پس انداز کافی برای خروج از ایران را هم ندارم اما به جایش می بینم در کنارم کسانی که تلاش کمتری از من داشته اند بورسیه گرفتند و چند روز دیگر هم صاحب شغل های خوب خواهند شد و حتی استاد می شوند. همه چیز اینجا برعکس است و به طنز تلخ بدل می شود. کاری هم نمی شود برای این طنز کرد.»

پدیده دانشجوی ستاره دار و محروم از تحصیل با آغاز ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴ در وزارت علوم رواج پیدا کرد. ستاره دار شدن به معنای جلوگیری از ادامه تحصیلات عالیه دانشجویان تنها به دلیل نوع افکار و عقاید آنها است.

طبق گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران بین سال های (۸۴- ۸۹) ۱۷۸ دانشجو در شهرهای مختلف ایران به دلیل سابقه فعالیت های صنفی، اجتماعی و سیاسی و حتی مطبوعاتی و یا به دلیل دیده گاهای مذهبی مانند اقلیت بهایی از تحصیل محروم شدند.

در حالی بیش از ۱۰۰ دانشجو طی هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد از تحصیل محروم شدند که به صدها دانشجویی که فاقد شرایط تحصیلی لازم بودند، در آن سالها بورسیه های غیر قانونی تعلق گرفت. مسولان وزارت علوم در ماه های اول دولت روحانی برای اولین بار اعلام کردند در دولت محمود احمدی نژاد به بیش از سه هزار نفر که فاقد شرایط لازم بوده اند بورسیه های برای ادامه تصحیل در خارج از کشور اعطا شده است.

مجتبی صدیقی، رییس سازمان امور دانشجویان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در روز ۴ خرداد ماه ۱۳۹۳ برای اولین بار اعلام کرد، بیش از ۱۴۰ نفر از افرادی که در مقاطع کارشناسی و کارشناسی از بورس ها استفاده کردند معدلی کمتر از سطح لازم داشتند. او حتی گفت بخشی از این افراد «آقا زاده ها و منسوبان» هستند.

«چندسال دیگر آقازاده‌ها در دانشگاه‌های کشور تدریس می‌کنند»

یکی از دانشجویان ستاره دار دیگری که نخواست نامش فاش شود و هم اکنون در خارج از ایران به تحصیل مشغول است به کمپین گفت: «جالب است که در دوره ای که عده زیادی از دانشجویان نخبه از تحصیل به بهانه های مختلف محروم شدند عده دیگری از آقا زاده ها که شامل شرایط بورسیه هم نمی شدند بورسیه گرفتند. اینها قرار است چند سال دیگر و یا حتی همین الان در دانشگاه های ایران تدریس کنند. اگر جلوی این حرکت گرفته نشود چند سال دیگر پایه تحصیلی در دانشگاه های ایران واقعا زیر سوال می رود و مشخص نیست چه دانشجویانی زیر دست این استادان بیرون خواهند آمد.»

این دانشجو در خصوص دلیل اینکه به دانشجوی ستاره دار تبدیل شد به کمپین گفت: «من جز اولین دانشجویان ستاره دار هستم. در مهرماه ۱۳۸۴ یعنی چند ماه بعد از شروع ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد در مقطع فوق لیسانس ستاره دار شدم. مسولان دانشگاه از ثبت نام من در دوره فوق لیسانس خودداری کردند اما بعدتر گفتند اگر تعهد بدهم که دیگر حرکت سیاسی نخواهم داشت، می توانم تحصیلم را ادامه بدهم. من هم تعهد دادم اما نتوانستم چندان به این به تعهد پایبند باشم و در روزهای آخر دوره کارشناسی ارشد در چند تحصنی که در دانشگاه برگزار شد شرکت کردم.»

او در ادامه گفت:‌ « بعد از آن در  سال ۹۱ امتحان دکتری دادم که به گفته واحد آموزش من نمره خوبی گرفته بودم اما کارنامه ام هرگز به من داده نشدد. وقتی علتش را پرسیدم. گفتند پرونده ات نقض دارد و باید به سازمان سنجش مراجعه کنم. آنجا به من گفتند وزارت اطلاعات در مورد تو استعلام منفی داده و دیگر قادر به ادامه تحصیل نیستی.»

