Quantcast
Channel: حق تحصيل Archives - کمپین حقوق بشر در ایران
Viewing all 254 articles
Browse latest View live

به آزار واذیت و تعقیب قضایی نوکیشان مسیحی پایان دهید

$
0
0
برخورد مجرمانه با نوکیشان مسیحی ایران: گزارش جدیدی درمورد محدودیتهای شدید برای انجام آیین مذهبی؛ دستگیریها و بازداشتهای خودسرانۀ متداول

این گزارش مبتنی بر ۳۱ مصاحبه با مسیحیان در سراسر ایران از اردیبهشت ۱۳۹۰ تا تیرماه ۱۳۹۱ است که بر اساس شهادت گسترده و دست اول نوکیشان مسیحی ایرانی، وکلایی که وکالت آنها را در ایران به عهده داشته اند، فعالان حقوق مسیحیان، و روزنامه نگاران ایرانی مسیحی و همچنین احکام دادگاههای مربوطه، فتاوی مذهبی توسط مراجع تقلید شیعه و قوانین ایران تهیه شده است.

برخورد مجرمانه با نوکیشان مسیحی ایران: گزارش جدیدی درمورد محدودیتهای شدید برای انجام آیین مذهبی؛ دستگیریها و بازداشتهای خودسرانۀ متداول

(۲۷ دیماه ۱۳۹۱) با انتشار یک گزارش جدید، کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران امروز از  مقامات ایران خواست که فورا به آزار و اذیت و تعقیب قضایی خودسرانۀ پروتستان ها و نوکیشان مسیحی در کشور خاتمه دهند. این گزارش مفصل ۷۲ صفحه ای، “هزینۀ ایمان: آزار و اذیت وتعقیب قضایی پروتستان ها و نوکیشان مسیحی در ایران،” روند نقض حقوقی را که به همۀ وجوه زندگی نوکیشان مسیحی در ایران تسری یافته است مستند می سازد: آنان با محدودیت های شدید در اجرای مناسک و انجمنهای خویش، دستگیری ها و بازداشتهای خودسرانه به دلیل انجام فرایض مذهبی خود، و نقض حق حیاتشان از طریق احکام اعدامهای حکومتی به اتهام ارتداد وهمچنین قتلهای فراقضایی روبرو هستند.

هادی قائمی، مدیر کمپین  بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: “نقض فاحش حقوق مسیحیان، که تنها محدود به عدم توانایی آنان برای انجام مناسک مذهبی شان نمی‌شود بلکه شامل تهدید به شکنجه و مرگ به دست مقامات حکومتی نیز هست، بر خلاف کلیۀ قوانین بین المللی است. جامعۀ بین المللی باید به دولت ایران بگوید که این اقدامات قابل قبول نیست.”

این گزارش مبتنی بر ۳۱ مصاحبه با مسیحیان در سراسر ایران از اردیبهشت ۱۳۹۰ تا تیرماه ۱۳۹۱ است که بر اساس شهادت گسترده و دست اول نوکیشان مسیحی ایرانی، وکلایی که وکالت آنها را در ایران به عهده داشته اند، فعالان حقوق مسیحیان، و روزنامه نگاران ایرانی مسیحی و همچنین احکام دادگاههای مربوطه، فتاوی مذهبی توسط مراجع تقلید شیعه و قوانین ایران تهیه شده است.

- خلاصه اجرایی گزارش“هزینۀ ایمان: آزار و اذیت وتعقیب قضایی پروتستان ها و نوکیشان مسیحی در ایران

- متن کامل گزارش را می توانید اینجا دانلود کنید (PDF) (انگلیسی)

این گزارش دستگیری و بازداشت خودسرانه و سیستماتیک نوکیشان مسیحی را مستند می سازد. برای مثال، فرشاد فتحی،  مسیحی ۳۳ ساله اهل تهران در آذرماه سال ۱۳۸۹ در خلال سرکوب شدید مسیحیان در روز کریسمس دستگیر شد و متعاقبا با اتهامات “اقدام علیه امنیت ملی،” “ارتباط با کشورهای خارجی متخاصم،” و “تبلیغات مذهبی” روبرو شد. قوۀ قضاییه وی را به شش سال در زندان محکوم کرده است که وی اینک در حال سپری کردن آن است.

از سال ۱۳۸۴ تا کنون، مقامات ایرانی غالبا مسیحیان پروتستان را به جرمهای امنیتی علیه حکومت دستگیر کرده اند. احمد شهید، گزارشگر ویژۀ سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر در ایران، در گزارش شهریورماه ۱۳۹۰ خود نوشت که از سال ۱۳۸۹ تا کنون بیش از ۳۰۰ مسیحی در سراسر کشور به صورت خودسرانه دستگیر و بازداشت شده اند.

بازداشت شدگان مسیحی غالبا از فرآیند عادلانۀ قضایی و حقوق اولیه محروم می‌شوند. آنها در بازداشتهای طولانی بدون تفهیم اتهام رسمی نگهداری می شوند، محاکمات آنان بدون دسترسی به وکیل برگزار می‌شود و یا اگر وکیلی وجود داشته باشد به پروندۀ قضایی موکلین دسترسی ندارد و در طول بازداشت بدرفتاری با آنان متداول است.

مقامات عالیرتبۀ ایرانی بدون ارائۀ هرنوع مدرکی ادعا می کنند که نوکیشان مسیحی جزیی از یک “جنگ نرم” به رهبری کشورهای خارجی علیه حکومت ایران هستند. حجت‌الاسلام عباس کعبی عضو شورای پر نفوذ خبرگان در آبان ماه سال ۱۳۸۹ ادعا کرد که در “مسئله کلیسای خانگی صهیونیست‌ها و غربی‌ها،(از طریق نوکیشان مسیحی) هویت و دین مردم جامعه ما را نشانه گرفته‌‌اند.”

در مصاحبه های متعددی که توسط کمپین انجام شد، نوکیشان مسیحی از روند مداوم بدرفتاری توسط دولت گزارش دادند. آزادی انجام فرایض مذهبی برای این مسیحیان به شدت محدود است. از زمان انقلاب ۱۳۵۷ تا کنون، دولت مجوز ساخت و ساز و یا تاسیس کلیساهای جدید را صادر نکرده است،  برای حضور نوکیشان در کلیساها محدودیت ایجاد می‌کند، ناشر اصلی انجیل فارسی را از ادامه کار باز داشته است و توزیع انجیل را محدود نموده است، بر گروههای کلیسایی نظارت می‌کند و آنان را مورد آزار قرار میدهد.

تحقیقات کمپین نشان می‌دهد که بازجویان، دادستان ها و دادگاهها مرتبا به فعالیت های دینی عادی مسیحیان نوکیش، مانند عضویت در یک کلیسای خانگی، فعالیتهای تبلیغی، و شرکت در کنفرانس های مسیحی به عنوان اعمال مجرمانه اشاره می کند و در خلال دستگیری ها اقلام معمولی مسیحی مانند انجیل، جزوه های مذهبی، و صلیب را به صورت منظم مصادره می‌کند.

این گزارش همچنین مدارک روشن و قابل اتکایی از تهدید جان نوکیشان مسیحی یافته است. حسین سودمند، کشیش سرشناس مسیحی، در سال ۱۳۶۹ توسط حکومت به اتهام ارتداد اعدام شد. سایر رهبران کلیسا که به اتهام ارتداد محکوم به اعدام شدند، شامل کشیش مسیحی یوسف ندرخانی، متعاقبا تنها به دلیل فشار گستردۀ بین المللی تبرئه شدند. تحقیقات کمپین چندین گزارش تهدید به اعدام بازداشت شدگان مسیحی به اتهام ارتداد توسط مقامات امنیتی و همچنین موارد زیادی از مرگ های مشکوک رهبران مسیحی را فاش کرد که در تحقیقات مربوط به این موارد کوتاهی چنان فاحش بود که همدستی دولت در این قتل ها و یا سرپوش گذاشتن روی آنها به شدت نتیجه گیری میشد.

این گزارش همچنین موارد سیستماتیک تبعیض علیه پروتستانها و نوکیشان مسیحی در امور استخدامی، آموزشی، قوانین ناظر بر ازدواج و خانواده، و قوانین کیفری ایران را مستند می‌کند.

تحت مادۀ ۱۸ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، ایران متعهد به تضمین آزادی مذهب است. در حالیکه دولت ایران ابراز می‌دارد که به حقوق اقلیتهای مذهبی مورد شناسایی خود احترام می‌گذارد در عمل از چنین احترامی سر باز میزند.

هادی قائمی گفت: “از اتهام ارتداد که جان نوکیشان را مورد تهدید قرار می دهد تا زندانی کردن اعضایی از کلیسا که در امور تبلیغ فعال بوده اند، مقامات در روندی از نقض حقوق بشر دخیل بوده اند که در عمل اعتقادات مذهبی و آثار آن را جرم محسوب کرده است.”

کمپین از دولت ایران میخواهد تا به نوکیشان مسیحی کشور اجازه دهد تا مطابق قوانین بین المللی و ایرانی بدون تهدیدات و ارعاب بیشتر آزادانه مناسک مذهبی خود را انجام دهند.


هنرمندان ایرانی “رنج ایران معاصر”را به تصویر می کشند

$
0
0
«طرح ها و روایت ها: چشم اندازی به حقوق بشر در ایران» هم اکنون روی وب سایت آمازود در دو شکل انگلیسی و دو زبانه (فارسی-انگلیسی) قابل دسترسی و تهیه است.

«طرح ها و روایت ها: چشم اندازی به حقوق بشر در ایران» هم اکنون روی وب سایت آمازود در دو شکل انگلیسی و دو زبانه (فارسی-انگلیسی) قابل دسترسی و تهیه است.

(۱۰ بهمن ۱۳۹۱) کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران مفتخر است انتشار یک کتاب جدید که مرز تلاقی هنر و حقوق بشر را ترسیم می نماید، اعلام کند.  کتاب «طرح ها و روایت ها: چشم اندازی به حقوق بشر در ایران» اینک در وب سایتAmazon.com  قابل خریداری است. در این مجموعۀ بی سابقۀ طرح ها، کاریکاتورها، و پرتره های مدافعین حقوق بشر وهنرمندان ایرانی همراه با روایت های خواندنی فعالان حقوق بشر، روزنامه نگاران و خانواده های زندانیان عقیدتی، رنج و تحمل آنهایی که در ایران در مقابل از دست دادن حقوق خود مقاومت می‌کنند را ترسیم می کنند.

این کتاب از طریق آمازون دات کام هم به زبان انگلیسی و هم  دوزبانه (فارسی وانگلیسی)  قابل تهیه است. برای دیدن ویدیویی در مورد کتاب اینجا کلیک کنید.

طرح های نفیس این مجموعه، که بعضی از آنها با سادگی و شفافیت رنگهای سیاه و سفید و بعضی ها با رنگهایی صمیمی کشیده شده اند، در کنار مقالات آگاهی بخش نویسندگان، کنشگران، روزنامه نگاران، وکلا، و اعضای خانواده های زندانیان عقیدتی ایران نشسته اند.

هادی قائمی، مدیر کمپین گفت: “این طرح ها تصویرگر مقاومت در برابر قدرت هستند. آنها حاوی ارادۀ بی کلام یک ملت هستند. آنها رنج را با اراده، همراه با استفادۀ گاه به گاه از طنز، به تصویر می کشند، تصویری که طنین انداز احساسی است که در هیچ گزارش حقوق بشری نمی‌گنجد.”

هنرمندانی که از کار ممنوع شده اند، نویسندگانی که خاموش شده اند، دانشجویان و حقوقدانانی که زندانی شده اند، روزنامه نگارانی که زیر شکنجه وادار به “اعتراف” شده اند–اینها بعضی از موضوعاتی هستند که طرح ها و روایت ها با آنها از طریق تصاویر و روایات شخصی که نگاه نادری به داخل خط مقدم کشمکش برای حقوق بشر در ایران را ارائه میکنند، مواجه می‌شود.

چهل کاریکاتوری که در این کتاب می بینید، کاری از هفت کاریکاتوریست ایرانی است و در میان نویسندگان یادداشت‌ها و روایت‌های شخصی نام هایی همچون عبدالکریم لاهیجی، مهرانگیز کار، سوسن تسلیمی، محسن نامجو، پروین اردلان، رضا معینی، عباس میلانی، حمید دباشی و شیرین عبادی به همراه بیش از ۱۵ روایت شخصی از اعضای خانواده زندانیان عقیدتی در ایران به چشم می خورد.

در دی ماه امسال کمپین توانست با کمک علاقه مندان به انتشار کتاب، برای اینکه نسخه هایی از آن را برای چهره های تاثیر گذار در حوزه حقوق بشر از مقامات سازمان ملل تا مسوولین دولتی و دیپلمات های کشورهای مختلف جهان و همچنین رسانه های بین المللی و روزنامه نگارانی که می توانند صدای آگاهی بخشی داشته باشند و مردم جهان را در جریان روند نقض حقوق بشر در ایران بگذارند ارسال کند، به جمع آوری کمک بپردازد. این تلاش ها در وب سایت کیک استارتر منعکس است که کمپین از همگی افرادی که در این مسیر کمک رسان بوده اند قدردانی می کند.

هادی قائمی گفت: « اینکه این تصاویر و حقایق مربوط به موارد نقض حقوق بشری که هم اکنون در حال وقوع است دست اول معرفی و شناسانده شود یک وظیفه اخلاقی است.»

«طرح ها و روایت ها: چشم اندازی به حقوق بشر در ایران» هم اکنون روی وب سایت آمازون در دو شکل انگلیسی و دو زبانه (فارسی-انگلیسی) قابل دسترسی و تهیه است.

«طرح ها و روایت ها» توسط شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل سال ۲۰۰۳ به عنوان «تلاشی بی سابقه…» نامیده شده است. هنرمند وفیلمسازشهیر ایرانی شیرین نشاط این کتاب را «مجموعه ای منحصر به فرد» نامیده و ارواندآبراهیمیان محقق و نویسنده برجسته ایرانی در نیویورک آن را «کتابی که آشکارکننده رنج های معاصر ایران است» لقب داده است.

تداوم فشار بر فعالین دانشجویی وبی خبری از اتهامات بازداشت شدگان کرد مریوانی

$
0
0

دو تن از فعالین دانشجویی کُرد دانشگاه پیام نور مریوان به نامهای دانا لنج‌آوایی دانشجوی ترم شش مهندی کشاورزی و ژیار سلامتیان دانشجوی ترم آخر رشته حقوق از ثبت نام در دانشگاه این شهر محروم و به شهر سنندج تبعید شده اند.

یک منبع محلی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت  در ادامه موج جدید محدودیت ها برای  فعالین مدنی و دانشجویی کُرد در مریوان،  پنج شنبه ۱۹ بهمن ماه،  کمیسون فرهنگی حراست کل دانشگاه پیام نور استان کُردستان طی تماس تلفنی به دو تن از فعالین دانشجویی کُرد دانشگاه پیام نور مریوان به نامهای دانا لنج‌آوایی دانشجوی ترم شش مهندی کشاورزی و ژیار سلامتیان دانشجوی ترم آخر رشته حقوق به آنها اعلام کردند کردند که  برای ادامه تحصیل در این ترم باید به دانشگاه پیام نور شهر سنندج مراجعه کرده و در آنجا حق ادامه تحصیل دارند. به آنها گفته شد که به دلیل فعالیتهای دانشجویی، این دو دانشجو از تحصیل در دانشگاه پیام نور مریوان محروم شده و به دانشگاه پیام نور سنندج تبعید شده‌اند.»

به گفته‌ این فعال حقوق بشر این دو فعال دانشجویی پیشتر نیز در روز جمعه ۲۳ دی ماه ۱۳۹۰، در آستانه سالروز مرگ ابراهیم لطف‌الهی، دانشجوی کُرد در بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج، به ستاد خبری اداره‌ اطلاعات شهر سنندج احضار شده و بعد از چندین ساعت بازجویی آزاد شده بودند.ابراهیم لطف‌اللهی دانشجوی دانشگاه پیام نور در شهر سنندج بود که در بازداشتگاه نیروی انتظامی در ۲۵ دی ماه ۱۳۸۶ درگذشت. او دانشجوی سال چهارم رشته حقوق دانشگاه پیام نور سنندج بود، که پس از دستگیری در جلوی دانشگاه به بازداشتگاه ستاد خبری اداره اطلاعات شهر سنندج انتقال داده شده بود. ۱۰ روز بعد از بازداشت این دانشجوی کُرد ستاد خبری اداره اطلاعات با خانواده‌ او تماس گرفته و  از خودکشی او در بازداشتگاه خبردادند.

همچنین این فعال حقوق بشر در خصوص وضعیت دانشجویان بازداشتی کُرد مریوانی به کمپین بین المللی گفت که سوران دانشور فعال سابق دانشجویی و دانشجوی محروم از تحصیل ( فارغ التحصیل رشته شهرسازی)، سامان محمودی فعال مدنی و فارغ التحصیل رشته‌ عمران، داوود قسیمی دانشجوی کارشناسی ارشد زمین شناسی دانشگاه آزاد تهران، محمد کهنه‌پوشی دانشجوی رشته‌ جغرافیای دانشگاه ارومیه، خالد محمدی فارخ التحصیل رشته‌ جغرافیا و فعال مدنی و زانا معینی فعال مدنی که روز سه شنبه ۱۰ بهمن ماه از سوی نیروهای اداره اطلاعات شهر مریوان بازداشت شده بودند، همچنان در بازداشتگاه اداره‌ اطلاعات این شهر بسر می‌برند. این فعالین بازداشتی روز دوشنبه ۱۶ بهمن ماه با خانواده خویش تماس گرفته و از آنها خواسته‌اند که برای آنها وسایلی همچون حوله و.. . را آماده کرده و تحویل ستاد خبری اداره اطلاعات مریوان بدهند. کارمندان ستاد خبری در پاسخ علت بازداشت و زمان آزادی این فعالین به خانواده‌ آنها اعلام کرده‌اند که تا اتمام بازجویها آنها در اختیار وزارت اطلاعات خواهند بود.

به گفته‌ این فعال حقوق بشر مادر داوود قسیمی بعد از بازداشت فرزندش دچار حمله قبلی شده و هم‌اکنون در بخش آی سی یو بیمارستان کرمانشاه بستری شده است.

هفده سازمان حقوق بشر خواستار تمدید ماموریت احمدشهید شدند: «شورای حقوق بشراز قطعنامه حمایت کند»

$
0
0

هفده سازمان حقوق بشر در نامه ای به اعضای شورای حقوق بشر آورده اند: “تمدید حکم گزارشگر ویژه پیام مهمی به مقامات ایرانی میفرستد که نقض حقوق بشر باید متوقف شود مصرانه از آنان میخواهد تا به تعهدات بین المللی خود عمل نمایند، گفتگوی خود با جامعۀ بین المللی را از سربگیرند و به شکلی واقعی با مکانیسم های بین المللی حقوق بشری همکاری کنند.”

هفده سازمان غیر دولتی در نامه ای خطاب به اعضاء دائم شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، خواستار تمدید حکم احمد شهید، گزارشگر ویژۀ سازمان ملل متحد در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران شدند. درنامۀ مورخ ۷ مارس ۲۰۱۳ که پیش از ارائۀ گزارش احمد شهید به شورای حقوق بشر در ژنو ارسال شده است آمده است: “در تاریخ ۲۱ یا ۲۲ مارس ۲۰۱۳، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در خصوص تمدید حکم گزارشگر ویژه در مورد وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران رای خواهد داد. وضعیت همچنان از زمان آخرین قطعنامۀ شورا در ماه مارس ۲۰۱۲ رو به وخامت رفته است. اما دولت ایران حاضر به همکاری با گزارشگر ویژۀ سازمان ملل متحد در ایران نشده است. بسیار مهم است که شورای حقوق بشرتاکید نماید که موارد نقض حقوق بشر در ایران باید خاتمه یابند و به دستورات خود برای نظارت عمیق بر وضعیت کشور، بخصوص پیش از انتخابات ریاست جمهوری ژوئن ۲۰۱۳، ادامه دهد.”

در این نامه سازمان های امضا کننده از جمله کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران همچنین نوشته اند: “بنابراین، ما مصرانه از کشورهای عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل میخواهیم تا ز قطعنامۀ تمدید حکم گزارشگر ویژه در مورد وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران حمایت کنند؛… و قطعنامۀ شورای حقوق بشر را از طریق محکوم ساختن الگوهای نقض سیستماتیک حقوق بشری که در ایران صورت می پذیرد و سرکوب مداوم صداهای اعتراض و عدم انجام تحقیق در خصوص موارد نقض حقوق بشر فعلی و دیرینه تقویت کنند.”

این بیانیه در ادامه می افزاید: “گزارشگر ویژه در گزارش خود به شصت و هفتمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، شمه ای از “مسایل سیستماتیکی که در توانایی ایران برای رعایت تعهدات بین المللی اش ایجاد موانع می کند” را ارائه کرد. گزارش موارد حبس انفرادی طولانی مدت بدون تفهیم اتهام و یا دسترسی به مشاورۀ حقوقی، شکنجۀ جسمی و یا روانی طی بازجویی مانند محرومیت از خواب، اعدامهای نمایشی، شوک برقی، تجاوز جنسی، تبعید طولانی مدت در داخل کشور، و محرومیت های طولانی مدت از فعالیت و سفررا مستند ساخته است. گزارشگر ویژه به این نتیجه رسید که “این موارد نقض حقوق بشر نتایج عدم تجانس قوانین، عدم پایبندی کافی به حاکمیت قانون، و وجود معافیت گسترده از مجازات است.”

سازمان های امضا کننده بیانیه در ادامه آورده اند: “تمدید حکم گزارشگر ویژه پیام مهمی به مقامات ایرانی میفرستد که نقض حقوق بشر باید متوقف شود مصرانه از آنان میخواهد تا به تعهدات بین المللی خود عمل نمایند، گفتگوی خود با جامعۀ بین المللی را از سربگیرند و به شکلی واقعی با مکانیسم های بین المللی حقوق بشری همکاری کنند.”

همچنین در این بیانیه آمده است: “شورای حقوق بشر همچنین باید یک قطعنامه تصویب کند که الگوی نقض سیستماتیک حقوق بشری که در ایران اتفاق میفتد را محکوم کند و و نگرانی هایی که توسط مجمع عمومی ابراز شده و همچنین نتیجه گیری هایی که در گزارشهای دبیرکل سازمان ملل متحد و گزارشگر ویژۀ در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران اعلام شده است را منعکس نماید.”

این بیانیه در انتها اعلام میدارد: “بنا بر این دلایل، ما از هیئت شما میخواهیم تا از تصویب این قطعنامه وتمدید حکم گزارشگر ویژۀ ایران در این اجلاس شورای حقوق بشر در ژنوحمایت نمایید.”

سازمانهای ذیل امضاء کنندگان این بیانیه هستند: سازمان عفو بین الملل – انجمن آسیایی حقوق بشر و توسعه (انجمن ASIA) · موسسه مطالعات حقوق بشر قاهره (CIHRS) · CIVICUS- اتحاد جهانی برای مشارکت شهروندان ·رح حقوق بشر کشورهای مشترک المنافع (CHRI) · Conectas Direitos Humanos  · پروژۀ مدافعان حقوق بشر شرق و شاخ آفریقا (EHAHRDP) · طرح مصر برای حقوق شخصی (EIPR) · آزادی از شکنجه · دیده بان حقوق بشر · کمپین بین المللی برای حقوق بشر در ایران · فدراسیون بین المللی حقوق بشر (FIDH) · خدمات بین المللی برای حقوق بشر (ISHR) · سازمان بین المللی جهان علیه شکنجه · اتحاد برای ایران · شبکۀ مدافعان حقوق بشرغرب آفریقا (WAHRDN) · سازمان جهانی مبارزه با شکنجه (OMCT)

متن کامل گزارش گزارشگر ویژه سازمان ملل درموردنقض حقوق بشر در ایران

$
0
0

احمدشهیدگزارشگرویژه سازمان ملل درخصوص وضعیت حقوق بشردرایران گزارش تفصیلی خود را بار درخصوص موارد متعدد و همچنین وقوع سیستماتیک نقض حقوق بشر در ایران به اعضای سازمان ملل اراپه کرد. متن فارسی این گزارش  روی وب سایت گزارشگرویژه قرار دارد و نسخه ای از آن روی وب سایت کمپین قرارگرفته است.

گزارش گزارشگر ویژه در مورد حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران

خلاصه:

گزارش حاضر سومین گزارشی است که عطف به قطعنامۀ ۹/۱۶ شورا به شورای حقوق بشر تقدیم میشود و تحولاتی که از زمان تقدیم دومین گزارش میاندوره ای گزارشگر ویژه به شصت و هفتمین اجلاس مجمع عمومی (A/67/369) در اکتبر ۲۰۱۲ در مورد وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است را در بر میگیرد.

گزارش فعلی فعالیتهای گزارشگر ویژه از زمان تمدید حکمش در نشست نوزدهم شورا را تشریح می کند، مسایل جاری را ارائه می کند و برخی از اضطراری ترین تغییرات در وضعیت حقوق بشر کشور را مورد بررسی قرار میدهد. اگرچه این گزارش جامع نیست، تصویری از وضعیت حاکم که در کثرت گزارشات ارائه شده به گزارشگر ویژه مشاهده شده  و مورد بررسی قرار گرفته است را فراهم میکند. پیش بینی میشود که تعدادی از مسایل مهم که در گزارش پیش رو پوشش داده نشده اند، در گزارشهای آتی به مجمع عمومی و شورای حقوق بشر ارائه شوند.