این دانشجو با اشاره به لیست محرومان از تحصیل گفت:‌ «در وزارت علوم فردی به من لیستی با اسامی حدود ۲۰ نفر را نشان داد و گفت اسم تو داخل این لیست است همگی شما محروم از تحصیل هستید. آنها همگی درخواست کنندگان دوره دکتری برای سال ۹۱  دانشگاه سراسری بودند که هیچکدام به تشخیص وزارت اطلاعات و وزارت علوم اجازه تحصیل نگرفتند. یک لیست دیگر هم بود که حدود ۱۰۰ نفر اسم داشت. آنها شامل دانشجویانی بودند که توصیه می شد در شهر یا دانشگاه دیگری درس بخوانند.»

این دانشجو در همان سال ۱۳۹۱ از کشور برای ادامه تحصیل خارج شد.

وجود دانشجویان ستاره دار اولین بار در تابستان سال ۸۵ همزمان با اولین سالگرد ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد با اعتراض دانشجویان علنی شد. محمود احمدی نژاد خود برای اولین بار در مناظره های انتخاباتیش در اردبیهشت ماه ۱۳۸۸ وجود دانشجویان ستاره دار و منع از تحصیل را تایید کرد با این حال آن را حاصل دولت سید محمد خاتمی دانست. در حالیکه طبق گفته اولین دانشجویانی که لقب ستاره دار گرفتند این اتفاق از مهرماه ۱۳۸۴ یعنی چند ماه پس از آغاز دولت احمدی نژاد افتاد.

پس از هشت سال، جعفر توقیفی، اولین سرپرست وزارت علوم دولت روحانی در ۹ شهریور ماه ۱۳۹۲ اعلام کرد دانشجویان ستاره دار می توانند برای بازگشت به دانشگاه دوباره درخواست بدهند. در طی دو سال گذشته برخی از این دانشجویان برای آینده بهتر از کشور خارج شدند، برخی دیگر نیز پس از صحبت های جنجالی توقیفی برای ورود مجدد به دانشگاه اقدام کردند که با درخواست عده ای از آنها به خصوص کسانیکه خواستار بازگشت به دانشگاه آزاد بودند موافقت شد.

اما وزارت علوم، تحقیقات و فناوری پنج روز بعد طی اطلاعیه ای اعلام کرد که با بررسی ۸۰۰ پرونده، این دانشجویان می توانند به تحصیلات خود همچنان ادامه دهند اما باید هزینه تحصیل را پرداخت کنند و هزینه های پرداختی را هم به دولت برگردانند.

با تاسیس ۲۰۰۰ مهدکودک توسط بسیج: گام جدی برای تربیت ایدئولوژیک کودکان نسل آینده

$
0
0
IMG_7034

نهادهای نظامی-مذهبی مانند سازمان تبلیغات اسلامی و بسیج برای کنترل مهدکودک ها و برنامه ریزی های تربیتی در این نهادهای آموزشی تلاش می کنند.

پس از سه دهه تلاش نهادهای مذهبی و نظامی وابسته حکومت در ساختار آموزشی برای تربیت ایدئولوژیک نسل آینده، اعلام توافق سازمان بهزیستی و بسیج خواهران برای تشکیل دو هزار مهدکودک توسط این سازمان وابسته به سپاه پاسداران، از حساسیت جدی و اقدام عملی این نهادها برای نفوذ در ساختار غیر دولتی آموزش در مهدکودک‌ها خبر می‌دهد.

تلاش اصلی نهادهای نظامی-امنیتی اینبار تربیت ایدئولوژیک نسل آینده از همان قدمهای اول و در مهد کودک‌ها با استفاده از نهادهای تحت کنترل دولت حسن روحانی است. بر اساس گفته‌های برخی از مقامات جمهوری اسلامی، تجربه نسل تربیت یافته در دوران حاکمیت جمهوری اسلامی، تجربه‌ای شکست خورده در زمینه تربیت ایدئولوژیک جوانان است و نهادهای نظامی و امنیتی حاکم در ایران می‌کوشند تا با تغییر روش در ساختار آموزش، از ادامه این تجربه شکست خورده جلوگیری کنند.

 هفته گذشته سایت محلی اقتدار ملارد که به راستگرایان نزدیک است، گزارشی از سخنان سیدشهاب‌الدین چاوشی، معاون سیاسی استاندار تهران در این شهر منتشر کرد که در آن گفته بود: “۹۰ درصد جوانان ما امروز به واسطه رفتارهای سیاسی ما از اسلام فاصله گرفته‌اند. ما نمی‌توانیم حرف‌هایی را بزنیم که عده خاصی آن‌ها را بپسندند. این شیعیان امیرالمونین که با رفتارهای من و شما و بی‌تفاوتی‌ها و بی‌مسئولیتی کسانی که در معرض مسئولیت قرارگرفته‌اند از دین‌دارن گریزان می‌شوند، مسئولیتش با من و شماست.”

شاید به همین دلیل است که نهادهای قدرتمند نظامی-امنیتی که مدعی حراست از ایدئولوژی حاکم هستند، حضور و دخالت در زمینه آموزش کودکان را در دستور کار خود قرار داده‌اند.

صدور مجوز دو هزار مهد کودک برای بسیج

آرزو ذکایی‌فر، مدیر کل امور کودکان سازمان بهزیستی کشور، پنجم اردیبهشت‌ماه در گفتگو با سایت باشگاه خبرنگاران، در حالی که از برنامه این سازمان برای “توسعه کیفی مهدهای کودک” و ارتقای آن به سطح استاندارد سخن می‌گفت، از تعطیلی قریب‌الوقوع مهدکودک‌های به گفته او “غیرمجاز” هم خبر داد و اعلام کرد: “ساماندهی مهدهای کودک غیر مجاز در دستور کار سازمان قرار گرفته است و بر اساس تفاهم‌نامه‌ای قرار شده برای ۲ هزار مهدکودک بسیج خواهران مجوز صادر شود.”

البته این اولین بار نیست که خبر واگذاری مهدکودک‌ها به سازمان بسیج منتشر می‌شود. در سال‌های گذشته، بخش بزرگی از خدمات آموزشی خصوصی کودکان در اختیار سپاه پاسداران و سازمان بسیج قرار گرفت و اکنون به نظر می‌رسد که این روند با شدت بیشتری ادامه پیدا کند. برای نمونه در آذرماه سال ۱۳۹۲، خبرگزاری دانشجو وابسته به بسیج دانشجویی خبر داد که در حاشیه همایش تقدیر از زنان و مادران اسوه بسیجی و با حضور سرتیپ محمدرضا نقدی، رئیس سازمان بسیج مستضعفین و مینو اصلانی، مسئول بسیج جامعه زنان، ۵۰۰ مهد کودک قرآنی بسیج، افتتاح شده است.

چند روز قبل از ٰآن، محمدرضا نقدی، در همایشی دیگر که با عنوان “تجلیل از پیشتازان رجعت به حجاب برتر” برگزار می‌شد، از وضعیت مهدکودک‌ها انتقاد کرد و گفت: “بسیاری از مهدکودک های کشور رواج دهنده فرهنگ غربی هستند و حقیقت دین اسلام و فرهنگمان را به کودکان آموزش نمی‌دهند.” او همچنین از عملکرد آموزش و پرورش در زمینه ترویج حجاب انتقاد کرده و تاکید داشت: “چند کتاب درباره حجاب در مدارس کشور تدریس می‌شود و به شبهات دانش آموزان در موضوع حجاب پاسخ داده می شود؟ برخی می‌گویند نباید برای مقابله با تهاجم فرهنگی برخورد نظامی انجام شود و باید با کارهای فرهنگی آنها را تشویق کرد، اما کارنامه عملکرد فرهنگی نداریم.”