فهرست مطالب

بخش ۱: مقدمه
بخش ۲: وضعیت حقوق بشر
الف: انتخابات آزاد و عادلانه
ب: آزادی بیان، تجمع و تشکل
پ: مدافعان حقوق بشر
ت: شکنجه
ث: اعدام ها
ج: حقوق زنان
چ: اقلیت های قومی
ح: اقلیت های مذهبی
خ: جامعۀ زن همجنسگرا، مرد همجنسگرا، دوجنسگرا، و فرا جنسیتی
د: حقوق اقتصادی و اجتماعی
بخش ۳: نتیجه گیری و توصیه ها

 

الف. مقدمه

۱٫  گزارشگر ویژه در این گزارش ارزیابی می کند که  در جمهوری اسلامی ایران نقض گستردۀ سیستمیک و سیستماتیک حقوق بشر وجود دارد. گزارشاتی که توسط سازمانهای غیر انتفاعی، سازمانهای غیر دولتی، مدافعان حقوق بشر، و افراد در خصوص حقوق بشر خودشان و یا دیگران واصل شده است، همچنان نمایانگر وضعیتی هستند که در آن حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نادیده گرفته شده و چه در قوانین و چه در عمل پایمال می شوند.  همچنین، فقدان تحقیق دولت و جبران عموما بانی یک فرهنگ معافیت از مجازات میشود که بیشتر باعث تضعیف تاثیر ابزار حقوق بشری می شود که ایران خود آن را تصویب کرده است.

۲٫  گزارشگر ویژه همچنان به جستجو برای همکاری دولت ایران برای ایجاد یک گفتمان سازنده و برای بررسی کامل ادعاهای نقض حقوق بشر ادامه میدهد. او از این که برای وی میسر نبوده تا با دولت ایران رابطه ای که در آن همکاری و مشاورۀ بیشتری داشته باشد متاسف است. او علاقۀ خود برای سفر به جمهوری اسلامی ایران به منظور شرکت در گفتمان و برای تحقیق بیشتر در خصوص صحت ادعاهای نقض حقوق بشر اخیرا در ۰ مه ۲۰۱۲ اعلام کرده است. اما دولت ایران همچنان نسبت به این تعامل و درخواست وی سکوت اختیار کرده است.

۳٫  گزارشگر ویژه همچنین با تعدادی از اشخاصی که احکام روندهای ویژۀ شورای حقوق بشر را دارا می باشند همکاری کرد تا  سه ادعانامه، ۲۵ درخواست کمک فوری، و هفت بیانیۀ مطبوعاتی مشترک در سال ۲۰۱۲ را ابلاغ نماید. علاوه بر این ارتباطات، گزارشگر ویژه در دو مورد مجزا به دولت ایران نامه نوشته است تا نگرانی خود را در خصوص ادامۀ حصر خانگی رهبران مخالف دولت و همچنین در خصوص محدودیت دسترسی زنان به تحصیلات اعلام کند.

۴٫  گزارشگر ویژه همچنین برای حصول اطمینان از صحت تعداد بسیار زیادی از گزارشاتی که توسط سازمانهای غیر دولتی و مدافعان حقوق بشر ارسال شده است، از طریق مصاحبه با منابع دست اول در داخل و خارج از کشور اقدام کرده است.

۵٫  علاوه بر این، مطابق قطعنامۀ ۲/۱۲ که از نمایندگان و مکانیسم ها خواست تا به گزارش ادعاهای ارعاب و یا تلافی ادامه دهند[۱]، گزارشگر ویژه مایل است در خصوص دو مورد تلافی که در رسانه ها در ماههای نوامبر و دسامبر ۲۰۱۲ گزارش شده بودند گزارش دهد. در یک مورد سه تبعۀ افغانستان، آقای محمد نورزهی، آقای عبدالوهاب انصاری، و آقای معصوم علی زهی به دلیل اینکه ادعا شده لیستی از افغانیهای اعدام شده را در اختیار گزارشگر ویژه قرار داده اند، مطابقات گزارشات شکنجه و تهدید به اعدام شدند[۲].

۶٫  مطابق سایر گزارشهای دریافتی، پنج زندانی کرد به نامهای آقای احمد تمویی، آقای یوسف کاکه میمی، آقای جهانگیر بدوزاده، آقای علی احمد سلیمان، و آقای مصطفی علی احمد که در زندان ارومیه نگهداری می شدند، با اتهامات “تماس با دفتر گزارشگر ویژه،” “گزارش اخبار زندان به سازمانهای حقوق بشری،” “تبلیغ علیه نظام از داخل زندان” و “تماس با تلویزیون نوروز” روبرو شده اند[۳]. گزارش شده است که این زندانیان به مدت دوماه در حبس انفرادی نگهداری شده اند، در خصوص ارتباط با گزارشگر ویژه مورد بازجویی قرار گرفته اند، و به شدت برای اخذ اعترافات در مورد ارتباطشان با گزارشگر ویژه مورد شکنجه قرار گرفته اند.

۷٫  گزارشگر ویژه نسبت به این گزارشات نگران است و با شورای حقوق بشر و دبیرکل سازمان ملل متحد همراه میشود تا “کلیۀ اقدامات ارعاب و تلافی علیه افرادی که با ابزار حقوق بشر همکاری می کنند”[۴] را محکوم کند. او میل دارد تا نسبت به حق افراد برای همکاری با مکانیسم های حقوق بشری سازمان ملل متحد تاکید کند و بر این واقعیت که چنین همکاری بخش مهمی از توانایی مکانیسم های حقوق بشر برای اجرای احکام آنها را تشکیل میدهد، پافشاری کند.

۸٫  گزارشگر ویژه نسبت به توجه کلی جمهوری اسلامی ایران به گزارش پیش رو[۵] آگاه است و تعاملی را که از طریق این پاسخ ها حاصل میشود قدر مینهد و همچنان نسبت به تعامل مستقیم امید دارد، زیرا این توجه نباید مانع همکاری مستقیم شود. نظرات ارسالی توسط  دولت ایران بدوا نگرانی از (الف) متدولوژی مورد استفادۀ گزارشگر ویژه؛ (ب)  اعتبار منابع اطلاعاتی گزارشگر ویژه، (پ) اظهارات گزارشگر ویژه در خصوص همکاری دولت با مکانیسم های حقوق بشری؛ و (ت) نتیجه گیری وی که ادعاهای نقض حقوق بشری که به وی گزارش شده اند نیازمند تحقیق و اقدام دولت می باشند.

۹٫  گزارشگر ویژه متدولوژی خود را در موارد متعددی قبلا مشخص کرده است و اظهار می دارد که بالاترین موازین دقت و انسجام را همواره به کار برده است. او یادآوری می کند که شواهد و گواهی هایی که به وی ارائه شده اند برای انطباق با موازین غیر قضایی  مورد نیاز ماموریت وی مورد بررسی قرار گرفته اند، هر کجا که امکان داشته است منابع به درستی و به وفورذکر شده اند، و تنها ادعاهایی که مورد تایید قرار گرفته اند و توسط منابع مختلف ابراز شده اند ارائه شده اند و این یافته ها در تطابق کامل با پروتکل تصریح شده توسط سیستم سازمان ملل متحد می باشند. مطابق موازین رفتاری گزارشگر ویژه اسامی منابع هر کجا که درخواست شده باشد حذف شده اند.

۱۰٫  علاوه بر این، در سراسر این گزارش، گزارشگر ویژه گزارش های دوره ای که اخیرا توسط دولت ایران به اعضاء معاهده تقدیم شده است را مورد اشاره قرار میدهد، اما تاکید می کند که شرکت کردن و یا وعده های داده شده در چنین مجامعی نمیتوانند به تنهایی جایگزینی برای هدف قرار دادن و اصلاح نگرانیهایی که توسط ابزار حقوق بشر مطرح شده اند باشند. گزارشگر ویژه همچنین به تاکید روی این واقعیت که علیرغم دعوتنامۀ دائمی خود دولت ایران به چندین درخواست برای دیدار از کشور پاسخ نداده است ادامه میدهد و این که  از سال ۲۰۰۵ تا کنون هیچ  مجوز دیداری به روش های ویژه اعطاء نشده است.

بخش۱:  وضعیت حقوق بشر

الف. انتخابات آزاد و عادلانه

۱۱٫  گزارشگر ویژه خاطرنشان می کند که در اظهارنظر عمومی شمارۀ ۲۵ شورای حقوق بشر اعلام شده است  که مادۀ ۲۵ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) “حق هر شهروند را برای شرکت در اجرای امور عمومی، حق رای دادن و انتخاب شدن و حق دسترسی به خدمات عمومی[۶]  را به رسمیت می شناسد.” این حق باید مورد استفاده قرار بگیرد و بدون محدودیتهای غیر منطقی تضمین شود.  هر نوع شرایطی برای این حق باید “مبتنی بر معیارهای عینی و معقول” و بدون قایل شدن هرنوع تمایزی شامل نژاد، جنسیت، مذهب، و عقاید سیاسی یا غیره قرار بگیرد[۷]. گزارشگر ویژه نگران است که محدودیتهای قابل توجه و غیر منطقی  که برای حق شهروندان ایرانی که علاقمند به رقابت برای مقام ریاست جمهوری هستند در نظر گرفته شده، حق آنان برای “شرکت در اجرای امور عمومی از طریق نمایندگانی که با آزادی انتخاب شده اند که از طریق سیستم انتخاباتی برای استفاده از قدرت پاسخگو می باشند[۸]” را تضعیف کند.

۱۲٫  دولت ایران گزارش داده است که تحت قانون اساسی ایران، نامزدهای مقام ریاست جمهوری باید “رجل سیاسی و مذهبی” باشند و باید به “مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور” اعتقاد داشته باشند[۹] بنا بر این، زنان از انتخابات ریاست جمهوری کنار گذاشته شده اند و ظرف ۳۴ سالی که از عمر جمهوری اسلامی ایران میگذرد، صلاحیت هیچ نامزد زنی توسط شورای نگهبان تایید نشده است. قانون اساسی ایران همچنین شهروندانی  که عقاید سیاسی مخالف جمهوری اسلامی ایران را دارا باشند و مذاهبی به غیر از مذهب رسمی کشور داشته باشند را از حق شرکت در انتخابات ریاست جمهوری محروم می کند.  دراظهار نظر عمومی در خصوص مادۀ ۲۵ روشن است که “عقاید سیاسی نباید به عنوان زمینۀ محرومیت هیچ فردی از حق شرکت در انتخابات استفاده شوند[۱۰].”

۱۳٫  در تاریخ ۱۱ فوریۀ سال ۲۰۱۳، گزارشگر ویژه به همراه رییس –گزارشگر کارگروه بازداشتهای خودسرانه و گزارشگر ویژۀ آزادی تجمع و تشکل اعلامیۀ مشترکی صادر کردند که در آن از دولت ایران خواستند تا فورا و بدون قید و شرط نامزدهای سابق ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹، آقای مهدی کروبی و آقای میر حسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد و صدها زندانی عقیدتی دیگر که به دلیل انجام مسالمت آمیز حقوقشان به آزادی عقیده و بیان، یا آزادی تجمع و تشکل طی اعتراضاتی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ انجام شد هنوز زندانی هستند را آزاد کند. گزارشگران ویژه تاکید کردند که دو رهبر مخالفان  پس از دستگیری هنوز در خصوص هیچ جرمی تفهیم اتهام نشده اند و اینکه کارگروه بازداشت های خودسرانه در اظهار نظر اوت ۲۰۱۲ خویش تایید کرد که آقای موسوی و آقای کروبی  برخلاف مادۀ ۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR)[11]  مورد بازداشت خودسرانه توسط دولت ایران قرار گرفته اند. در مورد آقای موسوی و آقای کروبی گزارش شد که دادستان کل ایران پیشنهاد کرده است که رهبران مخالفان توبه کنند و از کلیۀ انحرافات خود علیه دولت و حکومت برائت بجویند تا بتوانند در انتخابات ۲۰۱۳ شرکت کنند[۱۲]

۱۴٫  گزارشگر ویژه همچنین نگران است که مطابق اظهار نظر عمومی ۲۵، دولت ایران یک سازمان مستقل انتخاباتی تاسیس نکرده است “تا بر فرآیند انتخاباتی نظارت کند و حصول اطمینان کند که انتخابات منصفانه، بی طرفانه و مطابق قوانینی که با معاهده سازگار باشند برگزار می شوند[۱۳] گزارشگر ویژه همچنین در خصوص در دسترس بودن اطلاعات و مواد به زبانهای اقلیت در ایران نگران است[۱۴] در نهایت، گزارشگر ویژه به صورت گسترده تر یادآور میشود که آزادیهای بیان، تجمع، و تشکل “شرایط ضروری برای اجرای موثر حق رای هستند و باید کاملا محافظت بشوند.” [۱۵] گزارشات بیانات مقامات ایرانی که در آنها به شهروندانی  که تقاضای “انتخابات آزاد” می کنند هشدار می دهند و ادعا می کنند که این تقاضاها توطئه گرانه و در مخالفت با حکومت ایران و یا اصل ولایتمداری (اطاعت از ولایت فقیه) بیان شده اند [۱۶]، اجرای کامل اصل ۲۵ را که  نیازمند “بیان آزاد اطلاعات و عقاید در مورد مسایل عمومی و خصوصی بین شهروندان، نامزدهای انتخاباتی و نمایندگان منتخب ” است را تضعیف می کند.

بخش۲: آزادی بیان، تجمع، و تشکل

۱٫ روزنامه نگاران و فعالان اینترنتی

۱۵٫    گزارشگر ویژه همچنان نگران ادامۀ دستگیریها، بازداشتها و تعقیب قضایی دهها روزنامه نگار و فعال اینترنتی تحت مواد قانون مطبوعات مصوب سال ۱۹۸۶ ایران است که شامل ۱۷ موضوع از محتواهای “غیرمجاز” است. در تاریخ ۴ فوریۀ ۲۰۱۳، گزارشگر ویژه همراه با متخصص مستقل آزادی عقیده و بیان، مدافعان حقوق بشر، و رییس-گزارشگر گروه کاری بازداشتهای خودسرانه، از دولت ایران خواستند تا فورا موج دستگیری های اخیر روزنامه نگاران را متوقف کند و حد اقل ۱۷ روزنامه نگار دستگیر شده که اکثر آنها در نشریات مستقل خبری کار می کردند  را آزاد نماید.  این گروه متخصصین حقوق بشر نگرانی خود را از این نکته اعلام کردند که ۱۷ دستگیری انجام شده ممکن است بخشی از یک کمپین وسیعتر برای سرکوب روزنامه نگاران و مطبوعات مستقل  به اتهام همکاری با مطبوعات خارجی ضد انقلاب و سازمانهای حقوق بشری باشد.

۱۶٫  قبل از دستگیریهای فوق الذکر، ۴۵ ژورنالیست در ایران زندانی بودند[۱۷]. هر پنج روزنامه نگار مورد مصاحبه برای این گزارش اعلام ردند که برخلاف قانون مطبوعات ایران، محاکمۀ آنان در یک دادگاه علنی  و با حضور هیئت منصفه انجام نشد. دو خبرنگار گزارش دادند که خودسرانه، بدون تفهیم اتهام و بدون اینکه هرگز محاکمه شوند بازداشت شدند؛ یک روزنامه نگار ادعا میکند که برای چندین ماه در بازداشت بوده و بالاخره با یک تذکر شفاهی آزاد شده و یک روزنامه نگار دیگر طبق گزارشات سه سال در زندان بوده، بدون اینکه به وی تفهیم اتهام شود و یا مورد محاکمه قرار بگیرد و بالاخره با وثیقه آزاد شده است. همچنین دو روزنامه نگار زن از آزار جدی جنسی در زمان بازداشت خویش گزارش دادند.

۱۷٫  علاوه بر این،  آقای مهدی خزعلی فعال اینترنتی در اکتبر ۲۰۱۲ آغاز به اجرای حکم ۱۴ سال زندان خویش به دلیل انتقاد از دولت در وبلاگ شخصی خویش نمود؛ در نوامبر ۲۰۱۲ آقای علیرضا روشن، خبرنگار نشریۀ اصلاح طلب شرق، شروع به اجرای حکم یک سال زندان خویش کرد، خانم ژیلا بنی یعقوب، دبیر وبسایت کانون زنان ایرانی آغاز به انجام یک سال حبس به اتهام “تبلیغ علیه نظام” و “توهین به رییس جمهور” نمود و همسر روزنامه نگار وی، آقای بهمن احمدی امویی نیز در حال تحمل حکم پنج سال زندان خویش به اتهام “جرایم ضد نظام” است.[۱۸]

۱۸٫  گزارشگر ویژه همچنین نگران گزارشاتی است که در مورد اذیت و آزار اعضاء خانواده های روزنامه نگارانی که در خارج از کشور کار و زندگی می کنند دریافت کرده است. در بیانیه ای عمومی، ۱۰۴ روزنامه نگار خواستار پایان دادن به اذیت و آزار و ارعاب اعضاء خانواده های خویش به دلیل فشار آوردن به روزنامه نگاران برای قطع اشتغال خود با آژانس های خبری مانند بی بی سی فارسی، صدای آمریکا، و رادیو فردا شدند. برای مثال، یک روزنامه نگار که در تهیۀ این گزارش مورد مصاحبه قرار گرفت ابراز کرد که گذرنامه های دو تن از اعضاء خانوادۀ وی ضبط شدند و خانواده اش تهدید شدند که اگر این روزنامه نگار به کار خویش ادامه دهد، اموال آنها مصادره خواهد شد.[۱۹]

پ. مدافعان حقوق بشر

۱۹٫  مصاحبه ها همچنان این نکته را منتقل می کنند که مدافعان حقوق بشر مورد آزار و اذیت، دستگیری، بازجویی، و شکنجه قرار میگیرند و اینکه اغلب به جرمهای مبهم علیه امنیت ملی متهم میشوند.[۲۰] تعداد قابل توجهی از مدافعان حقوق بشری که برای این گزارش مورد مصاحبه قرار گرفتند ابراز داشتند که دستگیری آنها بدون حکم قضایی بود و در زمان بازجویی برای اخذ اعترافات مکتوب و تلویزیونی در معرض فشارهای فیزیکی و روانی قرار گرفته اند. اکثر مصاحبه شونده ها گزارش دادند که از یک روز تا تقریبا یک سال در حبس انفرادی نگهداری شده اند، به آنها اجازۀ دسترسی به وکیل مورد انتخاب خود داده نشده، مورد محاکمه های غیر عادلانه قرار گرفته اند و در برخی موارد مورد شکنجه های شدید جسمی، تجاوز جنسی (هم زندانیان زن و هم زندانیان مرد، توسط هم مقامات مرد و هم مقامات زن)، شوک الکتریکی، آویزان کردن باز دستها یا بازوها، و یا خماندن بدن قرار گرفته اند.

۲۰٫  در ماه آوریل ۲۰۱۲، خانم نرگس محمدی، یکی از بنیانگذاران کانون مدافعان حقوق بشر که توسط برندۀ جایزۀ صلح نوبل خانم شیرین عبادی تاسیس شده بود، به تحمل حکم شش سال زندان خویش به جرم “تجمع و تبانی علیه امنیت ملی،” “عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر،” و “تبلیغ علیه نظام” آغاز نمود.[۲۱] طبق گزارش ها خانم محمدی پس از دستگیری به زندان اوین برده شد و برای چندین روز در سلول انفرادی نگهداری شد. در تاریخ ۱۱ ژوئن ۲۰۱۲، خانم محمدی بدون هیچ توضیحی به یک بند عمومی که در آن زندانیان تفکیک نشده اند منتقل شد. خانم محمدی که از بیماری فلج عضلانی و تشنج رنج میبرد[۲۲] در تاریخ ۳۱ ژوئیه ۲۰۱۲ برای مرخصی پزشکی آزاد شد. اما حکم وی برجاست و بنابراین ممکن است در هر زمانی مجددا زندانی شود.

۱٫  وکلا 

۲۱٫  گزارشگر ویژه همچنین همراه با کانون وکلای بین المللی به دلیل از بین رفتن استقلال حرفۀ وکالت و کانون وکلا در جمهوری اسلامی ایران ابراز نگرانی می کند.[۲۳] اقدامات تقنینی مانند تصویب پیش نویس لایحۀ وکالت رسمی، که نظارت دولت بر کانون وکلای ایران را افزایش میدهند، یکی از این نوع موارد است. گزارشگر ویژه همچنین  از مادۀ ۱۸۷ قانون برنامۀ سوم توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که یک تشکیلات موازی وکلا به نام “مشاوران حقوقی قوۀ قضاییه” را ایجاد میکند ابراز نگرانی می کند. باوجود اینکه این قانون ظاهرا ازجمله از طریق تسهیل روند صدور مجوز تعداد متخصصان حقوقی کشور را افزایش میدهد، قوۀ قضاییه نهایتا کنترل فرآیند صدور مجوز کلیۀ مشاوران حقوقی مادۀ ۱۸۷ را در دست دارد. گزارشگر ویژه همچنین گزارشاتی در مورد لغو پروانه های مشاوران حقوقی مادۀ ۱۸۷ پس از اینکه وکالت زندانیان عقیدتی را به عهده گرفتند دریافت کرده است.

۲۲٫  علاوه بر این، قانونِ شرایط اخذ پروانۀ وکالت به اعضاء کانون وکلا اجازه میدهد تا از میان خود اعضاء هیئت مدیره را انتخاب کنند، اما دادگاه انتظامی قضات، که سازمانی تحت اختیار قوۀ قضاییه می باشد را موظف میکند تا با وزارت اطلاعات، دادگاه انقلاب، و نیروی انتظامی مشورت کند تا بتواند صلاحیت نامزدهای عضویت هیئت مدیره اش را بررسی کند. برخی از وکلای ایرانی گزارش داده اند که در عمل، نامزدهایی که نمایندگان مدافعان حقوق بشر هستند از عضویت در هیئت مدیره منع شده اند.

۲۳٫  گزارشگر ویژه همچنین از گزارشات اقدامات دولت علیه وکلا ابراز نگرانی می کند. تخمین زده میشود که از سال ۲۰۰۹ تا کنون، حدود ۴۰ وکیل مورد محاکمه قرار گرفته اند و تقریبا ۱۰ وکیل از حمله آقای عبدالفتاح سلطانی و آقای محمدعلی دادخواه در حال حاضر در بازداشت به سر می برند. آقای سلطانی در سپتامبر ۲۰۱۱ دستگیر شد و در حال حاضر در حال تحمل ۱۳ سال حبس می باشد. در تاریخ ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۲، آقای محمدعلی دادخواه، وکیل و یکی از بنیانگزاران کانون مدافعان حقوق بشر به بند ۳۵۰ زندان اوین احضار شد تا حکم نه سال زندان خویش را که به اتهام “عضویت در سازمان برانداز دولت،” و “نشر تبلیغات علیه نظام از طریق مصاحبه با رسانه های بیگانه” دریافت کرده بود انجام دهد.[۲۴] آقای دادخواه یکی از وکلایی بود که دفاع از کشیش یوسف ندرخانی را به عهده داشت که چند هفته پیش بعد از اینکه به جرم ارتداد در دادگاه مورد محاکمه قرار گرفت، چند هفته پیشتر از جرم ارتداد تبرئه شده و از زندان آزاد شد.

۲۴٫  در تاریخ ۱۷ اکتبر سال ۲۰۱۲، خانم نسرین ستوده، مدافع حقوق بشر و وکیل دادگستری، که از سپتامبر سال ۲۰۱۰ در زندان به سر میبرده، برای اعتراض به محدودیتها و شرایطی که برای اعضاء خانواده اش، شامل ممنوع الخروج کردن دختر ۱۲ سالۀ او در ۴ دسامبر ۲۰۱۲، دست به اعتصاب غذا زد. خانم ستوده از موکلان زیادی از جمله خانم شیرین عبادی دفاع کرده است. او نهایتا وقتی ممنوعیت سفر دخترش لغو شد، در ژوئن ۲۰۱۲ به اعتصاب غذای خود خاتمه داد. در تاریخ ۱۷ ژانویۀ ۲۰۱۳، خانم ستوده به صورت موقت به مدت سه روز به مرخصی رفت تا با خانواده اش ملاقات کند و ادعا میشود که به وی قول تمدید مرخصی اش به مدتی طولانی تر و یا به صورت دائمی داده شده بود. وی متعاقبا در تاریخ ۲۱ ژانویۀ ۲۰۱۳ به زندان اوین بازگشت.[۲۵]

ت. شکنجه 

۲۵٫  در گزارشی که گزارشگر ویژه در شصت و هفتمین اجلاس مجمع ارائه کرد، از گزارشات گسترده ای که در خصوص استفاده از شکنجه دریافت کرده بود ابراز نگرانی کرد. وی همچنین گزارش داد که ۷۸% از افرادی که تخلفاتی را در مورد روند دادرسی خویش گزارش داده بودند همچنین گفته اند که در زمان بازجویی مورد ضرب قرار گرفته اند تا وادار به دادن اعترافات بشوند، زمانی که این شکنجه ها و بدرفتاری ها را به مقامات قضایی گزارش دادند به آن اعتنایی نشد، و  با وجود شکایت از اعترافات اجباری آنان علیه خودشان استفاده شد.

۲۶٫  در پاسخ به این گزارش، دولت ایران اعلام داشت که ادعاهای شکنجه در کشور بی اساس هستند چون قوانین کشور استفاده از شکنجه و استفاده از شواهدی که تحت فشار جمع آوری شده اند را ممنوع می کنند. با اینحال گزارشگر ویژه همچنان اصرار دارد که وجود این تدابیر قانونی به خودی خود ادعاهای شکنجه را بی اعتبار نمی کند و از تعهد ایران برای تحقیق کامل در خصوص چنین ادعاهایی نمی کاهد. وی همچنین تاکید کرد که مصونیت گسترده و ادعاهای استفاده از اعترافاتی که به عنوان مدرک تحت فشار اخذ شده اند همچنان به شیوع شکنجه کمک می کند.