سابقه تغییرات در مهدکودک‌ها

نفوذ در نحوه تربیت کودکان در مقطع پیش دبستانی در مهدکودک‌ها از دوران ریاست‌جمهوری محمود احمدی نژاد آغاز شد و همزمان با برنامه اسلامی شدن دانشگاه‌ها و مدارس، تغییرات اساسی در مهدکودک‌ها نیز آغاز شد. در دوره اول ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد، فشار بر دانشگاه‌ها آغاز شد و با سرکوب گسترده جنبش دانشجویی و اخراج و محرومیت بسیاری از دانشجویان منتقد و معترض پیش رفت. در سال‌های بعد نیز با پذیرش و حتی بورسیه غیرقانونی هزاران نفر از اعضای بسیج دانشجویی و نزدیکان حکومت تلاش شد که وضعیت دانشگاه‌ها و ترکیب اعضای هیات علمی، تغییری اساسی پیدا کند. از سوی دیگر برنامه اسلامی‌کردن دانشگاه و تغییبر دروس علوم انسانی هم به خواست آیت‌الله خامنه‌ای آغاز شد.

از اواخر دوره اول ریاست جمهوری احمدی‌نژاد، مساله مدارس و همچنین وضعیت آموزش و پرورش و اسلامی شدن آن مطرح شد. در اولین قدم خبر از واگذاری بیش از چهار هزار و دویست مدرسه به حوزه علمیه قم منتشر شده بود. همزمان با این اقدامات، نگاه‌ها به سمت مهدکودک‌ها نیز چرخید.

در مرداد ماه سال ۱۳۹۱، محمد نفریه معاون اجتماعی وقت سازمان بهزیستی طی گفتگویی با خبرگزاری ایسنا اعلام کرد: “طلبه‌های زن و هیات‌های مذهبی در اولویت دریافت مجوز ایجاد مهدهای کودک هستند، چرا که ایجاد مهدهای کودک با رویکرد دینی در اولویت سازمان بهزیستی قرار دارد.” او همچنین خبر داد که “ویرایش دوم کتاب آموزش مفاهیم دینی” در مهدکودک ها توزیع می‌شود.

البته این اقدامات برای جریان‌های تندرو چندان کافی نبود. در تیرماه سال ۱۳۹۲، نشریه یالثارات، وابسته به انصار حزب‌الله تهران – از گروه‌های فشار وابسته به سپاه پاسداران- در گزارشی با عنوان “سکولاریزه کردن مهدکودک ها با تربیت رقاصه وخواننده” نوشت: ” مهدهایی که تعداد آنها کم نیست اما کسی انگار گوشش بدهکار این حرف‌ها نیست و فرزند مسلمانان شیعی به جای یادگیری قرآن و آموزه‌های دینی و علوم و فنون به دردبخور و روش‌های زندگی جمعی امروز، در مهدکودک‌ها آموزش رقص و موسیقی می‌بینند! با این اوضاع چگونه می‌توان نسبت به کودکی که از خردسالی با چنین آموزه‌هایی همراه بوده توقع داشت در آینده، ‌اندیشه‌های دینی مستحکم داشته و فرد مناسبی برای جامعه ایران اسلامی باشد؟!”

همزمان با افزایش فشار راستگرایان، تغییرات جدی‌تری در مهدکودک‌های سراسر کشور آغاز شد. محمد نفریه که تا چند ماه پس از انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری اسلامی همچنان بر سر کار بود، در گفتگویی دیگر که یازدهم آذرماه ۱۳۹۲ منتشر شد، گفت: “اولویت بیش از ۹۵ درصد از مهدهای کودک در سراسر کشور آموزش دینی و قرآنی است و این عناوین جزو دروس اصلی این مراکز است.” او همچنین خبر داده بود که آموزش مربیان مهد کودک‌ها به “سازمان تبلیغات اسلامی” سپرده شده و اینکه “در مجموع ۵۰ هزار مربی مهدکودک در سراسر کشور وجود دارد که از این تعداد تقریبا یک سوم آنها که معادل ۱۵ هزار نفر می‌شوند آموزش‌های لازم را از طریق سازمان تبلیغات اسلامی دریافت کرده‌اند.”

یک‌چهارم مهد کودک‌ها در اختیار بسیج

علیرغم نفوذ و امتیازات متنوعی که نهادهای مذهبی- نظامی برای کنترل نهادهای آموزشی مرتبط با کودکان به صورت تدریجی کسب کردند، انتقادها از “مهدکودک”‌های خصوصی همچنان ادامه پیدا کرد. در اردیبهشت ماه سال گذشته، مینو اصلانی، رئیس سازمان بسیج جامعه زنان طی سخنانی باز هم از مهد کودک‌ها انتقاد کرد و گفت: “امروز شاهد آموزش رفتاری غلط و به دور از شئونات اسلامی در اکثر مهدکودک‌های کشور هستیم، این موضوع علاوه بر آنکه موجب فراموشی فرهنگ و آداب اصیل ایرانی می‌شود، ورود فرهنگ‌های بیگانه و غیر اسلامی را نیز به دنبال خواهد داشت.” او با اشاره به برخی مصادیق مورد نظرش از «فرهنگ بیگانه و غیراسلامی» اضافه کرد: “رقص و عادی شدن روابط بین دختران و پسران که امروزه در مهدکودک‌های کشور انجام می‌شود به دور از سبک زندگی اسلامی می‌باشد. شخصیت اصلی فرزندان ما در همین مهدکودک‌ها شکل می‌گیرد، در نتیجه آموزش فرهنگ‌های غربی به کودکان شخصیتی غرب زده از آنان به وجود می‌آورد.”

اکنون خبر واگذاری دو هزار مهد کودک به بسیج زنان می‌تواند نشانه‌ای از پیشروی برنامه سازمان بسیج برای تسلط بر نحوه تربیت کودکان تلقی شود. در صفحه رسمی سازمان بهزیستی کشور و در بخش “امکانات و قابلیتهای سازمان” آمده است که حدود ۹۹۳۰ مهد کودک دولتی و غیردولتی خدمات آموزشی تربیتی و مراقبتی را به کودکان پیش دبستانی ارائه می دهند. دو هزار مهد کودک جدید بسیج و حداقل ۵۰۰ مهد کودک قرآنی بسیج در گذشته، بیش از یک چهارم کل مهد کودک‌های سراسر کشور را شامل خواهد شد.

به نظر می‌رسد که در آینده نیز برنامه تسخیر مهدکودکها توسط بسیج زنان متوقف نشود و تا جای ممکن از نفوذ مهدهای خصوصی و غیر وابسته به بسیج کاسته خواهد شد. تلاش اصلی نهادهای نظامی-امنیتی اینبار تربیت ایدئولوژیک نسل آینده از همان قدمهای اول و در مهد کودک‌ها است.

جایزه میکروفون نقره‌ای برای برنامه رادیویی حقوق بشری «درساعت۵عصر» از فستیوال برنامه‌های رادیویی‌ نیویورک

$
0
0
برنامه رادیویی «درساعت۵عصر» کمپین بین‌المللی حقوق بشردرایران که هرهفته ساعت ۵ عصر از رادیو فردا پخش می شود، جایزه میکروفون نقره‌ای را از فستیوال بهترین برنامه های رادیویی جهان در سال ۲۰۱۵ در نیویورک دریافت کرد.

برنامه رادیویی «درساعت۵عصر» کمپین بین‌المللی حقوق بشردرایران که هرهفته ساعت ۵ عصر از رادیو فردا پخش می شود، جایزه میکروفون نقره‌ای را از فستیوال بهترین برنامه های رادیویی جهان در سال ۲۰۱۵ در نیویورک دریافت کرد.