۲۷٫  در تاریخ ۱۵ نوامبر ۲۰۱۲، گزارشگر ویژه همراه با گزارشگر ویژه در اعدامهای فراقضایی، خلاصه، و خودسرانه، و گزارشگر ویژه در امور شکنجه و سایر رفتارها و یا مجازات های بیرحمانه، غیر انسانی و یا اهانت آمیز و گزارشگر ویژه درمورد حق آزادی عقیده و بیان از دولت ایران خواست تا در خصوص مرگ وبلاگ نویس ایرانی اقای ستار بهشتی تحقیق کند. مطابق گزارشات، واحد پلیس سایبری ایران آقای آقای بهشتی را در تاریخ ۳۰ اکتبر ۲۰۱۲ به اتهامات “اقدام علیه امنیت ملی در شبکه های اجتماعی و فیس بوک” دستگیر کردند. مطابق گزارشات، خانوادۀ او هفت روز بعد احضار شدند تا جسد وی را تحویل بگیرند. در مصاحبه ای که برای این گزارش انجام شد، یک منبع مطلع اعلام کرد که آقای بهشتی برای فاش کردن نام کاربری و رمز عبور فیس بوک اش مورد شکنجه قرار گرفته بود، در طول مدت بازجویی هایش بارها تهدید به مرگ شده بود، و صورت و نیم تنۀ او توسط باتون مورد ضرب قرار گرفته بود. این منبع همچنین گفت که آقای بهشتی به سایر زندانیان گفته بود که درد قفسۀ سینه دارد و مقامات از شکایت او مطلع بودند اما هیچ اقدامی انجام نشد. یک گزارش محلی که در ژانویۀ ۲۰۱۳ توسط کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس منتشر شد از پلیس سایبری ایران برای نگهداری از آقای بهشتی در بازداشتگاه غیر رسمی خود انتقاد کرد، اما نسبت به اعلام کوتاهیِ مستقیم مقامات در پروندۀ مرگ آقای بهشتی و یا درخواست تحقیقات در خصوص استفادۀ گسترده از بازداشتگاههای غیر قانونی توسط زیرمجموعه های سازمانهای امنیتی ایران، که بر خلاف قوانین ایران نگهداری میشوند، سکوت کرد.[۲۶]

۲۸٫  گزارشگر ویژه همچنین از گزارشات رسانه ها در بارۀ حملۀ ماموران امنیتی به مراسم یادبود آقای بهشتی و ضرب و دستگیری اعضاء خانواده اش و همچنین چند نفر دیگر از حضار ابراز نگرانی میکند. همچنین گزارش شدکه پنج مامور امنیتی مادر مسن آقای بهشتی را از ناحیۀ موهایش گرفته و کشیدند و همچنین برادر وی اصغر بهشتی نیز دستگیر و به مدت دو ساعت بازداشت شد.[۲۷]

۲۹٫  همچنین گزارش شده که در اکتبر ۲۰۱۲، ماموران لباس شخصی که ادعا می کردند اعضاء سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند به منزل جمیل سویدی حمله کردند و وی را دستگیر کردند. مطابق گزارشات تلاشهای متناوب خانوادۀ آقای سویدی برای پرس و جو در مورد محل نگهداری وی توسط مقامات رد شد. در تاریخ ۶ نوامبر ۲۰۱۲، مطابق گزارشات مقامات تایید کردند که آقای سویدی در بازداشت فوت کرده و به خانواده اش گفتند که دنبال این پرونده را نگیرند. طبق گزارشات تقاضای خانواده برای کالبدشکافی رد شد و آقای سویدی در تاریخ ۸ نوامبر ۲۰۱۲ به خاک سپرده شد. گزارشگر ویژه قویا از دولت ایران میخواهد تا یک تحقیق جامع و شفاف نسبت به مرگ آقای سویدی انجام دهد و دولت ایران را تشویق میکند تا این وضعیت را مطابق موازین بین المللی اصلاح کند.[۲۸]

۳۰٫  از مجموع ۱۶۹ مصاحبه ای که برای این گزارش انجام شد، ۸۱ مورد بازداشتِ گزارش شده برای ادعاهای شکنجه بررسی شدند. معلوم شد که حدود ۷۶% مصاحبه ها حاوی ادعاهای شکنجه بودند؛ ۵۶% حاکی از شکنجۀ جسمی، شامل تجاوز و بدرفتاری جنسی، بودند؛ و ۷۱% افرادی که مصاحبه شدند در مورد شکنجۀ روحی گزارش دادند. گزارشگر ویژه تلاش کرد تا در خصوص روش های شکنجه ای که توسط مصاحبه شوندگان گزارش شده بود تحقیق کند، و در این راستا نتایج مطالعه ای که توسط یکی از بزرگترین مراکز درمان قربانیان شکنجۀ جهان در مورد ایران تهیه شده است و مدارک شکنجه را بر اساس موازین پروتکل استانبول مورد تحقیق و بررسی پزشکی قانونی قرار میدهد مورد بررسی قرار گرفت[۲۹]. اطلاعات جمع آوری شده هم کمی و هم کیفی بود و “تاریخ بازداشت ها، شکنجه های خاص اعلام شده، و مستندات پزشکی قانونی عواقب جسمی و روانی شکنجه را تشریح می کرد.[۳۰] به نظر می آید که مستندات پزشکی-حقوقی ارائه شده در این مطالعه با تعداد قابل توجهی از اظهارات ارسال شده به گزارشگر ویژه که در آن ادعای شکنجه ایراد شده است مطابقت دارد.

۳۱٫  این مطالعه ۵۰ مورد از بیش از ۵۰۰۰ مورد شکنجۀ مستند شده که توسط ایرانیان از سال ۱۹۸۵ تا کنون گزارش شده است را مورد بررسی قرار میدهد. بیست و نه نفر از کسانی که پرونده هایشان در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت در سال ۲۰۰۹ بازداشت شده بودند، ۱۴ نفر از آنها در سال ۲۰۱۰ و هفت نفر از آنها در سال ۲۰۱۱٫ پنجاه و شش درصد از این افراد فقط یک بار بین سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ بازداشت شده بودند، در حالیکه ۴۴% قبل از خروج از ایران بیش از یک بار و تا سه بار بازداشت شده بودند.

۳۲٫  نتیجه گیری این مطالعه این بود که متدهای شکنجۀ فیزیکی که در ۵۰ مورد توصیف شده بودند “آسیب دیدگی از طریق ضربات شدید توسط اشیاء غیر تیز شامل ضرب، شلاق، و کتک” (در ۱۰۰% موارد) بودند. این مطالعه نشان میداد که “شکل های اصلی آسیب دیدگی از طریق ضربات شدید شامل حملۀ مکرر و مداوم با لگد، مشت، سیلی و از طریق استفاده از چندین نوع ابزار مانند چوب، کابل، شلاق، باتوم، لوله های پلاستیکی، میله های فلزی، ته تفنگ، کمربند و دستبند بوده است. افراد گزارش دادند که حمله و ضرب در تمام بخش های بدنشان بوده است، اما بیشتر روی سر و صورت، بازوها و ساق پاها و پشت متمرکز بوده است. بیشتر این افراد در زمانی که کتک می خوردند چشم بند داشتند و بسیاری از آنها بسته شده بودند، به این معنی که نمیتوانستند از خود دفاع یا محافظت کنند.”

۳۳٫  این مطالعه همچنین کشف کرد که متدهای شکنجۀ زیر بیشتر متداول بوده است: شکنجۀ جنسی شامل تجاوز به عنف، آزار جنسی، خشونت نسبت به آلت جنسی و فرو کردن یک جسم (در ۶۰% موارد)؛ آویزان کردن و قرار دادن فرد در ژستهای پرفشار (۶۴%)، استفاده از آب (۳۲%)، ایجاد آسیب از طریق استفاده از اشیاء تیز مانند تیغ، سوزن، و ناخن (۱۸%)؛ سوزاندن (۱۲%)؛ شوک الکتریکی (۱۰%)؛ خفگی (۱۰%)؛ و شکنجۀ دارویی یا شیمیایی (۸%). در مواردی که به صورت نمونه بررسی شدند، ۶۰% از زنان و ۲۳% مردان از تجاوزگزارش دادند.

 

ث. اعدام‌ها 

۳۴٫  گزارشگر ویژه همچنان نگران میزان افزایش اعدام‌ها بوده است، به ویژه بدلیل فقدان استانداردهای محاکمه عادلانه و همچنین اجرای مجازات اعدام برای جرائمی که، طبق قوانین بین‌المللی، استانداردهای “جدی ترین جرایم” را برآورده نکرده‌اند.  این جرایم شامل مصرف الکل، زنا، و قاچاق مواد مخدر می‌باشد.  گزارش شده است که در حدود ۲۹۷ اعدام رسما توسط دولت اعلام شده است، و حدود ۲۰۰ “اعدام مخفی” توسط اعضای خانواده‌ ها، مسئولان زندان، و یا اعضای  قوه قضاییه تصدیق شده است، که جمع کل آنها به احتمال زیاد بین ۴۸۹ و ۴۹۷ اعدام در طول سال ۲۰۱۲ بوده است.[۳۱]

۳۵٫  چنین گزارش شده است که در سال جاری حداقل ۵۸ اعدام در ملاء عام اجرا شده است.  “علیرغم اینکه در ژانویه  سال ۲۰۰۸ یک بخشنامه توسط رئیس قوه قضائیه صادر شد که در آن اعدام‌ در ملاء عام ممنوع اعلام شد” گزارشگر ویژه در محکوم کردن استفاده از اعدام در ملاء عام، با کمیسر عالی حقوق بشر همصدا می‌شود.  گزارشگر ویژه همچنین با نظریه دبیر کل سازمان ملل همپیوند می‌شود که “اعدام‌ در ملاء عام به ماهیت از پیش بیرحمانه، غیرانسانی و اهانت‌آمیز مجازات اعدام اضافه می‌کند، و تنها می‌تواند اثری غیر‌انسانی بر قربانی و تعرض وحشیانه بر کسانی که شاهد اعدام می‌شوند داشته باشد.”[۳۲]  گزارشگر ویژه همچنان نگران است که مقررات قانون مجازات کیفری جدید، اگرچه هنوز تصویب نشده‌اند، ظاهرا دامنه جرم های قابل مجازات با مرگ را گسترش می‌دهد.

۳۶٫  با وجود درخواست‌ مورخ ۱۲ اکتبر ۲۰۱۲ توسط سه نفر از ماموران ویژۀ سازمان ملل برای متوقف کردن اعدام‌ها[۳۳]، در ۲۲ اکتبر ۲۰۱۲، آقای سعید صدیقی، یک مغازه‌دار تهرانی، همراه با نُه نفر دیگر به اتهام قاچاق مواد مخدر اعدام شد[۳۴].  دولت ایران هنوز به پرسش‌های مربوط به روند دادرسی این افراد، منجمله این ادعا که به آقای صدیقی اجازه دسترسی کافی به وکیل داده نشد و یا اینکه به او اجازۀ دفاع از خود در دادگاه، پاسخ نداده است.  این حقوق در ماده ۱۴ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی، و همچنین مواد ۳۲ و ۳۴-۳۹ از قانون اساسی ایران و قانون کشوری احترام به آزادیهای مشروع و حقوق شهروندی (۲۰۰۴) تضمین شده است، که تعیین کننده مقررات دادرسی کیفری و مشخص کننده استانداردهای محاکمه عادلانه می‌باشد.

ج. حقوق زنان 

۳۷٫  گزارشات آماری نشان می‌دهد که در طول ۳۰ سال گذشته جمهوری اسلامی ایران به پیشرفت‌های قابل توجهی در باسوادی، دسترسی به آموزش و پرورش، و بهداشت زنان داشته است.  سواد و میزان ثبت‌نام در مدارس ابتدایی برای زنان و دختران به ترتیب بیش از ۹۹٪ و ۱۰۰٪  برآورد شده است، و گزارش شده است که نابرابری جنسیتی در آموزش و پرورش مراحل دوم و سوم تقریبا وجود ندارد.[۳۵]  آمار همچنین نشان می‌دهد که زنان پیشرفت در دسترسی به بهداشت و درمان اولیه را تجربه کرده‌اند.  میزان مرگ و میر مادران ۲۴٫۶  مورد مرگ مادر در هر ۱۰۰,۰۰۰ تولد زنده تخمین زده شده است، و حضور افراد ماهر در هنگام زایمان ۹۴٫۵ درصد است؛ که ایران را در رده “در مسیر” به سمت ‘اهداف توسعه هزاره‘ در جهت بهبود سلامت مادران قرار می‌دهد.[۳۶]

۳۸٫    علاوه بر این، برنامه پنجم توسعه ملی کشور خواستار “تمرکز بر نیازها و ایجاد فرصت‌های سازنده برای زنان و جوانان” است.  برنامه توسعه ملی همچنین به اصول دستمزد برابر برای زنان و گسترش حمایت اجتماعی برای “تضمین فرصت‌های برابر برای زنان و مردان و توانمندسازی زنان از طریق دسترسی به فرصت‌های شغلی مناسب” اشاره دارد.[۳۷]  گزارش شده است که چندین برنامه به منظور پیشبرد این اهداف بنا شده است، از جمله یک طرح که برای زنان “در خانه” اشتغال تولید کند.  رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز به تازگی افزایش مدت مرخصی زایمان برای زنان را از شش ماه به نه ماه ، همراه با دو هفته مرخصی اجباری برای پدران اعلام کرد.[۳۸]

۳۹٫  با این حال نابرابری جنسیتی در مشارکت اقتصادی و قدرت سیاسی همچنان غامض باقی مانده است، و برخی از تحولات اخیر دستاوردهای فوق الذکر در آموزش و پرورش را تهدید به معکوس شدن می‌کند. [۳۹]این تهدیدها شامل تلاش‌های ناموفق قوه مقننه برای تقویت تعدد زوجات و کاهش ساعات کار زنان، و همچنین پیشنهادات سیاستی کنونی است که علیه زنان در آموزش و پرورش تبعیض قایل می‌شود و حقوق مدنی آنها را بیش از این محدود می‌کند، که در زیر مورد بحث قرار میگیرد[۴۰].

۱٫  تعهدات بین المللی 

۴۰٫  در سال ۱۹۹۳، کمیتۀ حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اعلام کرد که تعهد ایران نسبت به حصول اطمینان از موقعیت های مساوی برای زنان، مخصوصا در زمینۀ حقوق تحصیل، کار، و حقوق مربوط به خانواده نیاز به توجه ویژه دارد. در سال ۲۰۰۶ مقامات ایران پس از سفر گزارشگر ویژۀ سازمان ملل در زمینۀ خشونت علیه زنان به ایران تا حدودی نسبت به اجرای توصیه های وی موافقت کردند که شامل توافق به اصلاح مقررات تبعیض آمیز در قوانین کیفری و مدنی کشور، به خصوص در ارتباط با حقوق مساوی زنان در ازدواج و دسترسی به عدالت بود. در فوریۀ ۲۰۱۰، دولت ایران همچنین با اجرای هشت توصیه از ۱۳ توصیه در مورد حقوق زنان در بررسی دوره ای جهانی (یو.پی.آر)  خود موافقت کرد.

۴۱٫  در گزارش دوره ای دوم خویش به کمیتۀ حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که در نشست پنجاهم کمیته در آوریل و مه ۲۰۱۳ برگزار خواهد شد، دولت ایران در خصوص برنامۀ خود برای تجدید نظر در “قوانین و مقررات موجود” با هدف پیشبرد مشارکت زنان، بالا بردن آگاهی عمومی در خصوص “توانمندی های آنان”، و تقویت مهارت های آنان سخن گفته است.[۴۱] دولت ایران همچنین اعلام کرد که متناسب با این نظر که “مردان و زنان به طور مساوی از محافظت قانون برخوردارند و از کلیۀ حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی منطبق بر معیارهای اسلامی برخوردار هستند” مسایل زنان مورد “توجه ویژه در برنامه های توسعۀ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور” واقع شده است.[۴۲] در توجیه این نظر، نمایندگان دولت ابراز کرده اند که در حالیکه باور دارند “مردان و زنان در کرامت انسانی و حقوق بشر با یکدیگر برابر هستند، نباید این موضوع را با تساوی نقش های زن و مرد در خانواده، اجتماع، و در فرآیند توسعه اشتباه کرد.”[۴۳]

۴۲٫  این نقطه نظر همچنین در “منشور حقوق و مسئولیت های زنان” که در سال ۲۰۰۴ به تصویب رسیده به تفصیل شرح داده شده است. بر اساس مقدمۀ این مکتوب، منشور منطبق بر این دیدگاه که “بر اساس فرهنگهای متفاوت، سنتها و دیدگاههای مختلفی در خصوص حقوق زنان وجود دارد” تهیه شده است. بنابر این این منشور حقوقی را که دولت معتقد است به هر دو جنسیت تعلق دارند مشخص می کند و بر حقوقی که اعتقاد دارد بر اساس “تفاوتهای فیزیکی و روانی” زنان فقط برای آنان در نظر گرفته است تاکید میکند.[۴۴]

۴۳٫  در پرتو این نقطه نظر، گزارشگر ویژه به بیانیه ای که توسط  خانم فریدا شهید، گزارشگر ویژۀ حقوق فرهنگی سازمان ملل ارسال شده و اظهار میدارد که در حالیکه تمایل به نگاه به فرهنگ به عنوان یک مانع برای حقوق زنان “هم ساده انگارانه و هم مشکل آفرین است” ،”بسیاری از اعمال و هنجارهایی که علیه زنان تبعیض قایل میشود از طریق اشاره به فرهنگ، مذهب و سنت توجیه میشود” می پیوندد.[۴۵] در این زمینه، گزارشگر ویژه ابراز می کند که تاکید فوق الذکر روی نقشهای جنسیتی بر تعهدات دولت ایران نسبت به محافظت از برخورداری کامل زنان از حقوق مدنی، سیاسی، اجتماعِی، فرهنگی و اقتصادی محدودیتهای جدی ایجاد میکند. گزارشگر ویژه ادعا میکند که این دیدگاه  به صورت خودسرانه ای دولت را در جایگاه تعیین درجات انطباق با معیارهای اسلامی قرار میدهد و تعیین میکند که زنان ممکن است از چه حقوقی برخوردار بشوند. گزارشگر ویژه همچنین اعلام میدارد که این استدلال خاص مفهوم حقوق جهانی را تضعیف میکند و حقوقی را که میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و  میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از آنها محافظت میکند را برای تقریبا نیمی از جمعیت ایران به خطر می اندازد.

۲٫  حقوق اجتماعی و اقتصادی 

۴۴٫  پیشرفت تحصیلی زنان ایران هنوز در وضعیت اقتصادی موجود آنان منعکس نشده است. آمار نشان میدهد که اختلاف معنی دار جنسیتی هنوز در میزان مشارکت آنان در بازار کار وجود دارد و زنان هنوز درصد کوچکی از پست های ارشد مدیریتی را اشغال کرده اند. گزارش شده است که در مقایسه با نیروی کار جهانی که در آن ۵۲ درصد از زنان به صورت فعال در بازار کار حضور دارند، در بازار کار ایران فقط ۳۲ درصد از زنان و ۷۳ درصد از مردان حضور دارند.[۴۶]

۴۵٫  گزارشگر ویژه ابراز میدارد که برخی محدودیتهای قانونی که روی اشتغال زنان گذاشته شده، همراه با تجدیدنظرهای اخیر در قوانین موجودایران که حقوق اجتماعی و اقتصادی زنان را تحت تاثیر قرار میدهد، به صورت جدی توانایی دولت برای ترویج برابری جنسیتی  و برای پیشرفت در دسترسی به توصیه هایی که کمیتۀ حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سازمان ملل در سال ۱۹۹۳ ارائه کرده و همچنین توصیه هایی که طی بررسی دوره ای جهانی ایران در سال ۲۰۱۰ انجام شده است را تضعیف می کنند. این محدودیت ها شامل مادۀ ۱۱۱۷ قانون مدنی ایران میشوند که به مردان اجازۀ میدهد تا در صورتیکه بتوانند ثابت کنند که کار همسرشان با منافع خانواده ناسازگار است به صورت قانونی همسرشان را از اشتغال خارج از خانه منع کنند. گزارش شده است که اعضاء مجلس شورای اسلامی اخیرا چهار ماده پیشنهاد کرده اند که زنان برای پیوستن به هیئت علمی دانشگاهها و یا اشتغال در وزارت آموزش و پرورش باید ازدواج کرده باشند. سخنگوی کمیسیون اجتماعی دانشگاه گزارش داد که این پیش شرط ها هنوز تصویب نشده اند.[۴۷]

۴۶٫  در ماه ژوئن سال ۲۰۱۲، وزارت علوم و فن آوری اعلام کرد که زنانی که در کنکور شرکت می کنند از ثبت نام در ۷۷ رشتۀ تحصیلی در ۳۶ دانشگاه دولتی در سراسر کشور محروم خواهند شد.[۴۸] مطابق گزارشات، ثبت نام زنان در صدها کلاس درس که در سال تحصیلی ۲۰۱۳/۲۰۱۲ ارائه میشدند، از جمله درسهایی در مهندسی نفت، مدیریت داده ها، ارتباطات، فن آوری درمان اورژانس، مهندسی مکانیک، حقوق، علوم سیاسی، علوم اجتماعی، و الهیات به صورت جدی محدود شد.[۴۹] به علاوه، مبتنی بر سیاستهایی که در راستای جداسازی جنسیتی اجرا میشوند برخی رشته های دانشگاهی “تک جنسیتی” میشوند و به جای اینکه کلا از دسترسی یک جنسیت به آنها جلوگیری شود، یک ترم در میان به زنان یا مردان عرضه میشوند.[۵۰] در پاسخ به نمایندگان مجلس که در این خصوص از وزیر علوم تقاضای توضیح نمودند، وزیر علوم و آموزش عالی پاسخ داد که ۹۰% رشته های تحصیلی همچنان زنان و مردان قرار دارد و دروس تک جنسیتی برای ایجاد “توازن” لازم بودند و “برخی رشته ها برای طبیعت زنان خیلی مناسب نیستند.” با توجه به تعهدات بین المللی ایران تحت میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و مطابق قانون اساسی ایران، گزارشگر ویژه از دولت ایران میخواهد تا سیاستهایی در زمینۀ آموزش عالی زنان را که میتوانند تبعیض آور باشند و پیشرفتی که ایران قبلا به آن نایل آمده است را معکوس کند مورد بررسی خود قرار دهد.

۳٫  حق آزادی حرکت 

۴۷٫  یک زن متأهل نمی‌تواند بدون اجازه کتبی شوهرش قادر به دریافت گذرنامه شود و یا کشور را ترک کند.  در نوامبر ۲۰۱۲، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجه مجلس شورای اسلامی لایحۀ اصلاحیه قوانین گذرنامه این کشور را مطرح کرد که در آن زنان مجرد زیر سن ۴۰ سال و مردان زیر سن ۱۸ سال به منظور گرفتن گذرنامه به اجازه ولی قهری خود و یا حاکم شرع نیازمند می‌شدند.[۵۱]  اگر چه این اصلاحیه در نهایت رد شد، ولی گزارش شده است که کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی اقدام به اصلاحیه‌های دیگری در لایحه گذرنامه کرد که طی آن بدست آوردن گذرنامه توسط زنان مجرد بالای سن ۱۸ سال بدون گرفتن اجازه مذکور ادامه می‌یابد، ولی در عین حال آنها را مستلزم به کسب اجازه از پدر و یا قیم از جد پدری می‌کند تا بتوانند از کشور خارج شوند.[۵۲]

۴۸٫  بنا به گزارشات، در دفاع از این اصلاحیه‌ها، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی اظهار داشت که دولت غالبا درخواست‌هائی توسط زنان مجرد برای مجوز خروج از کشور دریافت میکند، به خصوص برای زیارت، و این باعث شد که دولت سیاست‌هائی برقرار کند تا سلامت و امنیت آنها را تضمین کند.[۵۳]

۴٫  حقوق مدنی و سیاسی 

۴۹٫  گزارش شده است که آزار و اذیت فعالان حقوق زنان بخاطر اظهاراتی که سیاست‌ها و یا اعمال دولت را مورد نقد قرار می‌دهند همچنان ادامه دارد؛ منحل کردن جلسات سازمانی همچنان ادامه دارد؛ عدم صدور مجوز مورد نیاز برای تجمعات مسالمت‌آمیز همچنان پایدار است؛ و زنانی که تصور میشود با گروههایی مانند مادران عزادار و کمپین یک میلیون امضاء مرتبط باشند همچنان مورد آزار و اذیت، دستگیری، و بازداشت قرار می‌گیرند.  فعالان حقوق زنان اغلب به جرایم امنیت ملی و “تبلیغ علیه نظام” متهم می‌شوند.

۵۰٫  همچنین گزارش شده است که فعالان در معرض ممنوع الخروجی و سایر اشکال سرکوب فعالیت‌های محافظت شده هستند، و خانم مریم بهرمن، فعال حقوق زنان و عضو کمپین “یک میلیون امضاء برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز” اخیرا به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به هشت ماه حبس تعلیقی محکوم شد.  او از اتهام “توهین به رهبر” و “بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران” تبرئه شد.[۵۴]  خانم بهرمن در ۱۱ مه ۲۰۱۱ در شیراز به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” بازداشت شد، اتهامی که ظاهرا به شرکت وی در نشست پنجاه و پنجم کمیسیون وضعیت زنان سازمان ملل در مارس ۲۰۱۱ ارتباط داشت. وی به مدت ۱۲۸ روز در بازداشتگاه ادارۀ اطلاعات شیراز تحت بازداشت بود. او در ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۱، به قید وثیقه به مبلغ ۲۵۰ میلیون تومان از زندان آزاد شد.  مطابق گزارشات وکیل خانم بهرمن اظهار داشت که او مجال خواندن هشت جلد پرونده‌اش را داشته است و مجاز بوده که یادداشت‌برداری کند، و دفاعیه خود را در طول سه جلسه نسبتا طولانی به دادگاه ارائه دهد.[۵۵]

۵۱٫  علاوه بر این، تعدادی از قوانین ایران همچنان به تبعیض علیه زنان ادامه می‌دهند.  به عنوان مثال، ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی ایران تمکین زن از شوهرش را اجباری می‌کند.  بعلاوه، زنان نمی‌توانند ملیت و تابعیت خود را به همسران و فرزندانشان انتقال دهند، که در نتیجه هزاران نفر از فرزندان زنان ایرانی‌‌ که با پناهندگان افغانی و عراقی ازدواج کرده‌اند را بدون تابعیت کرده است، و همچنین زنان ایرانی مقیم خارج از کشور که با افرادی غیر ایرانی ازدواج کرده‌اند.

۵۲٫  کمبود نمایندگی توسط زنان در نقشهای تصمیم‌گیرنده  مشارکت آنان در زندگی اجتماعی، آنگونه که در ماده ۲۵ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی تضمین شده است را همچنان غامض میکند.  برای مثال، زنان مجاز هستند که به عنوان مشاوران قانونی خدمت کنند، اما از صدور و امضای حکم نهایی ممنوع شده‌اند.[۵۶] همچنین، هیچ زنی تاکنون به شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب نشده است.  علاوه بر این، تنها نُه نفر از ۴۹۰ زنی که، بنا بر گزارشات، نامزدی خود را برای انتخابات مجلس در ماه مارس سال ۲۰۱۲ ارائه دادند انتخاب شدند، که ۳٫۱% از ۲۹۰ کرسی مجلس را به زنان تخصیص داد.  البته این نسبت به هشت نماینده زن در مجلس قبلی یک افزایش محسوب میشد.[۵۷] قبل از انتخابات، گروه‌هائی از زنان ایرانی از سخنگوی مجلس خواستار شدند تا وضع نمایندگی زنان را در مجلس بهبود دهد، و دلایل خواست خود را “افزایش تعداد زنان حرفه‌ای؛ اهمیت افزودن چشم‌انداز زنان به موضوعات در نهادهای تصمیم‌گیری؛ پرداختن به موضوعات زنان و خانواده؛ و از بین بردن خلاء های قانونی” خود اعلام کردند.[۵۸]

چ.  اقلیت‌های قومی 

۱٫  عرب‌های اهوازی 

۵۳٫  گزارشگر ویژه همچنان نگران گزارشات‌ اعضای جامعه عرب ایران در خصوص دستگیری، بازداشت، و پیگرد قانونی برای فعالیت‌های حفاظت شده ای است که ترویج دهندۀ حقوق اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زبانی و زیست محیطی هستند.  اکثر مصاحبه شوندگان گزارش داده‌اند که آنها بدون حکم دستگیر شدند، و در طول بازداشت با آنها بدرفتاری شده است.  مصاحبه شوندگان ادعا می‌کنند که آنها بدون اتهام برای دوره‌های مختلف از چند روز تا چند هفته بازداشت شده اند.  چندین نفر از آنها گزارش داده‌اند که در دوران بازجویی‌شان مورد شکنجه روانی و جسمی از جمله شلاق، ضرب و  شتم، اجبار به تماشای اعدام، تهدید علیه اعضای خانواده، و بازداشت  اعضای خانواده به منظور گرفتار کردن دیگران، یا برای وادار کردن دیگران به خبرسانی به مقامات قرار گرفتند.

۵۴٫  بکی از مصاحبه شوندگان گزارش داد که پسر عمو، خواهرزاده، برادرزاده، و برادر او در ماه ژوئن ۲۰۱۲ به منظور وادار کردن فرزندان آنها که در حال حاضر در خارج از کشور زندگی می‌کنند، به بازگشت به کشور بازداشت شدند.  بر طبق این گزارش، او مدعی‌ است که مأمورین وزارت اطلاعات اعضای خانواده او را دستگیر، بازداشت، و در مورد ارتباط احتمالی با خارج از کشور برای بیش از دوهفته به صورت روزانه و در غیاب اتهامات مورد بازجویی قرار دادند.  چنین گزارش شده است که این افراد مورد شکنجه‌های روحی و جسمی از جمله شلاق‌خوری و ضرب و شتم در حد بیهوشی قرار گرفتند.  گزارش شده است که این افراد هنوز در زندان هستند.

۵۵٫  یک منبع آگاه گزارش داد که آقای ستار سیاحی، شاعر، تحت شرایط مشکوکی در نوامبر ۲۰۱۲، پس از آزادی از زندان و متعاقب آن تهدید توسط وزارت اطلاعات درگذشت.  همچنین گزارش شده است که پس از اینکه همسایه و عموی آقای سیاحی وی را به بیمارستان بردند، آنها نیز توسط مقامات بازجویی و شکنجه شدند.  مصاحبه شونده معتقد بود که عموی آقای سیاحی و همسایه‌اش در باره گفتگوهای آنها با وی قبل از مرگش مورد پرسش قرار گرفتند.  و همچنین گزارش داده شده است که مقامات به شرکت‌کنندگان در تشییع جنازه آقای سیاحی حمله‌ور شدند و حدود ۱۳۰-۱۴۰ نفر، از جمله پسر عموی ۱۷ ساله آقای سیاحی  علی سیاحی را را دستگیر کردند، که طبق این گزارش دست  علی سیاحی در حالی که در بازداشت بود در نتیجۀ شکنجه شکست.

۲٫  بلوچ

۵۶٫  با بالاترین میزان فقر، مرگ و میر نوزاد و کودک، و کمترین امید به زندگی و میزان سواد در کشور، سیستان و بلوچستان مسلما توسعه نیافته‌ترین منطقه در ایران است.  بر اساس گزارشات بلوچی‌ها بطور سیستماتیک در معرض تبعیض اجتماعی، نژادی، مذهبی، و اقتصادی قرار دارند، و در دستگاه‌های دولتی به شدت کسرِ نمایندگی دارند.[۵۹]  همچنین گزارش داده شده است که حقوق زبانی بلوچی‌ها توسط حذف سیستماتیک نشریات بلوچی زبان و  اعمال محدودیت‌ برای استفادۀ عمومی و خصوصی بلوچ ها از زبان مادری خود، بر خلاف ماده ۱۵ قانون اساسی ایران، و ماده ۲۷ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی، تضعیف شده است.  علاوه بر این، استفاده از فرآیند گزینش، که مقامات و کارکنان دولتی را ملزم می‌کند تا وفاداری  خویش به اسلام و به مفهوم ولایت  فقیه را نشان دهند، با محدود کردن فرصت های شغلی وضعیت اقتصادی و اجتماعی‌ آنان را تشدید می‌کند.[۶۰]

۵۷٫  شرح حال تخریب مساجد و مدارس مذهبی اهل سنت، و ادعاهای حبس و ترور روحانیون سنی نیز گزارش شده است.  گزارش شده است که فعالان بلوچ بطور خودسرانه مورد دستگیری قرارگرفته و شکنجه شده‌اند.  استان سیستان و بلوچستان با میزان بالای اعدام برای جرایم مربوط به مواد مخدر یا جرایمی که “محاربه” تعیین شده و بدون محاکمات عادلانه مواجه است.[۶۱]  ادعاهائی نیز دریافت شده که دولت از مجازات اعدام به عنوان یک چاره برای سرکوب مخالفان در این استان استفاده می‌کند.[۶۲] در درخواستی از جامعه بین‌المللی، حزب مردم بلوچستان گزارش داد که بعد از تظاهرات در شهر راسک و شهرهای دیگر در منطقه سرباز در ماه مه ۲۰۱۲، دو زندانی بلوچ در زندان زاهدان به مرگ محکوم شدند.  بنا به گزارشات، زندانیان سیاسی که در برابر احکام اعدام در بازداشتگاه اعتراض کردند به تبعید مجازات شدند.[۶۳]

۵۸٫  همچنین گزارش شده است که فعال اینترنتی عبدالباسط ریگی و فعالان سیاسی عبدالجلیل ریگی و یحیی چاری‌زهی به “محاربه” متهم شده و پس از اعترافات اجباری به مرگ محکوم شدند.  یکی از زندانیان سیاسی، عبدالباسط ریگی، سه سال پیش بازداشت شده بود، طبق گزارشی به مدت یازده ماه در سلول انفرادی نگه داشته شده بود، و ظاهرا تحت شکنجه قرار گرفته بود.  همچنین گزارش شده است که دو نفر از این فعالان دو روز قبل از اعدام‌شان به سلول انفرادی در وزارت اطلاعات منتقل شدند، جایی که آنها مورد شکنجه‌های شدید قرار گرفتند و مجبور به ضبط اعترافات تلویزیونی شدند.[۶۴]

ح. اقلیتهای مذهبی

۵۹٫  گزارشگر ویژه هنوز در مورد شرایطی که اقلیت های مذهبی در ایران با آن روبرو هستند عمیقا نگران است . اعضاء مذاهب بهایی، مسیحی، و اعضاء جوامع مسلمان سنی با ارسال گزارش و از طریق مصاحبه تصویر شرایطی هستند که در آن کسانی که به مذاهب شناخته شده و ناشناخته اعتقاد دارند با تبعیض در قوانین و یا در عمل روبرو میشوند. این شامل مراحل مختلف ارعاب، دستگیری و بازداشت می باشد. چندین مصاحبه شونده اظهار کرده اند که مکررا در خصوص باورهای مذهبی شان بازجویی شده اند و اکثر مصاحبه شوندگان از تفهیم اتهامات امنیت ملی و تبلیغ علیه رژیم به دلیل فعالیتهای مذهبی گزارش دادند. چندین مصاحبه شونده گزارش دادند که با شکنجۀ روانی و جسمی روبرو شده اند.

۱٫  بهائیان 

۶۰٫  در اظهارنظراتی که در مورد گزارشی که به شصت و هفتمین اجلاس مجمع عمومی ارائه شده، دولت ایران ابراز میدارد که برغم اینکه آیین بهایی یک مذهب شناخته شده در کشور نیست، پیروان آن تحت قانون دارای حقوق مساوی هستند و نمی باید برای دنبال کردن عقاید خویش مورد محاکمه یا حبس قرار بگیرند. اما همچنین اعلام شده که تبلیغ آیین بهایی “نقض قوانین و مقررات موجود است” و فعالیتهایی که تبلیغ محسوب میشوند باعث اخلال در نظم عمومی میشوند و باید مطابق مواد ۱۸ و ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی محدود شوند. اما کمیتۀ حقوق بشر تاکید دارد که آموزش اعتقادات مذهبی از حقوق محافظت شده هستند و “مناسک و آموزش مذهب یا اعتقاد شامل اعمالی است که بخش مهمی از رفتار گروههای مذهبی نسبت به مسایل اولیۀ آنان مانند آزادی…تاسیس حوزه های علمیه ،مدارس مذهبی و آزادی آماده کردن و توزیع مکتوبات مذهبی و یا انتشارات می باشد.”

۶۱٫  گزارش شده است که ۱۱۰ بهایی در حال حاضر در ایران به دلیل انجام مناسک مذهبی خود در زندان به سر می برند؛ این تعداد شامل دو زن به نامهای خانم زهره نیک آیین (تبیانیان) و خانم ترانه ترابی (احسانی) است که طبق گزارشات در زندان در حال نگهداری از نوزادان شیرخوارۀ خویش هستند. همچنین مطابق تخمین ها ۱۳۳ بهایی در حال حاضر در انتظار احضار هستند تا دوران حبس خویش را طی کنند و همچنین ۲۶۸ بهایی دیگر نیز مطابق گزارشات در انتظار محاکمه به سر می برند. طبق گزارشات مقامات حداقل ۵۹ نفر از اعضاء مذهب بهاییت را از اوت تا نوامبر سال ۲۰۱۲ دستگیر کردند که بعضی از آنها آزاد شده اند. چندین منبع گزارش داده که از اکتبر سال ۲۰۱۲، مقامات به خانه های حداقل ۲۴ بهایی حمله برده و ۲۵ نفر را در شهر گرگان و در مناطق استانی  اطراف آن دستگیر کرده اند، که ۱۰ نفر آنها در زمان نوشتن این گزارش هنوز در زندان به سر می برند. همچنین مطابق گزارشات، ظرف سه سال گذشته بهاییان شهر سمنان آماج آزار و اذیت وسیع و روزافزون بوده اند. ادعا میشود که بهاییان این شهر با خشونت فیزیکی، دستگیری، ایجاد حریق، و تخریب خانه ها و گورستان هایشان روبرو بوده اند. طبق گزارشات، بیشتر کارو کسب های متعلق به بهاییان در شهرهای سمنان و همدان بسته شده اند.[۶۵]

۶۲٫  گزارش میشود که اعضاء جامعۀ بهایی به صورت سیستماتیک از یک رشته حقوق اجتماعی و اقتصادی، شامل دسترسی به آموزش عالی، محروم میشوند. منابع آگاه گزارش داده اند که مقامات سه دانشگاه مختلف، در نوامبر ۲۰۱۲ پنج دانشجوی بهایی را اخراج کرده اند. طبق گزارشات، به چهار تن از این دانشجویان  پیشنهاد پذیرش در دانشگاه به شرط انکار و یا قول ترک  مناسک دینی خود ارائه شده است. طبق گزارشات این دانشجویان پس از اینکه این پیشنهاد را رد کردند اخراج شدند.

۲٫  مسیحیان 

۶۳٫    دولت تاکید کرد که “برسمیت شناختن مسیحیت در قانون اساسی … بعنوان مصونیت قضایی برای پیروان آن دین محسوب نمی‌شود.” [۶۶] گزارشگر ویژه تأکید می‌کند که مسیحیان نمیباید بخاطر تجلی و عبادت ایمان خود با محرومیت مواجه شوند، و به همین دلیل همچنان نگران است که مسیحیان برای عبادت و انجام اعتقادات مذهبی خود به جرم مبهم اقدام علیه امنیت ملی مورد دستگیری و پیگرد قانونی قرار می‌گیرند.

۶۴٫  منابع گزارش داده‌اند که حداقل ۱۳ تن از مسیحیان پروتستان در حال حاضر در بازداشتگاههای سراسر ایران به سر می برند، و بیش از ۳۰۰ مسیحی از ژوئن ۲۰۱۰ دستگیر شده‌اند.  کسانی که در حال حاضر در زندان هستند عبارتند از: کشیش بهنام ایرانی و رهبر کلیسا فرشید فتحی، که هر دو در حال گذراندن شش سال زندان به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی”، “ارتباط با کشورهای معاند” و “تبلیغ دینی” می‌باشند.  منابع معتقدند که مدارک استفاده شده علیه آقای فتحی مربوط به فعالیتهای کلیسائی وی، از جمله توزیع انجیل به زبان فارسی و هماهنگی سفر برای اعضای کلیسا بمنظور شرکت در سمینارها و همایش‌های مذهبی در خارج از کشور بوده است.  چندین کلیسای پروتستان که اکثریت اعضاء آنها آشوری و ارمنی زبان بوده اند نیز مجبور به متوقف کردن مراسم نیایش به زبان فارسی شده‌اند، و به تازگی گزارش شده است که کلیسای جماعت ربانی جنت آباد در تهران، که کلا نیایش های خود را به زبان فارسی برگزار می‌کرد، در ۱۹ ماه مه ۲۰۱۲ تعطیل شد.[۶۷]

۶۵٫  گزارشگر ویژه همچنین نگران آن است که حقوق ایرانیان در انتخاب مذهب به طور فزاینده‌ای در معرض خطر است.  مصاحبه‌شوندگان مسیحی به طور مداوم گزارش می‌دهند که بعلت ترویج ایمان خود، شرکت در کلیساهای خانگی غیر رسمی که اکثریت اعضاء آن را نوکیشان تشکیل میدهند، اجازه دادن به نوکیشان برای پیوستن به مراسم و جماعت آنان و یا ترک اسلام برای گرویدن به مسیحیت توسط مقامات مورد هدف قرار میگیرند.  گروه کثیری از مصاحبه‌شوندگان که خود را به عنوان نوکیش معرفی کردند گزارش داده‌اند که آنها در حالی که در بازداشت به سر می‌بردند تهدید شدند که به ارتداد متهم خواهند شد،  و تعدادی دیگر گزارش داده‌اند که از آنها خواسته شد تا به منظور به دست آوردن آزادی‌شان اسنادی را امضاء کنند که در آن تعهد بدهند فعالیت‌های کلیساییشان را متوقف کنند.

۳٫  دراویش 

۶۶٫    مصاحبه‌ها و اطلاعاتی که به گزارشگر ویژه ارائه شده همچنان ادعا می‌کنند که دراویش گنابادی که مسلمانان شیعه هستند، با یورش به اماکن عبادت‌شان روبرو هستند، و خودسرانه دستگیر، شکنجه، و محاکمه می‌شوند.  منابع ذکر می‌کنند که ۱۲ درویش گنابادی، از جمله چهار وکیل، فرشید یدالله، امیر اسلامی، امید بهروزی و مصطفی دانشجو ،همچنان تا تاریخ نوامبر ۲۰۱۲ در بازداشت رسمی باقی مانده‌ بوده‌اند.  همچنین گزارش داده شده است که در تاریخ  ۱۲ دسامبر ۲۰۱۲ شش تن از دراویش شهرستان کوار در یک دادگاه انقلاب در شیراز محاکمه شدند، و جرم بعضی از آنها محاربه اعلام شد.

۴٫  سایر گروههای مذهبی و اعتقادات روحانی                           

۶۷٫  نمایندگان یارسان، یک اقلیت مذهبی که در میان ایرانیان کُرد فعال است، گزارش داده اند که گردهمایی‌های مذهبی آنان دایما به سرکوب کشیده می‌شود.  علاوه بر این، گفته میشود که رهبر یارسان، آقای سید نصرالدین حیدری، تحت بازداشت خانگی است.  اعضاء اقلیت یارسانی که در آزمون ورود به دانشگاه قبول میشوند و علنا ابراز تعلق به آیین یارسان می‌کنند ظاهرا به دانشگاه راه نمی یابند.  علاوه بر این، گزارشگر ویژه همچنین نگران گزارشاتی در مورد بازداشت رهبران گروه‌های روحانی، نیمه روحانی و مراقبه (مدیتیشن) در ایران است.  به عنوان مثال، منابع گزارش داده اند که پیمان فتاحی، رهبر جمعیت معنوی آل یاسین، نزدیک به سه هفته در ماه اکتبر و نوامبر ۲۰۱۲ بازداشت شده بود.

خ. جامعه زن همجنسگرا، مرد همجنسگرا، دوجنسگرا و فرا جنسیتی 

۶۸٫  گزارشگر ویژه همچنان همراه با کمیتۀ حقوق بشر در ابراز نگرانی از آزار و اذیت، مجازات‌های بیرحمانه، و محرومیت از حقوق اولیه انسانی اعضای جامعۀ زن همجنسگرا، مرد همجنسگرا، دوجنسگرا و فرا جنسیتی همصدا میشود.  پیش‌نویس جدید قانون مجازات اسلامی روابط جنسیِ با توافق بین بزرگسالان  هم جنس را عملی مجرمانه می‌کند.  مواد ۲۳۲-۲۳۳ قانون جدید مجازات، بدون در نظر گرفتن اینکه ارتباط با رضایت طرفین بوده یا نه، برای مرد “مفعول” درگیر در عمل لواط حکم اعدام تعیین می‌کند.  بر اساس این قانون جدید، حکم مسلمان “فاعل” و مردان مجرد، تا زمانی که آنها درگیر تجاوز به عنف نباشند، ممکن است ۱۰۰ ضربه شلاق باشد.  همین عمل برای مردان متاهل و یا غیر مسلمان ممکن است مجازات اعدام داشته باشد.  با توجه به قانون مجازات جدید، مردان درگیر اعمال غیر دخول جنسی با همجنس، یا زنان درگیر اعمال جنسی با همجنس نیز با ۱۰۰ ضربه شلاق مواجه می‌شوند.

۶۹٫  گزارشگر ویژه نگران این است که  مجرمانه کردن روابط جنسی با همجنس می‌تواند منجر به نقض تضمین‌های اصلی حقوق بشر، از جمله حق حیات، حق آزادی، حق رها بودن از تبعیض و همچنین حق محافظت از افراد در برابر دخالت غیر منطقی در حریم خصوصی، که در اسناد بین‌المللی حقوق بشر، به خصوص در میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی ارائه شده است، بشود.  گزارشگر ویژه همگام با دبیر کل سازمان ملل متحد و کمیساریای عالی حقوق بشر خواستار پایان‌بخشیدن به خشونت و تبعیض علیه همه مردم، صرف نظر از گرایش‌های جنسی و هویت جنسیتی‌شان میشود. [۶۸]

۷۰٫  مصاحبه با ۲۴ نفر از اعضای جامعۀ دگرباشان جنسی ایرانی برای این گزارش، بسیاری از مشاهدات فرستاده شده توسط بررسی‌های دوره‌ای کمیته حقوق بشر ایران را تقویت می‌کند.  پانزده نفر از مصاحبه‌شوندگان معتقد بودند که آنها حداقل یک بار برای گرایش جنسی خود و یا ارتباط با سایر دگرباشان جنسی دستگیر شدند.  سیزده نفر گزارش داده‌اند که در زمان بازداشت، ماموران امنیتی آنها را مورد نوعی شکنجه یا آزار جسمی، از جمله مشت، لگد و ضربات باتوم به سر و یا بدن، و در چند مورد، آزار جنسی و تجاوز به عنف قرار داده اند.  چندین نفر گزارش داده‌اند که آنها بزور وادار به امضای اعترافات شدند.  مجرمانه‌کردن روابط جنسی با همجنس در ایران  همچنین آزار جسمی در محیط خانوادگی را تسهیل میکند .  اکثر این افراد گزارش کرده‌اند که از اعضای خانواده در خانه کتک خورده‌اند، اما از ترس آنکه خود به یک عمل مجرمانه متهم شوند نمی‌توانستند این حملات را به مقامات گزارش دهند.

د. حقوق اقتصادی و اجتماعی

الف. حق تحصیل 

۷۱٫    علاوه بر محدودیت‌هایی که برای زنان و برخی از اقلیت‌های دینی برای دسترسی به تحصیل بوجود آمده، گزارش‌ها همچنان حاکی از آن است که دانشجویانی که درگیر فعالیت‌های سیاسی هستند از تحصیل محروم می‌شوند.  در نامه‌ای به گزارشگر ویژه، کمیسیون حقوق بشر دفتر تحکیم وحدت، یک سازمان دانشجویی در ایران، بر افزایش اعمال تنبیهی در واکنش و تقابل  باتلاش‌های صلح‌آمیز توسط دانشجویان برای بهبود زندگی دانشگاهی و دفاع از حقوق دانشجویان و حقوق بشر، تشکلهای دانشجویی، نشریات، و کنشگری تاکید کرد.

۷۲٫  با استناد به آمار بر اساس اطلاعات به دست آمده از منابع خبری، این کمیسیون معتقد است که از ماه مارس سال ۲۰۰۵ حداقل ۹۴۵ مورد وجود دارد که دانشجویان از آموزش مداوم برای یک یا دو ترم محروم شده‌اند، و حداقل ۴۱ نفر از اساتید از دانشگاه اخراج شده‌اند.  از ۹۷۶ مورد گزارش شده فوق‌الذکر، بیش از ۱۴۰ مورد صرفا مربوط به دانشگاه علامه طباطبایی است (۱۴ استاد و ۵۷ دانشجو)، به ریاست آقای صدرالدین شریعتی؛ و دانشگاه صنعتی امیرکبیر پلی تکنیک تهران (۷۲ نفر)، به ریاست آقای علیرضا رهایی بوده است.  علاوه بر این، سه نشریه دانشجویی یا انجمن به زور بسته شده‌اند.

۷۳٫  افرادی که برای این گزارش مصاحبه شده‌اند ادعا می‌کنند که آنها  با وجود کسب نمرات بالا در آزمون ورود به دانشگاه برای مدارک تحصیلی بالاتر به دلیل فعالیت‌های سیاسی‌شان از دسترسی به دانشگاه محروم شده‌اند.  به عنوان مثال، یکی از بالا رتبه‌ترین دانشجوی‌های علوم سیاسی، گزارش داد که او از ورود به مقطع کارشناسی ارشد محروم شد  تا اینکه تعهد امضا کرد که  از فعالیت‌های دانشجوئی برای طول زمان مطالعاتش پرهیز خواهد کرد. با این حال، او بعدها از دسترسی به مقطع دکترا رد شد و ادعا شد که به وی اطلاع داده شده بود که وزارت اطلاعات او را در لیست دانشجویان ممنوع از ادامه تحصیل قرار داده بود.