۲۳ ژوئن ۲۰۱۵- برنامه هفتگی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، «درساعت ۵ عصر»، برنده جایزه مدال نقره در جشنواره بین المللی جوایز برنامه های رادیویی نیویورک (لینک) شد. این جایزه مشترکا به کمپین و رادیوفردا که برنامه طنز هفتگی در مورد حقوق بشر را پخش میکند اعطاء شد

هدف جوایز رادیوی بین المللی جشنواره نیویورک در انتخاب بهترین برنامه های رادیویی جهان ادای احترام به برنامه های رادیویی در اشکال ایستگاههای رادیویی، شبکه ها، و تولیدکنندگان مستقل سراسرجهان میباشددر این جشنواره رادیویی، صدها برنامه‌ رادیویی از سراسر جهان وبه زبان‌های مختلف شرکت می‌کنند. برنامه‌هایی که به غیر از زبان انگلیسی است با ترجمه به این زبان در اختیار هیات داوران قرار می‌‌گیرد.

هادی قائمی مدیر کمپین گفت: “در ساعت پنج عصر نشان می‌دهد که دعوت به رعایت حقوق بشر یا انتقاد از ناقضان حقوق و آزادی‌های مدنی وسیاسی می تواند با شوخ طبعی، طنز، هوش و شوق زندگی ارائه شود.” وی افزود: “و وقتی در چنین قالبی ارائه شود، میتواند با میلیونها مخاطب ارتباط برقرار کند.”

آرماند مستوفی، مدیر رادیوفردا در همین رابطه به کمپین گفت: «همانگونه که می‌دانید، حکومتهای دیکتاتوری تحمل آزادی های سیاسی، اقتصادی یا هنری را ندارند اما بیش از هرچیز دیگری طنز را شدیدا سانسور میکنند و انتقاد از رهبران یک حکومت دیکتاتوری به زبان طنز کلا ممنوع است

وی افزود: «پنج عصر یک برنامه عالی طنز سیاسی است که روی حقوق بشر متمرکز است و ایرانیان که مخاطبان اصلی این برنامه هستند این نوع برنامه را بسیار می پسندند

این برنامه هفتگی که به زبان فارسی پخش می‌شود، اخبار و مسایل حقوق بشری هفته و موضوعات روزمره و مورد توجه مردم ایران را پوشش می‌دهد و توسط  طنزپرداز سیاسی کامبیزحسینی ارائه می‌شود.  هدف این برنامه ارائه صدای متفاوتی در حوزه حقوق بشر است که بتواند رسانه های تحت کنترل حکومت در ایران را به چالش بکشد و نقض گسترده حقوق بشر توسط حکومت ایران را افشاء کند.

این برنامه که در نیویورک توسط کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران تولید میشود، مشخصا برای مخاطبانش در میان مردم ایران طراحی شده است. پنج عصر از طریق رادیوفردا پخش می‌شود و از طریق شبکه های اجتماعی در اینترنت به اشتراک گذاشته میشود و از این طریق از زمان آغاز فعالیت خود در ژانویه ۲۰۱۴ تا کنون بیش از چهار میلیون مخاطب کسب کرده است.

آقای مستوفی همچنین گفت: «رادیو فردا افتخار میکند که برای ارائه این برنامه با ارزش از طریق امواج رادیویی و شبکه و پخش آن به ایران و ایرانیان در سراسر جهان با کمپین بین المللی حقوق بشر همکاری می‌کند

هدف جوایز رادیوی بین المللی جشنواره نیویورک در انتخاب بهترین برنامه های رادیویی جهان ادای احترام به برنامه های رادیویی در اشکال ایستگاههای رادیویی، شبکه ها، و تولیدکنندگان مستقل سراسرجهان میباشد.

توافق هسته‌ای با ایران پیروزی دیپلماسی و صلح است

$
0
0
IranTalks-Vienna

روز ۲۳ تیرماه کشورهای موسوم به ۱+۵ و ایران در شهر وین پس از بیش از ۱۸ ماه مذاکره با توافق طرفین خاتمه پیدا کرد.

موضوع وضعیت حقوق بشر در ایران نیز باید با همین پشتکار پیگیری شود

۲۳ تیر ۱۳۹۴–توافقی که پس از ماه‌ها مذاکره دشوار در تاریخ ۱۸ تیر۱۳۹۴ بین ایران و کشورهای ۱+۵ در خصوص فعالیت‌های برنامه هسته‌ای ایران حاصل شد دستاوردی عظیم است که با استقبال همه کسانی که به برقراری صلح جهانی متعهدند روبرو خواهد شد.