۷۴٫  گزارشگر ویژه همچنین درمورد ادعاهای  تداوم اخراج اساتید حوزۀ علوم انسانی که برای نظراتشان اخراج می‌شوند نگران است.  وزیر علوم و فناوری، آقای کامران دانشجو، تأکید کرده است که اساتید غیر متعهد به ولایت فقیه (ولایت فقیه اسلامی)، و یا کسانی که دارای یک “دیدگاه سکولار یا لیبرال دموکراسی” هستند، در ایران مورد نیاز نیستند.[۶۹]  یک استاد دانشگاه گزارش داده است که به وی از طرف رئیس دانشگاه‌اش فشارهای بسیاری وارد شد تا تعهدش را به ارزش‌های اسلامی و دولت ایران اثبات کند و خواستار این شد که وی به نمازهای روزانه دانشگاه بپیوندد.  گزارش شده است که امتناع از همکاری، منجر به تهدید مرگ از سوی وزارت اطلاعات شد، و به او اطلاع داده شد که اگر حاضر به همکاری با دستورالعمل‌های اسلامی دانشگاه نشود، “اخراج می‌شود، کشته می‌شود، و در یک گور نامعلوم به خاک سپرده می‌شود.”  این استاد همچنین گزارش داد که در پنج سال گذشته به تنهایی دوازده نفر از همکاران وی به اتهام عدم همکاری با دستورالعمل های اسلامی دانشگاه یا اخراج و یا مجبور به بازنشستگی پیش از موعد شده‌اند.

پ. تحریم اقتصادی 

۷۵٫  گزارشگر ویژه با دبیر کل سازمان ملل همصدا میشود و همچنان نسبت به اثرات انسانی بالقوه منفیِ تحریم‌های کلی اقتصادی اعمال شده بر جمهوری اسلامی ابراز نگرانی میکند.[۷۰]  کمیتۀ حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی واضح می‌سازد که تحریمها تعهدات یک کشور امضاء کنندۀ میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را لغو نمی‌کنند.[۷۱]  این کمیته همچنین اشاره کرد که “ساکنان یک کشور معین حقوق اساسی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را به موجب اینکه عزم رهبرانشان هنجارهای مربوط به صلح و امنیت بین‌المللی را نقض کرده است لغو نمی‌کنند.”  این کمیته همچنین اعلام کرد که اعمال تحریم‌های بین‌المللی به هیچ وجه تعهدات دولت عضو میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را لغو و یا کاهش نمی‌دهد که تمام تلاش خود را انجام دهند تا اطمینان حاصل شود که هر فردی، بدون تبعیض، از حقوق مندرجه توسط میثاق برخوردار شود، و به دنبال اقدامات لازم برای حمایت از گروه های آسیب‌پذیر باشد.

۷۶٫  علاوه، این کمیته روشن می‌سازد که اعمال تحریم‌ها طرفِ تحمیل‌کننده را متعهد می‌سازد که به حقوق اقتصادی و اجتماعی جمعیت کشور تحریم‌شونده احترام بگذارند.[۷۲]  اصول‌ معرفی‌شده در یک نامۀ غیر رسمی  به شورای امنیت سازمان ملل  توسط پنج عضو دائمی آن در سال ۱۹۹۵ در مورد تاثیرات انسانی تحریم‌ها، خواستار “دسترسی آزادانه به کمک‌های بشردوستانه” در داخل کشور مورد هدف و برای نظارت بر اثرات انسانی تحریم میشود، در حالی که در یک نامه به شورا از جانب دبیر کل سازمان ملل  در سال ۱۹۹۸، اصرار دارد که رژیم های تحریم شده برای حقوق بشر و استانداردهای انسانی پاسخگو باشند.[۷۳]

۷۷٫  گزارشگر ویژه آگاه است که کشورهای تحریم کننده از جمله از طریق “معافیت های انسان دوستانه” در تلاش هستند تا مواد غذایی، تجهیزات پزشکی، و سایر کالا‌های بشردوستانه را از تحریم‌ها معاف سازند.  با این حال، گزارش‌ها حاکی از آن است که داروهای مورد مصرف در درمان بیماری‌هایی مانند سرطان، بیماری‌های قلبی، هموفیلی، و اسکلروز چندگانه دچارکمبود شده اند و این کمبودها این نگرانی را افزایش می‌دهد که معافیتها احتمالا به اهداف مورد نظر خود نایل نمیشوند.[۷۴]  با توجه به این گزارشها، گزارشگر ویژه همچنان در مورد موثر بودن پادمان‌های بین‌المللی که به منظور کاهش تاثیرات منفی تحریم‌های کلی بر جمعیت ایران طراحی شده اند نگران است.  بنابراین او  همچنان به دنبال همکاری دولت ایران و کشورهای اعمال‌کننده تحریم‌ است تا به شیوه ای سازنده در خصوص موثر بودن پادمان های بشردوستانه گزارش دهند.  برخی از گزارش‌ها اشاره به تحریم‌هائی دارند که بخش مالی ایران را مورد هدف قرار می‌دهند، که می‌توانند به رغم معافیتهای بشردوستانه، موانعی برای انجام معاملات برای اقلام معاف به وجود بیاورند.[۷۵]  گزارشگر ویژه همچنان نگرانِ افزایش جدی نرخ تورم، افزایش قیمت کالاها، و کاهش یارانه‌ها است، که همچنین می‌تواند مانع دسترسی به کالاهای ضروری باشد.[۷۶]  برخی از گزارش‌ها همچنین نشان می‌دهند که مقامات محلی می‌توانند گام‌هائی برای سبک کردن برخی تاثیرات انسانی تحریم‌ها بردارند و  به تعهدات خود تحت میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بهتر پاسخ بدهند.

۷۸٫  گزارشگر ویژه تاکید می‌کند که بررسی بیشتر در مورد این مسائل لازم است، و خواستار کمک و همکاری دولت ایران در تسهیل سفر بدون محدودیت به کشور به منظور ارزیابی کافی پیامدهای انسانی از تحریم‌ها و تاثیر آنها بر حقوق اقتصادی و اجتماعی ایرانیان می‌باشد.  وی همچنین از سازمان‌های وابسته به سازمان ملل و کشورهای اعمال‌کننده تحریم‌ درخواست می‌کند که بمنظور بررسی تاثیر تحریم‌ها بر روی جمعیت عمومی ایران همکاری نمایند.

بخش۳: نتیجه گیری و توصیه 

۷۹٫ با تأمل‌ در دستور حکم خویش در دو سال گذشته و در گزارش اخیرش، گزارشگر ویژه نتیجه می‌گیرد که افزایش آشکاری در میزان وخامت نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد.  گزارش‌های متناوب و مشوش‌کننده در رابطه با اعمال تنبیهی دولت برعلیه اعضای مختلف جامعه مدنی، گزارشاتی در مورد اقداماتی که برخورداری کامل از حقوق بشر را برای زنان، اقلیت‌های مذهبی و قومی تضعیف می‌کند؛ و گزارشاتی نگران‌کننده‌ از اقدامات مجازاتی دولت برعلیه افرادی که مشکوک به ارتباط با مکانیسم ویژۀ سازمان ملل هستند، نگرانی جدی در مورد عزم دولت برای ترویج احترام به حقوق بشر در کشور را بوجود آورده است.  گزارشگر ویژه همچنان نگران میزان اعدام در کشور، به ویژه برای جرایمی که شامل استانداردهای جرایم جدی نمی‌شوند، و به خصوص در مواجهه با ادعاهای مربوط به شکنجه گسترده و مداوم به منظور کسب اعتراف از متهم است می‌باشد.  توانایی دولت برای پرداختن معنی‌دار به مسائل مطرح شده توسط تعدادی از ابزارهای حقوق بشر و شورای حقوق بشر، با عدم همکاری معنی‌دار و با موضع سرسختانهِ نفی نقض حقوق بشر در این کشور، و با اعمال حق قانونی و بالفعل که تعهدات ملی و بین‌المللی حقوق بشری را تضعیف کرده است مواجه شده است.

 

۸۰٫ بنا براین گزارشگر ویژه پیشنهاد میکند که دولت ایران اقدامات زیر را جهت رسیدگی به اکثر مسایلی که در این گزارش و گزارشهای پیشینی که توسط متخصصین تهیه شده است اجرا کند: 

الف) از طریق درگیر شدن در یک گفتگوی اساسی و سازنده با گزارشگر ویژه و کمک به وی برای بازدید از کشور، همکاری کامل خود را به وی عرضه کند.

ب) فورا در مورد ادعاهای اقدامات تلافی جویانه علیه افرادی که با ابزار و سازمانهای بین المللی حقوق بشر همکاری میکنند تحقیق کند و اقداماتی انجام دهد که “از محافظت کافی از ارعاب یا تلافی علیه افراد و یا اعضاء گروههایی که میخواهند با سازمان ملل، نمایندگانش، و مکانیسم های حوزۀ حقوق بشر همکاری کنند و یا در گذشته همکاری کرده اند، حصول اطمینان کند.”

پ) از اقداماتی که برای مجروح کردن یا ارعاب افرادی که در راستای شناسایی تخلفات حقوق بشری کار میکنند، افرادی که مروج اقدامات جبرانی هستند، و آنهایی که ممکن است با مکانیسم های بین المللی حقوق بشر همکاری کنند خودداری کنید.

ت) آزادی فوری و بی قید و شرط کنشگران جامعۀ مدنی و مدافعان حقوق بشری که برای فعالیتهای محافظت شده مورد پیگرد قضایی قرار گرفته اند، شامل روزنامه نگاران، فعالان اینترنتی، وکلا و دانشجویان، فعالان فرهنگی، محیط زیستی، و سیاسی که در راستای ارتقاء حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کار میکنند و در حال حاضر برای فعالیتهای محافظت شده توسط قوانین ملی و بین المللی در بازداشت به سر می برند را در نظر بگیرید.

ث) تعهد داوطلبانۀ خود برای تاسیس یک کمیسیون ملی حقوق بشر، منطبق بر اصول پاریس، را تسریع کنید.

ج) قوانینی را که در تعهدات بین المللی کشور برای حذف کلیۀ فرمهای تبعیض در قوانین و اجرا ایجاد اخلال می کنند را مورد دقت و بررسی قرار دهید. این قوانین شامل قوانین و سیاستهایی است که تساوی بین جنسیت ها و حقوق زنان را تضعیف میکنند و بر علیه اقلیت های مذهبی و قومی و اعضای جامعۀ زن همجنسگرا،  مرد همجنسگرا، دوجنسگرا و فرا جنسیتی کشور تبعیض قایل می شوند.

چ) آزادی فوری زندانیان عقیدتی مانند کشیشان بهنام ایرانی و فرشید فتحی و همچنین رهبران جامعۀ بهایی را مد نظر قرار دهید و به تعهدات خود تحت مادۀ ۱۸ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی که حق آزادی اندیشه، وجدان و مذهب را تضمین میکند و ایران آن را بدون هیچ قید و شرطی پذیرفته شده است احترام بگذارید.

ح) کلیۀ ادعاهای شکنجه را مورد تحقیق قرار دهید، معافیت از مجازات را مورد بررسی قرار دهید، و به فرهنگ تحقیق از طریق اعتراف که از طریق گزارشات وسیعی که به گزارشگر ویژه رسیده منعکس شده است خاتمه دهید.

خ) توقف مجازات مرگ را مورد بررسی قرار دهید تا تاثیر پادمانهای قضایی به نحو با معنایی نمایش داده شوند و اعدام کسانی که ادعا میشود در روند بررسی قضایی پرونده شان تخلفاتی صورت گرفته است را موقتا متوقف کنید.

د) شفافیت در مورد تاثیر تحریم ها را بهبود دهید و در خصوص اینکه چه اقداماتی برای حفاظت ساکنان کشور از تاثیرات بالقوه و واقعی منفی چنین تحریمهایی انجام گرفته گزارش دهید.

ذ) گزارشگر ویژه همچنین از سیستم سازمان ملل متحد و کشورهای اعمال کنندۀ تحریم‌‌ها می‌خواهد تا بر تاثیرات تحریم‌ها نظارت کنند و همه گام‌های لازم را بردارند تا اطمینان حاصل شود که این اقدامات، از جمله معافیت‌های بشردوستانه، به طور موثر در خدمت رسیدن به هدف مورد نظر آنها است تا از اثرات بالقوه مضر تحریم‌های اقتصادی کلی بر حقوق بشر جلوگیری کند.


[۱]  مطابق  A/HRC/12/L.8، همکاری با سازمان ملل، نمایندگانش و مکانیسمهایش در زمینۀ حقوق بشر، ۲۵ سپتامبر ۲۰۰۹

[4]  مطابق A/HRC/12/L.8 همکاری با سازمان ملل متحد، نمایندگانش و مکانیسم هایش در زمینۀ حقوق بشر، ۲۵ سپتامبر ۲۰۰۹

[۵]  گزارش ضمیمه: “پاسخی کوتاه به گزارش گزارشگر ویژه به بیست و دومین نشست شورای حقوق بشر”

[۶]  GC25، پاراگراف اول

[۷]  Art 2(1) & 25, ICCPR; GC25, paras 4, 6 & 17.

[8]  GC25, para 7

[9]  CCPR/IRN/3, para 885. Constitution, Art 115; GC25, para 15.

[10]  GC25, para 17.

[11]  A/HRC/WGAD/2012/30.

[13]  GC25, para 20.

[14]  GC25, para. 7.

[15]  GC25, para 12

http://cpj.org/imprisoned/2012.php [18]

[19] See Annex: Journalist’s Cases Section

[20] See Annex: Human Rights Defender’s Cases Section;

[21] Interview with the Office of the Special Rapporteur, August 2012

[25] http://www.kaleme.com/1391/11/03/klm-130247/; http://www.amnesty.org/en/news/iran-stop-cruel-charade-and-release-human-rights-lawyer-good-2013-01-23; http://www.iranhumanrights.org/2013/01/sotoudeh_prison/

[30] See Annex: Freedom From Torture Report

[35] UNICEF Report: MENA Gender Equality Profile, Status of Girls and Women in the Middle East and North America, Iran; October 2011, page 3

[36] ICESCR: Second periodic reports of States parties, Islamic Republic of  Iran, 2009, para 257.9

[37] Ibid;  para 36.8-36.10

[39] World Economic Forum; The Global Gender Gap Report, 2012

[40] http://www.weforum.org/reports

[41] ICESCR: Second periodic reports of States parties, Islamic Republic of  Iran, 2009; para 25

[42] ICCPR: Third periodic reports of States parties Islamic Republic of  Iran, 2009; para 27

[43] General Discussion of the Commission on the Status of Women, 56th Session; Intervention by H.E. Mr. Eshagh Al-Habib, Ambassador and Deputy Representative of the Islamic Republic of Iran to the United Nations, on behalf of H.E. Maryam Mojtahedzadeh, Advisor to the President and Head for the Center for Women and Family Affairs; February 2012

[44] Law of Women’s Rights and Responsibilities of the Islamic Republic of Iran, 2004, pg. 11

[45] A/67/287; Report of the Special Rapporteur in the field of cultural rights, 10 August 2012

[46] UNICEF Report: MENA Gender Equality Profile, Status of Girls and Women in the Middle East and North America, Iran; October 2011, page 4

[51] http://isna.ir/fa/news/91082717440/

[54] http://fairfamilylaw.org/spip.php?article8811

[56] Article 5 of the Law on the Qualifications for the Appointment of Judges as amended in 1985,http://rc.majlis.ir/fa/law/show/91044; Article 3 of the Law Designating the Current Courts to Courts that are the Subject of Article 21 of the Constitution (Family Courts) (1997),http://rc.majlis.ir/fa/law/show/92925; Article 5 of the Law Reforming the Laws Pertaining to Divorce Provisions (1992). http://rc.majlis.ir/fa/law/show/99628

[57]

[59] Amnesty International’s submission to the UN Committee on Economic, Social and Cultural Rights, http://www2.ohchr.org/english/bodies/cescr/docs/ngos/AI_CESCRWG49_Iran.pdf

[60] UNPO submission to the Committee on Economic, Social and Cultural Rights, http://www2.ohchr.org/english/bodies/cescr/docs/ngos/UNPO_IranWG49.pdf, also see  Religious Discrimination And Injustice To Ahlesunnat, Geneva July 22, 2012, http://www.ostomaan.org/articles/human-rights/13351  See also: Continuous increasing suppression against Sunni Baloch in Iran, September 2008:

[62] Appeal to: The International Community to put pressure on Iranian government to stops Mass arrests and executions of Baloch people in Iran, www.BalochPeople.org, October 2012. http://www.unpo.org/article/15045

[63] http://www.ostomaan.org/articles/human-rights/14422

[65] http://www.bic.org/bahais-semnan-case-study-religious-hatred

[66] Comments and Observations of the Islamic Republic of Iran on the Draft Report of the Special Rapporteur on the Situation of Human Rights in the Islamic Republic of Iran to the 67th session of the UN General Assembly

[70] Situation of human rights in the Islamic Republic of Iran, Report of the Secretary-General, Un General Assembly, 22 August 2012 (A/67/327) http://www.un.org/Docs/journal/asp/ws.asp?m=A/67/327.

[71] Committee of Economic, Social and Cultural Rights, General Comment No. 8 ‘: http://www2.ohchr.org/english/bodies/cescr/comments.htm.

[72] Maastricht, http://www.maastrichtuniversity.nl/web/file?uuid=0fc38bc3-63f8-4c99-8b4f- d0d27fb607ef&owner=bdfe7683-80b5-4222-9540-09e8ce89e8cf. (E/CN.4/Sub.2/2000/33) http://ap.ohchr.org/documents/alldocs.aspx?doc_id=7180

[73] Letter Dated 13 April 1995 from the Permanent Representatives of China, France, the Russian Federation, the United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland and the United States of America to the United Nations Addressed to the President of the Security Council, 13 April 1995, S/1995/300; (S/1998/147 of 1998) http://www.casi.org.uk/info/undocs/s1998-147.html.

پافشاری احمدشهید برنقض حقوق بشر در ایران و انتقاد رئیس شورای حقوق بشر از اظهارات «رسوایی آمیز» جوادلاریجانی

$
0
0

جوادلاریجانی، دیپلمات عصبانی ایرانی که امروز واکنش شدید رئیس شورای حقوق بشر را به خاطر سخنانی که گفته شد «رسوایی آمیز» و یا «موهن» است، باردیگر به جای پاسخگویی به موارد متعدد نقض حقوق بشر، به حمله شخصی به احمدشهید گزارشگرویژه پرداخت و با وجود شگفتی ناظران در اجلاس، او را به کار با یک «گروه بدنام تروریستی» متهم کرد. اظهارات لاریجانی حتی با برخی از اعضای هیات همراه او مواجه شده است.

درجلسه ایی که امروز ۲۱ اسفندماه درباره پرونده نقض حقوق بشر ایران در شورای حقوق بشرسازمان ملل بررسی شد، جوادلاریجانی بار دیگر با اظهاراتی که شگفتی دیپلمات ها را در محل برگزاری اجلاس برانگیخت، با طرح اتهاماتی علیه احمدشهیدگزارشگر ویژه حقوق بشر ایران، واکنش شدید رئیس جلسه را برانگیخت که این اظهارات رئیس ستاده حقوق بشر قوه قضاییه ایران را «موهن» و «حملات شخصی» خواند. رئیس جلسه از اقای لاریجانی خواست که نظر افراد باید در چارچوب پروتکل های سازمان ملل باشد و نباید حمله شخصی علیه گزارشگر ویژه مطرح شود.

احمدشهید در سخنان خود نسبت به دستگیری روزنامه نگاران ابراز نگرانی کرد و در مورد انتخابات پیش روی ریاست جمهوری از اینکه مقامات کشور گفته اند حتی صحبت کردن از «انتخابات آزاد» مجاز نیست انتقاد کرد و گفت انتخابات آزاد باید در فضایی که به آزادی بیان، اجتماعات و انجمن ها احترام می گذارد برگزار شود.  وی همچنین از ادامه حبس خانگی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد ابراز نگرانی کرد که بدون طی روند قضایی در حبس هستند. جواد لاریجانی در انتقاد از گزارش شهید ادعا کرد که کسانی که در زندان به سر می برند مدافع حقوق بشر نبوده بلکه تروریست می باشند. این درحالی است که بسیاری از مدافعان حقوق بشر از جمله نسرین ستوده، عبدالفتاح سلطانی ومحمدعلی دادخواه از وکلای حقوق بشری هستند که درگزارش احمدشهید به آنها اشاره شده است.

در اجلاس بیست و دوم شوای حقوق بشر، اعضای این شورا درجریان اجلاس به قطعنامه ای که در آن موضوع تمدید ماموریت احمدشهید برای سال سوم است رای خواهند داد. این درحالی است که رفتار و لحن غیردیپلماتیک و خارج از عرف و پروتکل های سازمان ملل، واکنش زیادی را در میان اعضای هیات رئیسه شورای حقوق بشر ایجاد کرد. به گفته یکی از افراد حاضر در اجلاس که با کمپین بین المللی حقوق بشردرایران صحبت کرد، اظهارات «تند و بی ادبانه» جوادلاریجانی، عملا نشان دهنده از وضعیتی است که مردم با آن مواجه هستند: « وقتی جوادلاریجانی به خود جرات می دهد در یک نهاد بین المللی هر اتهامی می تواند به یکی از گزارشگران حقوق بشر سازمان ملل وارد کند، خیلی مشخص است درایران که هم قدرت دارد و هم زور چه می تواند بر سر مخالفین سیاسی و مدنی بیاورد.» به گفته یکی دیگر از افرادی که ناظر اجلاس بود، برخی از اعضای هیات همراه ایرانی نیز نسبت به اظهارات جوادلاریجانی وحمله لفظی او به احمدشهید اظهار ناراحتی و تعجب کردند. معلوم نیست جوادلاریجانی متنی که از قبل آماده و در اختیار رئیس جلسه قرار داده بود را خوانده و یا اینکه در آخرین لحظه متن خود را تغییر داده است.

سال گذشته نیز جوادلاریجانی در جلسه  سازمان ملل با حمله به احمدشهید و دستورکار او واکنش رئیس جلسه را برانگیخت. چهره عصبانی و اظهاراتی که به تعبیر رئیس جلسه شورای حقوق بشر «رسوایی آمیز» بود قطعا هیچ کمکی برای لاریجانی و هیات همراه وی طی روزهای آینده برای متوقف کردن اعضای ۴۵ نفره شورای حقوق بشر برای رای ندادن به تمدید دستورکار احمدشهید نخواهد بود. به علاوه لحن و رفتار غیردیپلماتیک جوادلاریجانی از نظرسیاسی به انزوای بیشتر هیات ایرانی خواهد انجامید.

احمدشهید درتوضیحات خود تصریح کرد: «در سایۀ مصاحبه ها و دریافتی های فوق الذکر، به نظر میرسد که وضعیت غالب حقوق بشر در ایران باعث نگرانی جدی است و به طیف گسترده ای از راه حل هایی که هم رعایت احترام دیدگاه های فرهنگی و هم اصول جهان شمول حقوق بشر که موضوع  عهدنامه های بین المللی که ایران از امضاء کنندگان آنهاست را مورد توجه قرار دهد نیازدارد. من همچنین متاسفم که به شورا گزارش دهم که دو مورد اقدامات تلافی جویانه در نوامبر و دسامبر ۲۰۱۲ در رسانه ها گزارش شده است. در یک مورد، مطابق گزارشات پنج زندانی کرد در زندان ارومیه با اتهام “ارتباط با دفتر گزارشگر ویژه” و اتهامات دیگر روبرو شده اند. طبق گزارشات این زندانیان مورد بازجویی و شکنجۀ شدید قرار گرفته اند تا به ارتباط ادعا شده با من اعتراف نمایند. در نظریات خود در خصوص گزارش من، دولت ایران اصرار دارد که تعقیب قضایی این افراد شامل اقدامات تلافی جویانه نیست. اما من اصرار دارم که مورد هدف قرار دادن این افراد، چه از طریق قضاوت در دادگاه و یا از طریق مجازاتِ فردی در ظرفیت شخصی اش برای تعامل با روش های خاص سازمان ملل، یک عمل تلافی جویانه اطلاق میشود و به صورت جدی فعالیت ابزار حقوق بشر سازمان ملل متحد را تضعیف می کند.»

وی همچنین افزود: « متاسفانه  غالب گزارشاتی که ظرف سال گذشته به من منتقل شده نشان میدهد که وضعیت افرادی که در ایران طرفدار پیشرفت حقوق بشر هستند و یا کسانی که علیه نقض حقوق بشر اقدام به مستندسازی، گزارش، و یا اعتراض می کنند وخیم است و همچنان رو به وخامت میرود. مصاحبه ها نشان میدهند که اکثر مدافعین حقوق بشر، شامل آنهایی که از حقوق زنان، اقلیت های مذهبی و قومی، طرفداران محیط زیست، و کارگران و کودکان دفاع می کنند، همچنان مورد آزار و اذیت، دستگیری، بازجویی، و شکنجه قرار می گیرند و متناوبا با اتهامات مبهم جرایم امنیت ملی روبرو میشوند که به نظر میآید به منظور تخریب خط مقدم دفاع از حقوق بشر در کشور صورت میگیرد.»

گزارشگرویژه حقوق بشرسازمان ملل در زمینه ایران گفت:« گزارش فعلی من همچنین نمایانگر شواهد عینی غیر قابل انکار وقوع شکنجه در ایران در طیف جغرافیایی وسیع و به صورت سیستماتیک (در چندین مجموعۀ دولتی) است و نشان میدهد که روشهایی که برای قربانیان به کار گرفته شده است به صورت سیستماتیک بوده اند چون روش های مشابه در شهادت های متعددی توسط افراد از شهرهای مختلف  کشور، و افرادی که اخیرا به کشورهای دیگر رفته اند دریافت شده است. دولت ایران در ابراز نظر در خصوص گزارشات قبلی و گزارش فعلی من تصریح کرده است که قوانین ایران و همچنین قوانین اسلامی هر دو مانع شکنجه هستند و بنابراین ادعاهای شکنجه در ایران معتبر نیستند. اما من همچنان اصرار دارم که وجود تدابیر قانونی به خودی خود نمیتواند ادعاهای شکنجه را رد کند. من همچنین از نرخ بالای اعدامهایی که در ایران اجرا می شوند بسیار نگرانم، اکثر این اعدامها به دلیل جرایم مربوط به مواد مخدر صورت می گیرند که استانداردهای بین المللی “جدی ترین جرایم” را برآورده نمیکنند.»

آقای شهید درخصوص ویژگی های گزارش چهارم خود به شورا اظهارداشت: «به دنبال این هدف، من از مارس ۲۰۱۲ تا کنون با ۲۶۸ نفر مصاحبه کرده ام که ۱۶۹ نفر از آنان در تهیۀ گزارش اخیرم مصاحبه شده اند. من همچنین طیف گسترده ای از تحولات گزارش شده در رسانه های ایرانی و بین المللی، شامل سومین گزارش دوره ای به کمیتۀ حقوق اقتصادی و اجتماعی را دنبال کرده ام؛ دهها بیانیه و گزارش دولت ایران را مطالعه کرده ام، و دهها گزارش تولید شده توسط چندین سازمان غیر دولتی را مورد بررسی قرار داده ام که نام ۱۷ مورد را در پانوشت های این گزارش منعکس کرده ام.»

احمدشهید درپاسخ خود تصریح کرد: «جمهوری اسلامی ایران پیشرفت های شایان ذکری در زمینۀ حقوق زنان داشته است. این دستاوردها شامل پیشرفت در زمینه های بهداشت، باسوادی، و میزان ثبت نام در مقاطع ابتدایی و متوسطۀ تحصیلی می باشند. مجلس شورای اسلامی ایران همچنین اخیرا مدت  مرخصی زایمان را از شش ماه به نه ماه افزایش داده است و قانون جزای اسلامی جدید که هنوز توسط دولت ایران به اجرا گذاشته نشده است صندوقی برای مساوی کردن مبلغ دیۀ جراحات و مرگ تصادفی برای زنان و مردان تاسیس می کند. با این حال، گزارشاتی در خصوص تصمیمات جدید برای محرومیت زنان از دسترسی به چندین زمینۀ تحصیلی، موانع جدید برای آزادی حرکت زنان، و قوانین موجود که مانع توانایی زنان برای دسترسی به مشاغل تصمیم گیر در دولت میشوند هنوز از مشکلات هستند.»

جوادلاریجانی رییس ستادحقوق بشر قوه قضاییه در جواب خود به گزارش احمد شهید در جلسه گفت بررسی گزارش دوره ای تنها مکانیسم نظارت حقوق بشر است و با حمله به مکانیسم گزارش ویژه سازمان ملل آن را «تحریف آمیز» و «سیاسی»  و «گزینشی»خواند. لاریجانی گفت جمهوری اسلامی به صورت مطلق دستورکار گزارشگر ویژه را رد می کند و این موضع را در آینده نگه خواهد داشت ولی تصریح کرد که این موضع به معنی همکاری نکردن با مکانیسم های سازمان ملل نیست. او گفت این همکاری جامع است و با همه عضوهای سازمان ملل است. لاریجانی گفت در جریان سفر اخیر بان کی مون به ایران با او ملاقات کرده است و از همکاری با دستورکارهای موضوعی را مطرح کرده است. او گفت ایران به کمیته های مرتبط سازمان های بین المللی گزارش داده برای نشان دادن تعهدات بین المللی اش. او گفت گزارش شهید را تولید آمریکا و کشورهای اروپایی دانست. او گفت گزارش گزارشگر را نباید خارج از دشمنی این کشورها با ایران دید. لاریجانی گفت رفتار گزارشگر کمترین درجه بی طرفی را ندارد. رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضاییه گزارش احمد شهید را «ناعادلانه»، «غیرمنصفانه»، «موضع دارانه» دانست و گفت گزارشگر با یک «گروه تروریستی بدنام» کار کرده است.

لاریجانی شهید را متهم کرد که به پیشرفت های جمهوری اسلامی در ترویج حقوق بشر اشاره ای نکرده است و از اینکه در گزارش به تحریم علیه مردم ایران اشاره ای نشده است انتقاد کرد. این درحالی است که بخشی از گزارش احمد شهید به تحریم ها علیه ایران اختصاص دارد. لاریجانی ایران را یک کشوردموکراسی با نفوذ در منطقه خواند و از اینکه مساپل فرهنگی و مذهبی ایرانیان نادیده گرفته می شود (اشاره به حقوق دگرباشان جنسی) از تحمیل یک نوع روش زندگی که در کشورهای اروپایی مرسوم است به تعبیر خود انتقاد کرد.

احمدشهید همچنان گفت: «من همچنان اعتقاد دارم که نتایج حاصل از بررسی دوره ای جهانی ایران زمینۀ محکمی برای تعامل و بررسی پیشرفت دولت در ارتقاء احترام برای حقوق بشر در کشور فراهم میکند. اکثر ۱۲۳ توصیه ای که توسط دولت ایران پذیرفته شده اند به نگرانی ها در خصوص حقوق مدنی و سیاسی، حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، و نگرانی در خصوص تبعیض مربوط میشوند. بنا بر این، روش کاری من  تلاش می کند تا پیشرفت حاصل شده در این زمینه ها را ارزیابی کند و نسبت به شناسایی موانع ظرفیت دولت برای انجام تعهدات حقوق بشری خویش هدفمند است.»

 درمیان کشورهایی که پس از نماینده ایران صحبت کردند نماینده سوئد از «گزارش جامع» شهید تشکر  و از رویکردهای مطرح شده استقبال کرد. نماینده سوئد به خصوص در مورد وضعیت زنان ابراز نگرانی کرد. محرومیت زنان در بسیاری از دانشگاه ها در برخی رشته ها توسط حکومت ایران توسط نماینده این کشور مورد انتقاد قرار گرفت. گروه های مذهبی و به خصوص تبعیض اقلیت بهایی و نیز افزایش اعدام و نیز شکنجه از جمله موارد دیگر مطرح شده بود که وی از دولت ایران  خواست این رفتارها را متوقف کند. وی همچنین نسبت به آزار واذیت افرادی که با گزارشگر صحبت کرده اند نیز انتقاد کرد.

نماینده اتحادیه اروپا سخنران بعدی بود که از احمدشهید تشکر کرد واز نگرانی این اتحادیه نسبت به افزایش اعدام ها گفت. وضعیت نارضایان سیاسی، اقلیت های مذهبی، فعالین حقوق بشر و دستگیر و آزار واذیت روزنامه نگاران از جمله موارد دیگر نگرانی نماینده اروپا بود. وی همچنین با اشاره به حبس خانگی رهبران مخالف ایرانی میرحسین موسوی و مهدی کروبی و همچنین زهرا رهنورد گفت که دولت ایران در اینکه توضیح بدهد چنین اقدامی را «ناکام» بوده است.

نماینده ونزوئلا در ادامه به طرفداری از ایران به انتقاد از دستور کار گزارشگر ویژه پرداخت و گفت که این دستور کاراعتبار سازمان ملل را با خدشه مواجه می کند و آن را «تحریف» واقعیت توسط قدرتهای جهانی نامید. او گفت ایران خواست خود را برای همکاری با مکانیسم های سازمان ملل نشان داده است از جمله  بسیاری از توصیه های گزارش دوره ای قبول کرده است. او سازمان ملل را به «سیاسی کاری» و «استانداردهای دوگانه» متهم کرد.

نماینده کشوراکوادر در سخنان خود با کلیت ایده گزارشگر ویژه خاص هر کشوری مخالفت کرد اما با وجود اینکه این اظهارات می تواند همراهی با اظهارات مقامات ایرانی تلقی شود، وی نگرانی کشور خود را از اعدام های وسیع در ایران اعلام کرد و مستقیما از حکومت ایران خواست که حکم اعدام را لغو کرد.

نماینده آمریکا گفت که جامعه بین المللی باید به چنین  گزارش های منصفانه ای  ادامه دهد. او گفت که ادامه استفاده از شکنجه نگران کننده است. دستگیری روزنامه نگاران، اقلیت های مذهبی و قومی، وفعالان مدافعان حقوق بشر و همچنین محدودیت های اینترنت و آزادی بیان نیز از مواردی بود که وی نسبت به وقوع آنها ابراز نگرانی کرد. موضوع اعدام های گسترده ودادرسی غیرعادلانه و همچنین مرگ ستار بهشتی و نبود یک تحقیق عادلانه از جمله موارد دیگری بود که نماینده آمریکا مطرح کرد. او همچنین از ایران خواست اجازه دهد احمدشهید به ایران سفر کند.

نماینده سوئیس، نروژ، جمهوری چک واتریش نیز با حمایت از گزارش احمدشهید به موارد مطرح در گزارش اشاره کردند وآنها راموجب نگرانی دانستند. نماینده اتریش گفت در ایران بیش از ۴۵ روزنامه نگار در زندان هستند ودولت ایران باید هر چه سریعتر آنها را آزاد کند. موضوع روزنامه نگاران و دستگیری آنها همچنین مورد توجه نماینده جمهوری چک قرار گرفت علاوه بر موضوع دستگیری فعالان حقوق بشری همچون نرگس محمدی و نسرین ستوده.

احمدشهید در بخشی از مطالبی که در مقر اجلاس در خصوص گزارش ارائه شده خود مطرح کرد گفت: «ماه گذشته من همراه با متخصص آزادی عقیده و بیان، مدافعان حقوق بشر، و رییس و گزارشگر ویژۀ کارگروه بازداشتهای خودسرانه از ایران خواستار توقف فوری موج اخیر دستگیری های روزنامه نگاران و آزادی افرادی که بازداشت شده بودند که اکثر آنها برای رسانه های مستقل خبری کار میکنند شدیم. ما تاکید کردیم که نگرانیم که دستگیریهای انجام شده بخشی از یک برنامۀ وسیع تر برای سرکوب روزنامه نگاران و رسانه های مستقل به بهانۀ همکاری با رسانه های خارجی و سازمانهای حقوق بشری “ضد انقلاب” باشند. پیش از دستگیریهای ذکر شده، ۴۵ روزنامه نگار در زندانهای ایران به سر می بردند.»

گزارشگرویژه سازمان ملل گفت: «همچنین گزارش شده است که ۱۱۰ بهایی در حال حاضر به دلیل انجام باورهای مذهبی خویش در زندانهای ایران هستند؛ ۱۳ مسیحی پروتستان در حال حاضر در مراکز مختلفی در ایران در زندان به سر می برند؛ و دراویش، اعضاء اقلیت مذهبی یارسان، و مسلمانان سنی همچنان مورد اقدامات تنبیهی قرار میگیرند و نگرانی جدی در خصوص وضعیت اقلیت های مذهبی در ایران به وجود می آورند.»

گزارشگر ویژه سازمان ملل همچنین گفت: «همچنین تخمین زده میشود که ۴۰ وکیل دادگستری از سال ۲۰۰۹ تا کنون مورد محاکمۀ قضایی قرار گرفته اند و حداقل ۱۰ نفر از آنان، از جمله خانم نسرین ستوده، آقای عبدالفتاح سلطانی، و آقای محمدعلی دادخواه  در حال حاضر به اتهام جرمهایی مانند “عضویت در سازمانی که خواهان براندازی نظام است” و “نشر تبلیغات علیه نظام از طریق مصاحبه با رسانه های خارجی” در بازداشت به سر می برند.»

ادامه این جلسه با پایان یافتن زمان اداری به فردا موکول شد. بیش از ۱۰ کشور دیگر فردا صبح نظرخود را مطرح خواهند کرد و آقای شهید و آقای لاریجانی بار دیگر به پرسش های مطرح شده در پایان جلسه پاسخ خواهند داد.

رای قاطع شورای حقوق بشر ماموریت احمد شهید را تمدید کرد: ۲۶ رای موافق در برابر ۲ رای مخالف

$
0
0

قطعنامه امروز با ۲۶ رای موافق، ۲ رای مخالف و ۱۷ رای ممتنع به تصویب رسید. پاکستان و ونزوئلا تنها ۲ کشوری بودند که با آن مخالفت کردند. عکس از فیس بوک خانم دایان علایی

گزارشگر ویژۀ سازمان ملل “فرهنگ مصونیت از مجازات” را برجسته می کند

(۲ فروردین ۱۳۹۲) کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران از رای ۲۶ به ۲ شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد برای تمدید حکم گزارشگر ویژه در امور حقوق بشر در ایران برای سومین سال پی در پی استقبال می کند. کمپین همچنین از مقامات ایران میخواهد تا با گزارشگر ویژه همکاری کنند و به وی اجازۀ بدهند که به کشور سفر کند.

گزارشگر ویژه احمد شهید در آخرین گزارش خود که در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۳۹۱ ارائه شد، «شرایطی که در آن حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نادیده گرفته می‌شوند و در قوانین و درعمل نقض میشوند» را شرح داد و تلاشهای مکرر خود برای کسب همکاری از دولت ایران را توصیف کرد. مقامات ایرانی همچنان از دسترسی احمد شهید به کشور جلوگیری می کنند و نمایندۀ ایران در شورای حقوق بشر مجددا در بیست و دومین جلسۀ شورا به حملات شخصی علیه احمد شهید دست زد.

هادی قائمی، مدیر اجرایی کمپین گفت: «رای امروز تصمیم قاطع جامعه بین المللی و هشدار به حکومت ایران در قبال بحران حقوق بشر در این کشور می باشد و نماینگر این است است که مسیله هسته ای تنها دغدغه جهان نیست.»

قطعنامه امروز با ۲۶ رای موافق، ۲ رای مخالف و ۱۷ رای ممتنع به تصویب رسید. پاکستان و ونزوئلا تنها ۲ کشوری بودند که با آن مخالفت کردند.

پس از اینکه در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۳۹۱ احمد شهید گزارش خود را به شورای حقوق بشر ارائه کرد، محمد جواد لاریجانی، رییس هیئت ایرانی و رییس شورای حقوق بشر قوۀ قضاییۀ ایران، به جای اینکه به محتوای گزارش احمد شهید بپردازد، به حملۀ کلامی به شخص گزارشگر ویژه دست زد. حملات شخصی لاریجانی باعث شد که رییس شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به اعضاء شورا تذکر بدهد که در هنگام بحث ادب را رعایت کنند و گفت: «من نمیتوانم مورد هدف قرار گرفتن گزارشگر ویژه در این بیانات را نادیده بگیرم…هیچگونه حملات شخصی علیه گزارشگر ویژه نمیباید انجام پذیرد.»

هادی قائمی گفت: «حکومت ایران باید به فرار از پاسخگویی به سازمان ملل پایان داده و با گزارشکر ویژه همکاری و دسترسی وی به درون کشور را سریعا فراهم کند. آقای شهید نشان داده که علی رغم ممانعت سفر به ایران هم می‌تواند با گزارشگری کاملا معتبر جهان را از آنچه درون کشور می‌گذرد آگاه کند ولی حکومت با همکاری با وی و برداشتن قدمهای مثبت باید به بهبودی شرایط بپردازد.»

احمد شهید، گزارشگر ویژۀ سازمان ملل جدیدترین گزارش خود در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران را در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۳۹۱ به شورای حقوق بشر ارائه کرد. این گزارش اعلام میکند که از آغاز حکم خویش در سال ۲۰۱۱، گزارشگر ویژه ۴۰۹ مصاحبه با “منابع اصلی که در داخل و یا خارج از کشور قرار دارند” انجام داده است که شامل ۱۶۹ مصاحبه که بین شهریور و دیماه ۱۳۹۱ انجام شده اند و در گزارش اسفند ۱۳۹۱ منعکس شده اند می باشد.

این گزارش تصریح می کند که: «نقض گستردۀ سیستمیک و سیستماتیک حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران ادامه دارد… همچنین، فقدان تحقیق دولت و جبران عموما بانی یک فرهنگ معافیت از مجازات می‌شود که بیشتر باعث تضعیف تاثیر ابزار حقوق بشری می‌شود که ایران خود آن را تصویب کرده است.»

تمدید امروز حکم گزارشگر ویژه فشار بین المللی بر ایران برای رسیدگی به نقض حقوق بشر و آغاز به همکاری های معنی دار با مکانیزم های سازمان ملل متحد را تشدید می‌کند. از زمان ایجاد این حکم، گزارشگر ویژه چهار گزارش مشروح در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران منتشر کرده است. گزارشهای دیگری توسط دبیر کل سازمان ملل متحد، قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران، بررسی انطباق ایران با میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی توسط کمیتۀ حقوق بشر، نظر صادر شده توسط کارگروه بازداشتهای خودسرانه، و چندین بررسی دوره ای جهانی نیز به این ارزیابی گزارشگر ویژه که «به نظر میرسد درجۀ جدیت نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران افزایش یافته باشد» می افزاید.

کمپین بین المللی برای حقوق بشر در ایران از حمایت جهانی برای ماموریت گزارشگر ویژه استقبال می کند، و از ایران می‌خواهد با کلیۀ مکانیزم های حقوق بشر سازمان ملل برای رسیدگی به وضعیت رو به وخامت حقوق بشر در ایران همکاری کند.

“بحران فزآینده: تاثیر تحریم های غرب و سیاستهای حکومت ایران بر توانایی ایرانیان برای احقاق حقوق اقتصادی و اجتماعی”

$
0
0

“بحران فزآینده: تاثیر تحریم های غرب و سیاستهای حکومت ایران بر توانایی ایرانیان برای احقاق حقوق اقتصادی و اجتماعی” متن کامل گزارش به زبان انگلیسی را اینجا دانلود کنید.

خلاصه اجرایی گزارش: “بحران فزآینده: تاثیر تحریم های غرب و سیاستهای حکومت ایران بر توانایی ایرانیان برای احقاق حقوق اقتصادی و اجتماعی”

به رغم اظهارات اعلام شدۀ کشورهای دخیل در تحریم های اقتصادی که این محدودیت های اقتصادی متوجه دولت ایران به خاطر برنامه هسته ای اش می باشد  و ادعای دولت ایران که با موفقیت در حال برپاسازی اقتصادی مقاومتی است، تحریمهای غربی و سیاستهای دولت ایران دست به دست هم داده اند تا باعث کاهش شدید توانایی مردم ایران برای احقاق حقوق اقتصادی و اجتماعی خود شوند. در واقع، بحرانی رو به رشد در ایران در جریان است: ایرانیان، به خصوص آنانی که از طبقات آسیب پذیر اقتصادی ایران هستند، به صورت فزآینده‌ای توانایی خود را برای دسترسی به حقوق اولیه ای مانند تغذیۀ متناسب، دارو، اشتغال، و خدمات پزشکی از دست می دهند.

(متن کامل گزارش به زبان انگلیسی را اینجا دانلود کنید.)

تحقیق انجام شده  توسط کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران با عنوان “بحران فزآینده: تاثیر تحریم های غرب و سیاستهای حکومت ایران بر توانایی ایرانیان برای احقاق حقوق اقتصادی و اجتماعی”، هزینه هایی را که به مردم ایران به دلیل ترکیب تحریم‌های بین المللی اعمال شده بر جمهوری اسلامی ایران و همچنین سیاستهای اقتصادی اتخاذ شده توسط حکومت ایران  تحمیل می شود را  آنان تشریح می‌کند. این تحقیق با بررسی گزارش‌ها، اسناد و مدارک موجود و همچنین مصاحبه های مشروح با افرادی از گروه های مختلف ایرانیان، نشان می‌دهد که تحریمها و سیاستهای حکومت اینک به صورت فزاینده ای از توانایی بسیاری از ایرانیان برای برآورده کردن نیازهای اولیۀ اقتصادی- احتماعی خود جلوگیری می‌کند.

پیش از سال ۱۳۹۱، تحریمها تاثیر تعیین کننده ای روی وضعیت اقتصادی ایران نداشتند. در دورۀ بین سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۹۰، تاثیر تحریمهای بین المللی علیه ایران محدود بود چون تحریمهایی که در این دوره وضع شدند همگی به صورت یکجانبه از طرف آمریکا اجرا شده و سایر کشورها میتوانستند خلاء ایجاد شده در تجارت با ایران را، حتی اگر هزینۀ آن برای جمهوری اسلامی بیشتر میشد، پر کنند.

در همین دوره زمانی، سیاستهای اقتصادی مضری که توسط دولتهای مختلف جمهوری اسلامی ایران اتخاذ شدند از لحاظ هزینه‌های اقتصادی تاثیر بسیار مخرب‌تری درمقایسه با هر تحریمی که علیه کشور وضع شده بود، داشتند. تحت رهبری آیت الله خمینی پس از انقلاب (سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۷)، ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی (۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶)، ریاست جمهوری محمد خاتمی (۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴)، و محمود احمدی نژاد (۱۳۸۴ تا کنون)، سیاستهای اقتصادی چنان وضعیتی را ایجاد کرد و تداوم بخشید که از جمله آثار می توان به اقتصاد دولت محورو متکی به نفت، غیر موثر و فاسد اشاره کرد.  نتیجۀ این سیاستهای اقتصادی بیکاری، تورم، فرارمغزها و نوسان شدید رشد اقتصادی بوده است. اما قیمت نفت که ظرف دهۀ اخیر به صورت استثنایی بالا بوده به دولت ایران این امکان را داده تا هزینه هایی را که همراه با سیاست های دولت و یا تحریم ها بوده جبران کند و یا بپوشاند و از این طریق آسیب های اقتصادی به مردم ایران را قابل تحمل‌تر کند.

پس از اجرای تحریمهای چند جانبه در سال ۱۳۹۱ که کلیۀ بخش های اقتصاد ایران را نشانه گرفت و منبع اصلی درآمد ایران یعنی صنعت نفت آن را مستقیما مورد هدف قرار داد، این وضعیت به صورت قابل توجهی تغییر کرد. ماهیت جامع و دقیق این تحریم ها کلیۀ بخش های تجارت با جمهوری اسلامی را تحت تاثیر قرار داده و حتی نقل وانتقال کالاهایی که صراحتا از تحریم ها معاف هستند را نیز مشکل کرده است. هزینه های این تحریم برای مردم ایران وقتی تشدید شد که توام شد با سیاست‌های ناکارآمد اقتصادی دولت ایران، بخصوص آن  سیاست هایی که در دورۀ تحت مدیریت محمود احمدی نژاد اجرایی شدند. این سیاست ها خود باعث تشدید تورم و بیکاری در کشور شد، و اقتصاد وارداتی و متکی به نفت ایران را عمیقا نسبت به تاثیر تحریم های سال ۱۳۹۱ آسیب پذیرکرد.

علاوه بر سوء مدیریت ریشه دارو همه جانبه در کشور، مشکلات اقتصادی مردم به دلیل سیاست هایی که چه به صورت عامدانه و برای مقاصدسیاسی و چه به دلیل بی کفایتی دراداره امور بوده، باعث شده تحریم ها مشکلات اقتصادی را تشدید کند. برای مثال، کمبود تخصیص منابع ارزی برای واردات اقلام حیاتی مانند دارو توسط دولت برای بسیاری از مردم ایران یک بحران جدی ایجاد کرده است.

بنابراین ترکیب تحریم ها و سیاست های رژیم اثرات فلج کننده ای داشته اند. به دلیل افزایش بسیار زیاد هزینه های معامله و عملیاتی که ریشه در ممنوعیتهای بانکی، مالی و بیمه دارند، انتقال هر نوع کالا به داخل و یا خارج از کشور به نحو بازدارنده ای گران شده است. این بحران بیش از همه، یا به دلیل قطع کانالهای پرداخت در راستای ممنوعیتهای بانکی، و یا چون شرکتها به انجام معاملات با جمهوری اسلامی تمایلی ندارند و یا می‌ترسند تحریمها را نقض کنند شامل غذا، دارو و سایر اقلام بشردوستانه می‌شود. در نتیجه، برای ایران سخت شده است که میزان مورد نیاز واردات مورد نیاز را حفظ کند که نه فقط شامل غذا و دارو، بلکه شامل ورودی ها و مواد اولیه ای نیز می شوند که صنایع ایران به آنها وابستگی دارد.

در همین حال، تحریم ها درآمدهای نفت ایران را به بیش از نصف تقلیل داده اند واین به صورت قابل ملاحظه ای به کاهش چشمگیر ارزش ریال کمک کرده است. دولت ایران که درآمدهای ارزی اش نصف شده و قادر به انتقال درآمدهای نفتی خویش به ایران نیست، برای تامین منابع مالی برای حمایت از ارز خود مشکل پیدا کرده است. در نتیجه، تورم به شدت و طبق برخی تخمین ها تا ۵۰ درصد و در بعضی بخشها از این نیز بیشتر افزایش یافته، استاندارد زندگی کلیۀ حقوق بگیران افت جدی و تعداد فزاینده ای از افراد بیکار و خانواده های آنان که در مناطق شهریِ کشور زندگی میکنند به سمت فقر و سوء تغذیه رانده  می‌شوند.

افت بخش تولید کشور و همراه با آن وضعیت در حدود ۱۵ میلیون کارگر ایران و خانواده هایشان، بخصوص ملموس بوده است. تحریمها دسترسی به وجوه رایج را کاهش داده و هزینه های وجوهی که تولیدکنندگان برای خرید ورودی های ضروری، مواد اولیه، قطعات یدکی، ماشین آلات، و کالاهای سرمایه ای نیاز دارند را کاهش داده است. در عین حال، با اجباری کردن محدودیتها و افزایش هزینه های مالی، حمل و نقل، و بیمه، تحریم‌ها هزینه های اجرایی را افزایش داده اند. از سال ۱۳۹۱، تعداد ورشکستگی ها، اخراج ها و تعطیلی کارخانجات به شدت افزایش یافته است. کاهش سریع ذخایر ارزی کشور به نحو فزاینده ای ورود کالاهای سرمایه ای و ورودی که بخش صنعتی ایران به آنها برای ادامۀ حیات خود نیاز دارد را قطع خواهد کرد. این منتج به تعطیلی تعداد بیشتری کارخانه و واحدهای تولیدی و فقیر شدن هرچه بیشتر بخشهایی از نیروی کار خواهد شد. در واقع در حدود دوسوم واحدهای تولیدی کشور درآستانۀ تعطیل شدن هستند و حقوق کارگران شاغل در آنها در حال حاضر به شیوه ای نامرتب ونامتناوب پرداخت می‌شود. میلیونها ایرانی از طبقات پایین تر و متوسط جامعه مشغول دست و پنجه نرم کردن با هزینه‌های رو به افزایش اجاره مسکن و غذا هستند و صفوف رو به رشدی از بیکاران اینک مجبور به فروش مایملک خود می شوند و از تهیه سه وعده غذای ساده برای خود و خانواده هایشان عاجز هستند.