هادی قائمی، مدیر کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران گفت: “با این توافق، تهدید جنگ که می‌توانست برای همه نتایج مصیبت‌باری را در پی داشته باشد فروکش کرده است.” وی افزود: “همه طرفها این موضوع را به درستی به عنوان یک الویت دیدند.”

جامعه مدنی ایران از مذاکرات و تلاش برای حل مسالمت‌آمیز این مناقشه طولانی قویا حمایت کرد. در یک بررسی با عنوان “امیدهای بزرگ، انتظارات معتدل: نظراتی از ایران در مورد مذاکرات هسته ای” که نتایج آن در خردادماه سال ۱۳۹۴ توسط کمپین منتشرشد، چهره‌های سرشناس سیاسی و فرهنگی ایران نقطه نظراتشان در مورد مذاکرات هسته‌ای را مطرح کردند و حتی در میان زندانیان سیاسی و ناراضیانی که حقوقشان به شدت توسط حکومت ایران مورد نقض قرار گرفته است، مصاحبه شوندگان به اتفاق آراء حمایت خود را برای حل و فصل مسایل از طریق مذاکره اعلام کردند.

با این وجود، در حالیکه همه افرادی که در این بررسی شرکت کردند معتقد بودند که یک توافق موفقیت‌آمیز و پرهیز از جنگ ضروری است، اجماعی قوی در میان آنها وجود داشت که اگر توافقی صورت بگیرد دولت روحانی باید توجه خود را به وعده‌های اصلاحات سیاسی و اجتماعی که در زمان انتخاب وی به عنوان رییس جمهور مطرح شده بودند معطوف سازد.

همانطور که یکی از مصاحبه شوندگان، هرمیداس باوند، استاد علوم سیاسی و سخنگوی حزب سیاسی  جبهه ملی که فعالیت آن از سوی مقامات قضایی غیرقانونی اعلام شده گفت: “اگر توافق بشود، دست اقای روحانی در ارتباط با قول‌هایی که در انتخابات برای تعدیل وضع داخلی داده بود باز خواهد شد، آن وقت وی می‌تواند با صدای رساتر و توان بیشتری توجه‌اش را به مسائل داخلی معطوف بکند. به عنوان مثال قول‌هایی که داده بود برای آزادی زندانیان سیاسی،‌آزادی مطبوعات و برداشتن فضای امنیتی از دانشگاه و مسائلی اینچنینی…می‌تواند در این موارد موضع گیری کند.”

همچنین عیسی سحرخیز، روزنامه نگار و زندانی سابق سیاسی به کمپین گفت: “پس از توافق، آقای روحانی باید…به موضوع حقوق بشر و حقوق شهروندی که جز برنامه های اولیه او بود توجه بکند… مباحث فرهنگی و سیاسی هم باید در کنار مسایل اقتصادی پیش برود.”

اگرچه بسیاری از افرادی که مورد مصاحبه قرار گرفتند قبول داشتند که اصلاحات سیاسی و اجتماعی باید در انتظار حل و فصل مناقشه هسته‌ای باقی بماند، این حس نیز به نحوی ملموس احساس میشد که صبر بسیاری از افراد با این شیوه استدلال و توقف طولانی برای حل و فصل مسایل به سرآمده است. آنگونه که حمید امجد، نمایشنامه نویس، کارگردان تآتر و ناشر به خوبی بیان کرد: “امیدوارم بعد از به ثمر رسیدن توافق، دیگر عذر و بهانه‌ای وجود نداشته باشد و بعد از آن بتوان مطالبات را مطرح کرد.”

برای برخی، این انعکاس نگرانی روزافزون نسبت به سابقه دوسال فعالیت حسن روحانی به عنوان رییس جمهور است که طی آن، تندروها  سرکوب آزادیهای مطبوعاتی و فعالیتهای اینترنتی را شدت بخشیده، احکام زندان طولانی مدت را بر فعالان مسالمت آمیز تحمیل کرده‌اند، و قوانینی شدیدا تبعیض آمیز علیه زنان وضع کرده‌اند. بسیار از مصاحبه شوندگان تاکید داشتند که اگر توافقی امضاء شود، زمانی خواهد رسید که روحانی باید تمرکز خودرا به مسایل داخلی معطوف کند و اقدام نماید.