بحران در سیستم بهداشت و درمان کشور به خصوص حاد است. ایران شدیدا به واردات در این بخش وابستگی دارد: بخش عمده ای از تجهیزات حساس  پزشکی ایران  وارداتی هستند و صنعت داروسازی، برای ۸۰ درصد از مواد اولیه ای که برای تولید محصولات خود از آنها استفاده می‌کنند به واردات وابسته است. داروهای پیشرفته ای که از آنها برای درمان بیماری های تهدیدکنندۀ حیات (که تقریبا ۶ میلیون ایرانی را تحت تاثیر قرار می‌دهند) استفاده می‌شود همگی وارداتی هستند. اما به دلیل تحریمهای بانکی و اخراج ایران از شبکۀ SWIFT، هیچ کانال مناسبی برای پرداخت کردن به تامین کنندگان غربی وجود ندارد. در شرایطی که بازکردن اعتبارنامه و یا حتی پرداخت پول نقد مشکل شده است، کمبودهای حادی در داروها و دستگاههای پزشکی و تاخیرهای طولانی در حمل و نقل دارو به ایران وجود دارد. حیاتی ترین داروی سرطان و سایر بیماریهای شدید در حال حاضر در دسترس نیست. کمبودها و کاهش ارزش ریال باعث شده که در بخش پزشکی تورمی بیش از ۳۵۰ درصد تولید شود و باعث شود تا آنچه که هنوز در دسترس است به صورت فزاینده ای برای بیشتر ایرانیان غیر قابل دسترسی شود.

ارزش غذایی و حفظ تعادل در سبدهای مصرف بیشتر ایرانی ها نیز همچنین کاهش یافته است. مردم ایران وابسته به واردات حدود یک چهارم از نیازهای غذایی خویش هستند. با سقوط ارزش پول ایران، افزایش هزینۀ واردات، و صفوف در حال افزایش بیکاران، تعداد افرادی که  نمیتوانند از عهدۀ خرید گوشت، مرغ، میوه، سبزیجات و لبنیات برآیند و در عوض  به یک رژیم غذایی منحصرا متشکل از کربوهیدرات تکیه می‌‌‌‌‌کنند، روز به روز افزایش می یابد.

افزایش قابل توجه نرخ فقر، گرسنگی، و سوء تغذیه پیامدهای منفی دیگری نیز دارد و در این صورت زنان و کودکان ممکن است به صورت ویژه تحت تاثیر جابجایی های اقتصادی و اجتماعی قرار بگیرند. خطرناک ترین این تاثیرات ترک تحصیل کودکان و کار کودکان است که بیشتر فشار چنین شرایطی را دختران نوجوان تحمل می‌کنند.

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران از دولت ایران و همچنین کشورهای تحریم کننده دعوت می‌کند تا سیاستهای خویش را با توجه به آسیب اقتصادی که به مردم ایران روا داشته می‌شود مورد بررسی مجدد قرار دهند. دولت ایران باید به سیاستهای هزینه زا و ناکارآمد و مضر خود که تنها به بدترشدن بحران دسترسی به دارو، غذا و سایر واردات ضروری منجر می‌شود خاتمه دهد. جامعۀ بین المللی باید بحران اقتصادی رو به رشد ایران را به رسمیت شناخته و تحریمهای فعلی را مورد بررسی مجدد قرار دهد. این تحریمها به این دلیل به اجرا گذاشته شدند تا هزینۀ عدم رعایت مصوبه های شورای امنیت سازمان ملل متحد در خصوص برنامۀ هسته ای ایران را برای دولت ایران بالا ببرند. اما مردم ایران که هیچ مسئولتی در انجام سیاستهای اتخاذ شده توسط دولت ایران ندارند به صورت فزاینده ای وادار به پرداخت هزینۀ تحریمها شده اند. بنابراین، این تحقیق در خصوص سیاستهای دولت ایران، دولتهای آمریکا و اتحادیۀ اروپا، سازمان ملل متحد، و شرکتهای بخش خصوصی مرتبط توصیه های خاصی ارائه می کند که هدف ازآنها ایجاد محیطی موثرتر برای سیاستهای داخلی در ایران و برنامۀ تحریمهای هدفمندتری که هزینه ها را به دولت ایران و نه به مردم ایران تحمیل میکند می باشد.

توصیه‌ها و پیشنهادات

- به دولتِ ایالات متحده و اتحادیه اروپا:

۱- در خصوص مجاز بودنِ صادراتِ کالاهای بشردوستانه به ایران، از جمله صدورِ مواد غذایی، دارو، و تجهیزات و داده های پزشکی، روشن و صریح اظهار بیان کنید.
۲- صدورِ مجوز برای تمام صادراتی که به دلایل بشر‌دوستانه توجیه شده‌اند، به ویژه صادرات مواد غذایی و پزشکی را تسریع کنید.
۳- با صراحت تمامی معاملاتِ  با محتوی بشردوستانه با ایران را از تحریم‌های بانکی معاف و به سرعت ملزومات قانونی آن را فراهم کنید به نحوی که شرکت‌هائی که مواد غذایی، دارو، تجهیزات پزشکی و دیگر کالاهای بشردوستانه به ایران صادر می‌کنند بتوانتد وجوه پرداختی همتایان ایرانی خود را دریافت کنند.
۴- یک بانک اروپایی انتخاب کنید که توسط دفترکنترل دارایی های خارجی دولت آمریکا آموزش ببیند، به طور رسمی مجاز شود، و تحت نظارتِ این دفتر، تمام معاملات بشردوستانه با ایران را اداره کند، و یا اجازه دهید یک آژانس بین‌المللی واسطه‌گر معاملات پزشکی و دیگر معاملاتِ بشردوستانه باشد.
۵- تمامِ صادرات مربوط به حیات جامعه مدنی در ایران، از جمله آنهائی که مربوط به دسترسی امن و باز به اطلاعات، مانندِ سخت‌افزارها و نرم‌افزارهای دیجیتالی است را به صراحت از تحریم معاف کرده، در صدور مجوز تسریع کنید، و آن را از ممنوعیت‌های بانکی معاف کنید.
۶- کانال‌هائی ایجاد کنید که به وسیلهِ آن مراکزِ آموزشی ایران بتوانند وجوه ارزی را پرداخت کنند و به پایگاه‌های اطلاعاتی حاوی کتاب و مقالات پژوهشی دسترسی یابند.

به سازمان ملل متحد:

۱- تشکیلِ یک نهادِ مستقل برای نظارت بر اثراتِ انسانی تحریم‌ها، با توجه خاص به واردات اقلام ضروری غذا و دارو، را تشویق کنید.
۲- تمام دولت‌های عضو را فرابخوانید که صراحتاً همه کالا‌های بشردوستانه، از جمله غذا، دارو و داده های پزشکی، و همچنین هر نوع کالا و خدمات لازم برای فعالیت جامعه مدنی در ایران را از تحریم‌ها معاف کنند، و مجوزهای صادرات این کالاها را سریعا میسر کنید.

به دولت ایران:

۱- بلافاصله بودجه لازم برای واردات داروهای مورد نیاز، و تجهیزات و داده های پزشکی به داخل کشور را تخصیص دهید.
۲- سهم بخش بهداشت و درمان از صرفه‌جویی‌های برنامۀ هدفمندسازی یارانه ها را به آنها تخصیص دهید.
۳- ارز را در پایین‌ترین نرخِ یارانه‌ای به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تخصیص دهید.
۴- بودجه‌ای که در حال حاضر برای اقلام لوکس مورد استفاده قرار می‌گیرد را مجددا به کالاهای بشردوستانۀ مورد نیاز به خصوص داروها و تجهیزات پزشکی تخصیص دهید.
۵- بانک‌های ایرانی را تشویق کنید که به صنعت داروسازی و بخش تولید وام بدهند.
۶- فرآیند گمرک و صدور مجوز برای داروها و تجهیزات و داده های پزشکی را تسهیل و تسریع کنید.

به شرکت‌های بخشِ خصوصی:

۱- شرکت‌های مرتبط به بخش پزشکی، از جمله شرکت‌های داروسازی، تامین کنندگانِ مواد و داده های اولیه، و شرکت‌های تجهیزات پزشکی باید طالب و درخواست‌کنندۀ همۀ مجوزهای لازم برای صادراتِ پزشکی به ایران باشند، و می‌باید برای راه‌اندازی نهادهای مالی واسطه‌ای که می‌توانند معاملات و پرداخت را پردازش کنند با تمام کوشش تسهیل و همکاری کنند.
۲- شرکت‌های فناوری باید خواستار معافیت صریح از تحریم‌ها باشند، و برای صدور مجوز برای تمام صادراتی که به جامعه مدنی ایران در به اشتراک‌گذاری اطلاعات و ارتباطات کمک می‌کند، از جمله برای نرم افزارها و سخت افزارهایِ موردِ نیاز برای دریافت سرویس‌های بی‌سیم ماهواره‌ای در ایران، ابزارهای شبکه‌های اجتماعی، و هرنوع فن‌آوری‌ مربوط به اطلاعات و ارتباطاتِ دیگر درخواست کنند.


تحریم‌ها و سیاستهای حکومت، تشدیدکننده نقض حقوق اجتماعی اقتصادی ایرانیان

$
0
0

بر اساس یک مطالعۀ جدید که امروز توسط کمپین منتشر شد، ترکیب تحریم های بین المللی و سیاستهای دولت ایران باعث وخامت شدید در توانایی ایرانیان برای دسترسی و بهره مندی از حقوق اقتصادی و اجتماعی خود شده است. (گزارش را اینجا دانلود کنید- PDF)

یک مطالعۀ جدید نشان میدهد تعداد فزآینده ای از ایرانیان در دسترسی به غذا، دارو و اشتغال مناسب با مشکل مواجهند.

(۲ اردیبهشت ۱۳۹۲)—کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران امروز گفت که جامعۀ بین المللی باید تحریمهای اقتصادی اعمال شده  که نه به تحمل هزینه برای دولت بلکه باعث صدمه به شهروندان ایرانی می شود را، به صورت جدی بازبینی و تصحیح کند و  دولت ایران نیز باید سیاستهای خود که به بحران دسترسی به دارو، غذا و سایر نیازهای ضروری مردم دامن میزند را متوقف و جامعه بین المللی را مطمئن سازد که سیاست هایش  به تشدید نقض حقوق اقتصادی و اجتماعی شهروندانش منجر نمی شود.

بر اساس یافته‌های یک مطالعۀ تفصیلی که طی ماه های گذشته توسط کمپین بین المللی حقوق بشردرایران انجام شده و امروز منتشر می‌شود، ترکیب تحریم های بین المللی و سیاستهای دولت ایران باعث وخامت شدید در توانایی ایرانیان برای دسترسی و بهره مندی از حقوق اقتصادی و اجتماعی خود شده است.

این مطالعه با عنوان “بحران فزآینده: تاثیر تحریم های غرب و سیاستهای حکومت ایران بر توانایی ایرانیان برای احقاق حقوق اقتصادی و اجتماعی”،  هزینه های تحمیل شده به مردم ایران را در ترکیب تحریم‌های بین المللی و همچنین سیاستهای دولت ایران تشریح می‌کند.

هادی قائمی، مدیر کمپین بین المللی حقوق بشردرایران گفت: « امروز در کشور یک بحران رو به رشد وجود دارد. ایرانیان، بخصوص آنانی که از طبقات پایین تر و متوسط اقتصادی جامعه هستند، به نحو فزاینده ای دسترسی خود به حقوق اولیه ای مانند یک رژیم غذایی متعادل، دارو، اشتغال، تحصیل و درمان را ازدست می دهند. تحریم ها نباید منجر به نابودی زیر بنای اقتصادی و اجتماعی کشور شود.»

-خلاصه اجرایی و توصیه‌-پیشنهادات مطرح شده درتحقیق «بحران فرآینده» – به زبان فارسی
-(کل گزارش ر اینجا دانلود کنید- به زبان انگلیسی PDF)

این مطالعه که مروری بر اسناد و مدارک و گزارش‌های مرتبط با مسائل اقتصادی ایران و تحولات مربوط به تحریم های بین المللی را طی سالهای گذشته وهمچنین اظهارنظرهای شهروندان ایرانی را در بر می گیرد، نشان می دهد که تحریم‌ها و سیاست‌های اعمال شده توسط حکومت جمهوری اسلامی به صورت همزمان  مانع از برآورده کردن نیازهای اساسی اقتصادی اجتماعی ایرانیان است.

براساس یافته های این تحقیق، قبل از سال ۱۳۹۱، سیاستهای ناکارآمدی که توسط دولتهای جمهوری اسلامی اتخاذ شده بودند، تاثیر چشمگیرتری نسبت به تبعات تحریم های اقتصادی اجرا شده بر علیه داشتند. اما وقتی که در سال ۱۳۹۱ تحریم‌های جامع چندجانبه ای که کلیۀ بخشهای اقتصاد ایران را مورد هدف قرارداد و مستقیما منبع اصلی درآمد ایران یعنی بخش نفت را نشانه گرفت، اجرا شد این  وضعیت تغییر کرد.

وقتی این تحریمها با سیاستهای اقتصادی دولت ایران ترکیب شدند، به خصوص آن سیاستهایی که در زمان حضورمحمود احمدی نژاد برکرسی ریاست جمهوری اجرا و موجب تشدید تورم و بیکاری شدند و اقتصاد وابسته به واردات و نفت ایران را عمیقا آسیب پذیر کردند، هزینه های اقتصادی چشمگیری را بر مردم ایران تحمیل کرده و می کند. تداوم سوء مدیریت درعمل باعث شده است که تحریم‌های اقتصادی نیز تاثیر بیشتری داشته باشند. برای مثال، تخصیص منابع ناکافی برای واردات اقلام ضروری مانند دارو برای شماری از ایرانیان که با این مساله دست و پنجه نرم می کنند، باعث ایجاد یک بحران شده است.

بنابراین ترکیب تحریم ها و سیاستهای رژیم نتایج فلج کننده ای داشته است. ممنوعیت‌های مالی، حمل و نقل و بیمه باعث شده اند که انتقال هرنوع کالایی به داخل و یا صدور کالا به خارج از کشور آنچنان گران شود که عملا چنین انتقالاتی را بسیار گران و پرهزینه کند و تحریمهای بانکی باعث از بین رفتن کانالهای پرداخت برای معاملات شده اند. در نتیجه، حفظ سطوح مورد نیاز واردات ضروری شامل غذا، دارو، و سایر اقلام ضروری که به ادعای طراحان محدودیت های اقتصادی از تحریم معاف هستند، مانند مواداولیه و محصولاتی که صنایع ایران به آنها وابسته هستند مشکل شده است.

در همین حال، از آنجا که درآمد حاصله از فروش نفت ایران نصف شده است،  به صورت فزاینده ای مشکل است که از پول ملی حمایت و از بی ارزش شدن قیمت ریال جلوگیری شود. در نتیجه میزان نرخ تورم توسط منابع غیررسمی و دربرخی اقلام تا  ۵۰% و دربخشهایی حتی به بیش از این افزایش یافته است. استاندارد زندگی کلیۀ حقوق بگیران کاهش یافته و تعداد فزاینده ای از کارگران بیکار و خانواده هایشان به سوی فقر و سوء تغذیه سوق داده شده اند.

آنگونه که این مطالعه نشان می‌دهد، به صنایع ایران ضربۀ شدیدی وارد شده است. برای مثال، تحریمها دسترسی به وجوه مورد نیاز بخش تولید کشور را کاهش داده و هزینۀ آن را برای خرید مواد اولیه افزایش داده است، در حالیکه هزینه های معامله به نحو قابل توجهی افزایش یافته است. از سال ۱۳۹۱، تعداد ورشکستگی ها، اخراج ها، و تعطیلی کارخانه ها به میزان قابل توجهی افزایش یافته است و دستمزد کارگران اینک غالبا به صورت نامنظم پرداخت می‌شود. پانزده میلیون کارگر ایران ( و وابستگان آنان) با چالشی روزانه برای اینکه از پس هزینه‌های اجاره و غذا و دیگر مایحتاج ضروری یک زندگی ساده برآیند مواجهند.

براساس این مطالعه، به ویژه بحران در سیستم بهداشت و درمان کشور حاد به نظرمی رسد.  ایران برای تامین بخشی از تجهیزات پزشکی ضروری خود و همچنین تهیه مواد اولیه صنعت دارو سازی به خارج از کشور وابسته است. به علاوه تهیه داروهای پیشرفته ای که بیماران خاص مانند سرطان، ام اس، هموفیلی و… (که حدود شش میلیون ایرانی را تحت الشعاع قرار داده) به خارج ازایران وابسته است. اما به دلیل تحریمهای بانکی و اخراج ایران از شبکۀ سوییفت (SWIFT)، هیچ کانالی برای پرداخت به تامین کنندگان خارجی وجود ندارد.

دولت ایران هم همزمان با عدم تخصیص ارز لازم به بخش پزشکی این موقعیت را تشدید کرده است. در نتیجه کمبود شدیدی در بخش دارو و تجهیزات پزشکی به چشم می خورد. حیاتی ترین داروها برای سرطان و سایر بیماریهای خاص، اینک یا از کانال های متداول توزیع دارو در دسترس نیست و یا اگر در بازار آزاد قابل ابتیاع است به دلیل قیمت سرسام آور آن و نحوه عرضه عملا از دسترسی نیازمندان خارج است.

افزایش قابل توجه نرخ فقر همچنین پیامدهای منفی دیگری نیز، مخصوصا برای زنان و کودکان بوجود می آورد که شامل ترک تحصیل کودکان وکودکان شاغل است و براساس مطالعات انجام شده، فشار اصلی این پیامدها را دختران نوجوان تحمل می کنند، احتمال اینکه زنان شغل خود را از دست بدهند بیشتر است و آشفتگی های اقتصادی و اجتماعی ممکن است به افزایش خشونت خانگی بیانجامد.

هادی قائمی گفت: “مردم ایران مسئول سیاستهای دولت در مورد برنامۀ اتمی اش نیستند. آنها نباید هزینۀ آن را تحمل کنند. چه دولت های غربی و چه حکومت ایران نمی توانند از زیر بار مسوولیت انسانی صدماتی که به مردم کشور وارد می شود شانه خالی کنند.”

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران از کلیۀ دست اندرکاران می‌خواهد تا سیاستهایشان را با توجه به آسیبهای اقتصادی که به مردم ایران تحمیل شده است مورد ارزیابی مجدد قرار دهند. به خصوص کلیۀ اقدامات باید فورا برای تسریع صادرات پزشکی، غذایی، و سایر کالاهای بشردوستانه به ایران، که به صورت حاد مورد نیاز قرار دارند، انجام شود. در گزارشی که کمپین منتشر کرده است، پیشنهاداتی به دولت ایران، دولت غربی وسازمان ملل برای تغییر وضعیت موجود ارائه شده است.

خلاصه اجرایی و این توصیه ها و پیشنهادات را اینجا بخوانید.

جزئیاتی در خصوص وضعیت زندانی عقیدتی آرش صادقی از زبان وکیل وهم بندی سابق او

$
0
0

محمود علیزاده طباطبایی، وکیل سابق آرش صادقی که به دلیل تقاضای پدر این زندانی مجددا پیگیر وضعیت او شده است در خصوص اینکه به چه علت او مورد ضرب و شتم قرار گرفته و وضعیت روحی و جسمی او به چه صورت است و آیا توانسته او را ببیند پاسخی نداد و تنها در خصوص وضعیت پرونده اش گفت:« با پیگیری های که در چند روز گذشته داشتم فکر می کنم به زودی برای پرونده جدید او کیفرخواست صادر شود و آن را به دادگاه بفرستند.»

وکیل سابق آرش صادقی در خصوص آخرین وضعیت این زندانی عقیدتی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:« طی پیگیری های که انجام دادم مطمئن شدم که او زنده است و شایعاتی که در موردش بود درست نیست.» اما محمود علیزاده طباطبایی، وکیل سابق این زندانی سیاسی در خصوص اینکه آیا او مورد ضرب و شتم مسولان زندان گرفته است و چرا به بند عمومی منتقل نمی شود و آیا خانواده اش موفق به ملاقات با او شده اند، پاسخی نداد و گفت:« من نمی توانم جواب اینها را بدهم. ما خیلی نگران بودیم که آیا آرش زنده است یا نه و در روزهای گذشته اطمینان پیدا کردم که زنده است.»

۲۰۰ نفر از فعالان سیاسی در اعتراض به وضعیت آرش صادقی و بی خبری مطلق از او چند روز گذشته نامه ای خطاب به احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد منتشر کردند مبنی بر اینکه آرش صادقی به علت ضرب و شتم از سوی ماموران دست به اعتصاب غذا در بند ۲۰۹ زندان اوین زده است و سلامت روحی و جسمی او در ابهام است. به دنبال این نامه شایعاتی که زنده بودن او را به طور کل زیر سوال می برد قوت گرفت.

محمود علیزاده طباطبایی، وکیل سابق آرش صادقی که به دلیل تقاضای پدر این زندانی مجددا پیگیر وضعیت او شده است در خصوص اینکه به چه علت او مورد ضرب و شتم قرار گرفته و وضعیت روحی و جسمی او به چه صورت است و آیا توانسته او را ببیند پاسخی نداد و تنها در خصوص وضعیت پرونده اش گفت:« با پیگیری های که در چند روز گذشته داشتم فکر می کنم به زودی برای پرونده جدید او کیفرخواست صادر شود و آن را به دادگاه بفرستند.»

آرش صادقی، دانشجوی ترم ششم کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، عضو انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی و عضو ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی در انتخابات سال ۱۳۸۸ بود که در ۱۸ تیرماه ۱۳۸۸ به دنبال اعتراضات خیابانی دستگیر شد و در شهریور همان سال بدون دریافت حکم یا تفهیم اتهام آزاد شد. آرش صادقی مهرماه همان سال به دانشگاه علامه طباطبایی برای ادامه تحصیل رفت اما مجددا در آذر ماه دستگیر شد و در اسفند ماه ۸۸ مجددا بدون تفهیم اتهام و صدور حکم آزاد شد. او بار دیگر در خرداد ماه ۱۳۸۹ دستگیر شد و شهریور ماه همان سال آزاد شد. او پس از آزادی توسط وکیلش، محمود علیزاده طباطبایی، باخبر شد که شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی او را مجموعا در این چند دوره بازداشت به اتهام تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی به ۶ سال حبس محکوم کرده است.

اما بار دیگر ماموران اطلاعات ساعت ۴ صبح، هشتم آبان ماه ۱۳۸۹ به خانه این دانشجو به قصد دستگیری او حمله کردند که در اثر شوک این هجوم مادرش دچار ایست قلبی شد و فوت کرد. آرش صادقی  آن روز در منزل نبود. او پس از آن متواری شد اما در تاریخ ۳۰ آذرماه سال ۱۳۸۹ خودش را به زندان اوین معرفی کرد. او بلافاصله پس از آن به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد و در آنجا توسط ماموران اطلاعات تحت شکنجه قرار گرفت تا تکذیبه ای را در خصوص ارتباط مرگ مادرش با حمله ماموران امنیتی امضا کند.

پیمان عارف، زندان عقیدتی سابق که در دوره ای هم بندی آرش صادقی بود به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:« آرش در بند ۲۰۹ زندان اوین چنان مورد شکنجه برای امضا آن تکذیبه قرار گرفته بود که کتف دست راستش شکسته بود و وقتی به بند عمومی منتقل شد دکتر بند برای او ده جلسه فیزیوتراپی نوشت. من همه اینها را شاهد بودم. آرش آنقدر مورد شکنجه قرار گرفته بود که حتی دیگر نمی توانست دست راستش را بلند کند. یکسال بعد از بازداشتش و تقریبا یکماه قبل از آزادیش از روند حکمش مطلع شد که دادگاه تجدید نظر حکم او را از ۶ سال به ۵ سال زندان تخفیف داده است که فقط یکسال آن مشمول حکم تعزیری بود بنابراین او در تاریخ ۲۴ آذرماه ۱۳۹۰ از زندان آزاد شد.»

اما این آزادی زیاد طول نکشید و او مجددا در تاریخ ۲۵ دی ماه ۱۳۹۰ دستگیر شد و از آن زمان تا کنون در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می برد و هنوز اتهام جدید او اعلام نشده است.

پیمان عارف در پاسخ به این سوال که آیا آرش صادقی در آخرین دوره آزادیش فعالیت سیاسی داشته است، گفت:« آرش را من دوبار در آن مدت دیدم. او آنقدر افسرده و غمگین بود که کار خاصی نمی توانست بکند. شما فکر کنید با مرگ مادرش به زندان رفته بود و وقتی بیرون آمد خانواده اش او را مقصر مرگ مادرش می دانستند. به شدت افسرده بود. می دانم که در آن مدت یکبار به دانشگاه علامه برای پیگیری کارهای تحصیلش رفت که به او گفته بودند دیگر امکان تحصیل ندارد. تا آنجا که من می دانم بازجویش به او یکبار زنگ زده بود و با فحاشی گفته بود که او قصد دارد برای انتخابات مجلس خبرگان دانشگاه علامه را شلوغ کند و قصدش تحریم انتخابات است. دو روز پس از این تماس او سر کوچه خانه پدربزرگش دستگیر شد.»