در اظهاراتی که توسط چندین مصاحبه شونده دیگر نیز تکرار شد، فخرالسادات محتشمی پور، فعال مدنی و همسر زندانی سیاسی مصطفی تاج زاده گفت: “در سیاست داخلی، با آرامش ایجاد شده در فضای بین الملل می توان توجه بیشتری به مسائل موجود داشت، یعنی همان شعارها و برنامه‌هایی که کاندیدای اعتدالی مطرح کرده و با اقبال مردمی به آن موفق به جلب آرای آنان شده‌است. باز شدن فضای فرهنگی و سیاسی از جمله این شعارها بوده‌است.”

هادی قائمی همراه با توجه به اعلام توافق و نگرانی‌هایی که در بالا مطرح شد گفت: “حال که رهبری جمهوری اسلامی ایران از طریق این توافق گامهای اولیه را برای پیوستن مجدد به جامعه بین المللی برداشته است، باید همچنین تعهدات خود نسبت به حقوق و آزادیهای جهانی را نیز بپذیرد و به آنها عمل کند. مهمترین بخش این گام پذیرفتن حق مخالفت مسالمت آمیزاست—حقی که برای آن درحال حاضر صدهانفردر زندانهای ایران به سر می برند.”

در واقع، بسیاری از مصاحبه شوندگان در بررسی کمپین اشاره کردند که مسایل بسیار جدی حقوق بشری مدتی مدید است که در انتظار توجه شدید دولت روحانی قرار دارند.

احمد شیرزاد، استاد فیزیک و نماینده سابق مجلس یادآور شد، “الان ما تعداد نه چندان زیادی از زندانیان سال ۸۸ را هنوز در زندانها داریم. اگر دولت بتواند آزادی افرادی که باقی می‌مانند را تسریع کند، فضای مثبتی را در جامعه ایجاد میکند…اما یک مسئله خیلی بارز و جدی هست، آن هم موضوع حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد است.”

هادی قائمی تاکید کرد که تقاضای اصلاحات جامعه ایران باید به صورت جهانی نیز مورد حمایت قرارگیرد. وی گفت: “جامعه بین المللی باید روشن کند که نگرانی ‌هایش درمورد جمهوری اسلامی ایران با توافق هسته‌ای پایان نمی‌یابند.” وی افزود: “ادغام کامل با جامعه بین المللی که ایران در پی آن است باید منوط بر این باشد که ایران حق مخالفت مسالمت آمیز را بپذیرد، چه در یک پست فیس بوک، در یک مقاله در یک روزنامه، در یک اعتصاب کارگری، در یک گردهمایی حقوق زنان، و یا در یک حزب سیاسی مخالف، و این حقوق باید با همان پشتکاری پیگیری شوند که توافق هسته ای پیگیری شده است.”

کاریکاتور (۱۱۹): بعد از جشن هسته‌ای شاید نوبت حقوق بشر…

$
0
0

11698647_10152922868960841_8832612817967603922_n

 

پس از توافق ایران و کشورهای ۱+۵ برسر برنامه هسته‌ای ایران، شورای امنیت سازمان ملل متحد دیروز قطعنامه‌ای را به تصویب رساند که توافق اتمی هفته گذشته میان ایران و گروه کشورهای ۱+۵ را مورد تأیید قرار می‌دهد و تحریم‌های اعمال شده در قطعنامه‌های پیشین سازمان ملل علیه ایران را رفع می‌کند. توکا نیستانی در این کاریکاتور نگاهی داشته به انتظار برای حل سایر مسایل داخلی، از جمله وضعیت وخیم حقوق بشر در ایران، که حسن روحانی قول رسیدگی به آنها را در شعارهای انتخاباتی خود داشته است.

Viewing all 254 articles
Browse latest View live