پیمان عارف گفت:« از آن زمان تا کنون کسی او را در بند عمومی یا اتاق های عمومی بند ۲۰۹ ندیده است. این به معنای این است که او از زمان بازداشت تا کنون در سلول انفرادی است و کسی هم از سلامت و زنده بودن او خبری ندارد. در تمام این یکسال و نیمه گذشته او فقط دو ملاقات با پدربزرگش داشته است. هیچ کس هیچ اطلاعی از او ندارد.»

حسن روحانی برای عمل به وعده های حقوق بشری خود اقدام کند

$
0
0

گزارش جدید ۷۶ پیشنهاد عملی در اختیار رئیس جمهور ایران قرار می‌دهد 

(۳۰ مرداد ۱۳۹۲) کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران با انتشار گزارشی از حسن روحانی رئیس جمهور ایران می خواهد که قدم های مشخصی برای  توقف نقض حقوق بشر توسط دستگاه های دولتی درکشوربردارد و برای حکمفرما کردن حاکمیت قانون در کشور اقدام کند.

در گزارش تفصیلی که امروز با عنوان «عمل به وعده ها: یک نقشه راه حقوق بشری برای حسن روحانی» منتشر شد، کمپین به جزئیات نقض مستمرحقوق بشر در ۹ وزارتخانه دولتی که زیرنظر رئیس جمهور هستند پرداخته و در ادامه توصیه ها و پیشنهاداتی را برای پایان دادن به این موارد مطرح کرده است. این گزارش همچنین توانایی آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور را در حوزه هایی که او کنترل مستقیم دارد و او را قادر می سازد که اقدامات فوری برای توقف نقض حقوق بشر در حوزه های مرتبط با خود انجام دهد، مدنظر قرارداده است.

(نسخه کامل گزارش «عمل به وعده ها: یک نقشه راه حقوق بشری برای حسن روحانی»:PDF- آنلاین)

 

اگر چه این گزارش به هیچ عنوان شامل همه موارد نقض حقوق بشر دردستگاه های دولتی نیست و همزمان به نقض حقوق ملت در دستگاه های خارج از اختیار رئیس جمهور ایران نمی پردازد، اما می تواند به عنوان نقطه آغازی برای آقای روحانی به منظور عمل کردن به وعده های زمان پیکارانتخاباتی خود و احقاق حقوق مردم به حساب آید.

هادی قائمی مدیرکمپین بین المللی حقوق بشردرایران دراین زمینه گفت: « برای مدتی طولانی، فرهنگ مصونیت از مجازات در ایران جولان دار بوده و اجازه داده که نقض فاحش حقوق بشر بدون اینکه پاسخگویی برای آن باشد رخ بدهد و ادامه پیدا کند. مردم با آقای روحانی سخن گفته اند. رئیس جمهور ایران باید از دستور کار خود برای اجرای قانون اساسی و همچنین دفاع از حقوق مردم استفاده کند.»

متن کامل گزارش را اینجا دانلود کنید

متن کامل گزارش را اینجا دانلود کنید

اگر چه از نظرکلی قدرت قوه مجریه در کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران محدوداست، اما وزرایی که زیر نظر رئیس جمهورهستند مسوول طیف گسترده ایی از نقض حقوق بشر طی سالهای گذشته بوده اند. به همین جهت رئیس جمهور توانایی آن را دارد که با استفاده از همین قدرت محدود خود چنین مواردی را متوقف کند. آقای روحانی در مراسم تحلیف خود قول داد که قانون اساسی ایران را اجرا کند و بنابراین او باید سریعا تغییراتی را اجرا کند که سیاست هایی که منجر به نقض حقوق مردم می شود را متوقف و همچنین عملکردمقامات را در این دستگاه ها نظارت کند و مکانیسم هایی که تضمین کننده اجرای قانون اساسی هستند را فعال و یا به کار گیرد.

شماری از نهادهای خارج از قوه مجریه مانند سپاه پاسداران و همچنین صداوسیما و قوه قضاییه ایران سرزمین های امنی برای ناقضان حقوق بشر شده اند. اگر چه به عنوان رئیس قوه مجریه و مسوول اجرای قانون اساسی، رئیس جمهوری قدرت آن را دارد که با تذکر قانون اساسی وانجام تحقیقات در خصوص موارد نقض حقوق ملت توسط این دستگاه ها به عنوان وظایفی که قوانین ایران برای او مشخص کرده است، به توقف موارد نقض یاد شده اقدام کند. او همچنین می تواند لوایحی را به مجلس معرفی کند و یا دستورات و آئین نامه هایی را به عنوان رئیس قوه مجریه صادر کند و از این طریق در بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران تاثیرات جدی بگذارد.

درجریان مبارزات انتخاباتی سال ۹۲ درایران، میلیون ها نفر از حامیان آقای روحانی خواستار احقاق حقوق سیاسی ومدنی شدند از جمله آزادی زندانیان سیاسی از زندان و همچنین پایان دادن به حصر خانگی منتقدان سیاسی. کمپین بین المللی حقوق بشر درایران انتخاب آقای روحانی را فرصت مغتنمی می داند و آن را خوش آمد می گوید چرا که او تنها کاندیدایی بود که به طرح موضوعات مرتبط با نقض حقوق بشر پرداخت و این موضوع او را موقعیتی قرار می دهد که از همه ابزار در اختیار خود برای عمل به وعده ها و حاکمیت حقوق مردم استفاده کند.

کمپین همچنین از آقای روحانی می خواهد که به سالها دشمنی و خصومت دولت های قبلی نسبت به فعالیت و اقدامات و رابطه با فعالان مدنی و حقوق بشر – چه در داخل و چه درخارج از کشور- پایان دهد و برای عمل به وظایف و همچنین وعده های خود وارد گفت وگوی سازنده ای با جامعه فعالان حقوق بشر در عرصه داخلی و بین المللی شود تا بدین وسیله از امکانات گسترده و توان و تجربه و تخصص و عزم راسخی که در میان آنها برای بهبود وضعیت حقوق بشر وجود دارد، استفاده کند.

عمل به وعده‌ها: یک نقشه راه حقوق بشری برای رئیس جمهوری ایران

$
0
0
متن کامل گزارش را اینجا دانلود کنید

متن کامل گزارش را اینجا دانلود کنید

حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، درجریان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ وعده داد که از “حقوق ملت”، که در قانون اساسی کشور برشمرده شده است، حمایت کند. میلیون‌ها نفر از رای دهندگان به او خواستار حقوق اجتماعی و سیاسی، از جمله آزادی زندانیان سیاسی از زندان و حصر خانگی مخالفان سیاسی شدند.

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران از انتخاب آقای روحانی، تنها نامزدِ ریاست جمهوری که مسائل مربوط به حقوق بشر و حقوق مردم را مطرح کرد، استقبال می‌کند و از او درخواست می‌کند که به بانگ‌ صداهایی که در زمان مبارزات انتخاباتی‌اش شنیده شد توجه کند و از تمام ابزارهایی که در اختیار دارد، استفاده کند تا وعده‌های مبارزات انتخاباتی‌ و همچنین وظایف خود به عنوان رئیس جمهور در اجرای قانون اساسی و تعهدات بین المللی ایران را عملی کند.

در گزارشی که پیش رو دارید، کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران به نقض مداوم حقوق بشر در ۹ وزارتخانۀ تحتِ کنترلِ مستقیمِ رئیس جمهور اشاره کرده و توصیه‌هائی ارائه می‌دهد که وی می‌تواند با اجرای آنها به این تخلفات و موارد نقض حقوق شهروندان پایان دهد. درعین حال موضوعاتی را مطرح کرده است که رئیس دولت می‌تواند درحوزه اختیارات و وظایفی که دارد، به صورت مستقیم به پیگیری آنها بپردازد.

این گزارش به هیچ وجه شامل همه حوزه‌های مربوط به نقض حقوق بشر نمی‌شود و تنها برشی از وضعیت موجود کنونی است و اگر چه نقض حقوق بشر در ایران منحصر به نهادهای دولتی نیست و نهادهایی که به نوعی در نقض حقوق بشر مشارکت دارند، همه در این گزارش نیامده‌اند یا اگر آمده‌ ‌اند همه مواردی که می توان درباره آنها گفت ممکن است طرح نشده باشد، با این حال کمپین بین المللی حقوق‌بشر در ایران، موارد محدود مطرح شده را به عنوان نقطه شروعی برای آقای دکترحسن روحانی می‌داند تا بتواند گام‌های نخستینی را برای تحقق وعده‌های انتخاباتی‌اش و بازگرداندن حکومت قانون در ایران بردارد.
اگر چه قوۀ مجریه ایران محدودیت‌های حوزه‌ای دارد، ولی با این وجود وزارتخانه‌های تحت حوزۀ آن مسئولِ طیف گسترده‌ای از موارد نقض‌ حقوق بشر هستند. بنابراین رئیس جمهور این قدرت را دارد که از این موارد نقض‌ جلوگیری کرده و آنها را متوقف کند. آقای روحانی در مراسم تحلیفش متعهد به رعایت قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شد، از این رو او باید فورا تغییراتی را اجراء کند تا سیاست‌های مضر را اصلاح، عملکرد مقاماتِ درونِ دولتش را نظارت و از مکانیسم‌هایی که ضامن اجرای قانون و احترام به کرامت انسانی است حمایت کند.

طبقِ تحقیقات گستردۀ کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در پنج سال گذشته، چندین نهاد خارج از قوه مجریه – از جمله سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (سپاه)، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران (صدا و سیما)، و قوۀ قضاییه – به مامن ناقضان حقوق بشر تبدیل شده‌اند. به عنوان رئیس قوه مجریه، رئیس جمهور قدرت این را دارد که از این سازمان‌ها درخصوص عملکردشان در رابطه با شهروندان سوال کند و به آنها تذکر بدهد و آنان را در مورد این موارد نقض حقوق بشر پاسخگو نگهدارد. او همچنین در موقعیت منحصر به فردی‌است که از هر وهمۀ موارد نقض حقوق بشری که توسط وزارتخانه‌ها و سازمانهای متبوع وی در قوه مجریه انجام می‌شوند می تواند جلوگیری کند.

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران همچنین خواستار این است که آقای روحانی به سال‌ها خصومت نسبت به فعالان و سازمان‌های حقوق بشر پایان داده و به جای آن به تعامل با تشکلها و فعالان داخلی و بین المللی حقوق بشر برای حمایت از حقوق مردم ایران بپردازد.

(نسخه کامل گزارش «عمل به وعده ها: یک نقشه راه حقوق بشری برای حسن روحانی»PDF)

وضعیت نامعلوم سه وب نگار و فعال فرهنگی –دانشجویی بازداشتی

$
0
0

احمدرضا نجداد – مهرداد فرمانی – احسان مولوی فر

با گذشت حدود سه هفته از بازداشت سه فعال دانشجویی و وب نگار در استان های فارس و تهران، از وضعیت آنان کماکان خبری منتشر نشده و تنها یکی از آنان طی تماس با خانواده، از تداوم تحقیقات و تمدید قرار بازداشت خود خبر داده و خانواده دو فعال دانشجویی نیز تهدید به برخورد قضایی شده اند. یک فعال حقوق بشری به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت احمدرضا نجداد، فعال فرهنگی و وب‌نگار اقتصادی منتقد، پنجشنبه ۲۸ شهریور ماه هنگامی که عازم خارج از کشور بود، گذرنامه او  در فرودگاه بین المللی تهران توقیف شد و سپس توسط چند تن از ماموران لباس شخصی بازداشت شد.

وی گفت که ماموران همزمان وسایل همراه وی را نیز از بخش کنترل تحویل گرفته و با خود بردند و با گذشت حدود سه هفته و بعد از مراجعات مکرر خانواده این نویسنده منتقد به زندان اوین و دادگاه انقلاب، سرانجام وی روز سه شنبه ۲۳ مهر ماه موفق شد دید با خانواده خود تماس تلفنی کوتاهی بگیرد و از تداوم تحقیقات پرونده و تمدید قرار بازداشت خود خبر دهد.

این فعال فرهنگی و بانی موسسه توقیف شدۀ «نجداد»، سال ۸۸ نیز احضار وتوسط ماموران وزارت اطلاعات در دفتر پیگیری این نهاد بازجویی شد و پس از آن  مجبور به تعطیلی موسسه خود شده بود. هنوز از دلیل بازداشت این وبنگار، خبری منتشر نشده است، به گفته فعال حقوق بشری که این خبر را در اختیار کمپین قرار داد، «آقای نجداد چندی پیش نیز به علت عدم صدور مجوز برای کتابش، بارها به وزارت ارشاد مراجعه کرده و با مسئولان بخش ممیزی در اداره کتاب دچار مشکلاتی شده بود.»

این فعال مدنی همچنین گفت که  با گذشت سه هفته از بازداشت مهرداد فرمانی و احسان مولوی فر، دو وب نگار و فعال دانشجویی دانشگاه شیراز، از وضعیت آنان خبری در دست نیست. این دو فعال دانشجویی روز یکشنبه هفتم مهر ماه ۹۲، در خوابگاه دانشگاه شیراز توسط چند مامور لباس شخصی مسلح به بیسیم و سلاح کمری بازداشت شدند.  شاهدان عینی به همچنین به وی گفته اند که ماموران لباس شخصی همراه با بازداشت فرمانی و مولوی فر، لب تاپ و تلفن همراه و جزوات آنها را نیز ضبط کرده و با خود انتقال داده بودند.

مراجعات خانواده فرمانی و مولوی فر به دادگاه انقلاب فارس و اداره کل اطلاعات استان نیز تا کنون نتیجه ای نداشته است، اما روز شنبه ۲۷ مهر ماه یکی از ماموران حاضر در دادگاه انقلاب به پدر مهرداد فرمانی و برادر احسان مولوی فر هشدار داد که در صورت مراجعه مجدد و ایجاد “مزاحمت”، آنها نیز بازداشت خواهند شد. چندی پیش نیز یکی از اعضای خانواده مریم شفیع پور، فعال دانشجویی بازداشتی، توسط دادستانی تهدید به برخورد قضایی شد.

آخرین گزارش احمد شهید گزارشگر ویژه به سازمان ملل: «امروز روزنه‌ای از فرصت در ایران باز شده است»

$
0
0
احمدشهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در حال قرائت گزارش خود در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل

احمدشهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در حال قرائت گزارش خود در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل

احمدشهید، امروز چهارشنبه در بیست و چهارمین جلسه کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل با سومین گزارش میان دوره ای خود به طرح مهمترین موضوعات حقوق بشری در ایران به خصوص موضوع اعدام های فزآینده، حضور صدها زندانی سیاسی و عقیدتی در زندان‌ها، دشواری و موانع آزادی بیان و فشار بر مطبوعات و روزنامه نگاران و همچنین نقض گسترده حقوق اقلیت های مذهبی و قومی به خصوص اقلیت دینی بهایی پرداخت.

در این جلسه که ۴۵ دقیق به طرح سخنان احمدشهید، پاسخ نماینده ایران و نیز پرسش و پاسخ کشورهای عضو اختصاص داشت احمد شهید از آزادی برخی از زندانیان سیاسی یا مرخصی آنها استقبال کرد و خواستار آن شد که بتواند برای گزارش دهی به ایران سفر کند. او گفت که توانسته است با مقامات ایرانی در ژنو و نیویورک ملاقات کند و پاسخ ایران را به گزارش خود در گزارشش لحاظ کند. شهید گفت که اگر به ایران می رفت می توانست گفت وگوی سازنده ای با مقامات ایرانی داشته باشد و همچنین می توانست در مورد اثرات تحریم ها روی زندگی مردم گزارش تهیه کند و در نتیجه کار خود بیاورد اما با اجازه ندادن به او این امکان از گزارشگر ویژه گرفته شده است.

احمدشهید همچنین به اقدامات مثبتی که توسط دولت حسن روحانی انجام شده پرداخت و همچنین وعده های وی در زمان پیکارهای انتخاباتی و خواستار تغییر برخی از قوانین ایران شد که عملا در تناقض با تعهدات بین المللی کشوردر حوزه حقوق بشر هستند. او از جمله، به جنایی کردن جرائم مطبوعاتی که توسط آن روزنامه نگاران به زندان می افتند اشاره کرد و خواستار اصلاح قوانین در این حوزه شد. احمدشهید ابراز امیدواری کرد که بتواند برای گزارش های بعدی به ایران سفر کند. او گفت که روزنه ای از فرصت در ایران فراهم شده است.

گزارشگرویژه حقوق بشر در مورد ایران گفت برای گزارش خود ۱۳۷ مصاحبه انجام داده است. آقای شهید همچنین از افزایش تعداد اعدام ها درایران ابراز نگرانی کرد. او همچنین از اینکه این اعدام ها حتی با شدت بیشتری پس از روی کار آمدن روحانی ادامه داشته است انتقاد کرد. موضوع دیگری که هم توسط احمدشهید هم توسط بسیاری از کشورهای حاضر در نشست مطرح شد، نقض حقوق اقلیت های قومی و مذهبی بود. آقای شهید در خصوص اقلیت های مذهبی مانند یارسان، بهایی، مسیحی و سنی که با نقض حقوق خود مواجه هستند هشدار داد. موضوع وضعیت بهداشتی و شرایط داخل زندان ها هم از موضوعات دیگری بود که گزارشگر ویژه به آن اشاره کرد.

موضوع اعدام ها توسط آقای شهید و بسیاری از نمایندگان کشورهای حاضر مطرح شد و نسبت به روند افزایش اعدام ها ابراز نگرانی شد. آقای شهید از اینکه حکم اعدام به راحتی و برای جرائمی که در طبقه بندی جرائم سخت (مانند قتل) نیست صادر می شود انتقاد کرد. او با انتقاد از آزادی بیان گفت که از ژانویه تا کنون ۱۵ روزنامه نگار و وب لاگ نویس دستگیر شدند و ۵ میلیون وب سایت مسدود هستند و مشکلات جدی بر سر آزادی بیان وجود دارد.

بعد از آقای شهید نماینده ایران گفت:‌« انتخابات اخیر در ایران نشانه دموکراسی و تحمل حقوق بشر است. دولت من ادعا نمی کند که وضعیت حقوق بشر کامل است، هیچ کشور دیگری هم ادعا می کند. اما بعد از انتخابات حسن روحانی تلاش بیشتری برای رعایت حقوق بشر انجام می شود.» او خواستار نگاه غیرجانبدارانه و غیر سیاسی به موضوع حقوق بشر شدو گفت ایران عمیقا به مکانیسم های مختلف سازمان ملل احترام می گذارد. وی همچنین درخصوص گزارش گزارشگر گفت که گزارش غیرمنصفانه است و ادعا کرد که برخی کشورها در شکل گیری آن نفوذ داشته اند و مواردی که در گزارش مطرح شده غیرمنصفانه است. او گفت که اجازه ندادن به احمد شهید برای حضور در ایران به این معنی نیست که ایران می خواهد با مکانیسم های سازمان ملل مقابله کند.

نماینده ایران از احمدشهید انتقاد کرد که با وجود اینکه پاسخ ایران به گزارش او داده شده است اما کمتر در گزارش گزارشگر انعکاس یافته است. اما گزارشگر بعدا در جلسه گفت که جواب ایران در وب سایتش به صورت کامل امده است و از نظر فنی نمی توانسته ده هزار کلمه جواب ایران را در گزارش خود لحاظ کند چون کل گزارش از نظر استانداردهای سازمان ملل ۱۰ هزار کلمه است و اگر قرار بود همه پاسخ های ایران لحاظ شود اساسا گزارشی تهیه نمی شد. او گفت به همین جهت پاسخ های ایران به صورت خلاصه شده در گزارشش مطرح شده است.

اما نماینده کانادا اجازه ندادن به احمد شهید را برای ورود به کشور مورد انتقاد قرار داد وگفت که موضوع حقوق بشر نگرانی عمده ای از سالها قبل بوده برای جامعه بین المللی. او گفت که ایران قدم های مثبت و باثبات برای بهبود وضعیت حقوق بشر بر دارد و اینکه کانادا و کشورهای دیگر در انتظار اصلاحات عمیق در قوانین هستند. او گفت که دنیا به کلمات دولت ایران نگاه نمی کند بلکه به اقدامات عملی نگاه می کند.او از گزارشگر پرسید که ایران چه اقدامات عملی برای بهبود وضعیت حقوق بشر بردارد. موضوع ازدواج سرپرست خانواده یا پدرخوانده با دخترخوانده خود نیز که یکی از بحث های جنجال برانگیز ماه های گذشته بوده است نیز توسط نماینده کانادا مورد اشاره قرار گرفت و آن را «ترسناک» خواند.

نماینده استرالیا با استقبال از گزارش احمد شهید گفت می خواهند بدانند که نگاهشان نسبت به اقداماتی که دولت ایران در حوزه زنان و اقلیت های مذهبی انجام داده است چیست؟ در ادامه نماینده اتحادیه اروپا نیز گفت که گزارش گزارشگر را ارج می نهند و از نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران نگران هستند. او از دولت ایران خواست برای تغییر و بهبود وضعیت اقدام کند. موضوع اعدام های فزآینده و همچنین اعدام در ملاء عام از موضوعاتی بود که نماینده اتحادیه اروپا مطرح کرد.

در ادامه نمایندگان کشورهای سوئیس، جمهوری چک، آمریکا، نروژ، مالدیو، انگلیس و برزیل هم با استفبال از گزارش گزارشگر ویژه سوالاتی را از وی مطرح کردند. محور عمده این سوالات – ضمن استقبال از گزارش احمد شهید – پیرموان زندانیان سیاسی، حصر خانگی رهبران منتقد دولت، حقوق اقلیت های قومی و مذهبی و نیز صدور و اجرای احکام اعدام در سراسر کشور بود. دو کشور روسیه سفید و روسیه نسبت به دستور کار کشور انتقاد کردند و گفتند که نسبت به چنین مکانیسمی اعتراض دارند. آنها در مورد گزارش سخنی نگفتند.

در پاسخ به اظهارات نماینده ایران که ادعا کرده بود آقای شهید در گزارشش از مطالب گروه های مروج خشونت نقل قول کرده، گزارشگر ویژه گفت که به هیچ عنوان مطلبی از گروه هایی که مروج خشونت هستند در گزارش خود استفاده نکرده و اظهارات نماینده ایران را رد کرد. او همچنین با استقبال از اظهار نظر ها و اقدامات حسن روحانی برای بهبود وضعیت حقوق مردم گفت که او تازه به این سمت رسیده و وقت کافی برای تغییرات جدی در اختیار نداشته است.

منصور فرهنگ: جواد ظریف، جستجوی حقوق و احترام و قربانی کردن اعتبار

$
0
0
دکتر منصور فرهنگ، استاد علوم سیاسی در کالج بنینگتون، مشاوروزیر امورخارجه دولت مولت دکترابراهیم یزدی و نماینده سابق ایران در سازمان ملل است.

دکتر منصور فرهنگ، استاد علوم سیاسی در کالج بنینگتون، مشاوروزیر امورخارجه دولت مولت دکترابراهیم یزدی و نماینده سابق ایران در سازمان ملل است.

«سفیر یک انسان صادق است که برای دروغ گفتن در راستای منافع کشورش به خارج اعزام می‌شود.» ماندگاری این جملۀ سِر هنری واتون، یک دیپلمات انگلیسی قرن هفدهم به دلیل این واقعیت است که در آن عنصری از حقیقت یافت می‌شود. اما دیپلماتهایی که از هوش سیاسی برخوردارند، محدودیتهای عملی این موضوع را نیز می‌دانند. آنها آگاهند که اگر بخواهند در کار خود موثر باشند، اعتبار آنها نمی‌تواند قربانی شود. آقای جواد ظریف، وزیر امور خارجۀ ایران، یک ویدیو برای نمایش در شبکۀ یوتیوب تولید کرده است که در آن از همۀ کشورها، به ویژه طرف‌های مذاکره در ژنو، می‌خواهد تا به ماهیت مسالمت آمیز برنامۀ هسته ای ایران اعتماد کنند. تا آنجا که این تقاضا به عنوان دیپلماسی عمومی به قصد تسهیل یک راه حل در مذاکرات مربوط به مناقشۀ اتمی می باشد، ابتکار عمل او مورد استقبال است. مشکلِ نمایش ظریف در این ویدیو این است که از آنچه “یک آقای صادق” برای خدمت به کشورش باید انجام دهد بسیار فراتر می‌رود. در واقع عدم ارتباط بین ادعاهای وی و واقعیتِ داخل ایرانِ امروز نیاز به یک پاسخ دارد.

ظریف می پرسد: “کرامت چیست؟ احترام چیست؟” احتمالا دولت ایران معنی این دو کلمه را نم‌یداند چون هیچیک از آن ها را به شهروندان خود روا نمی‌دارد. کرامت حق آزادی بیان—بدون دستگیر شدن پس از انتقاد از حکومت و وادار شدن تحت شکنجه به اعتراف در ملاء عام به جرایمی “علیه امنیت ملی”–است. احترام حق شرکت در مخالفت مسالمت آمیز، بدون ناپدید شدن در نیمه های شب—و ظاهر شدن در روز بعد در یک کیسۀ پلاستیکی پس از کشته شدن زیر ضربات بازجویان برای نوشتن وبلاگهای انتقادآمیز از دولت– است. بله، آقای ظریف، حق با شماست، کرامت و احترام قابل مذاکره نیستند، و به همین دلیل هم هنوز بسیاری در ایران هستند که همچنان مدافع حقوق بشر هستند—شامل مادرانی که سالها را در زندان گذراندند و فرزندان آنها بدون آنها بزرگ شدند، چون آنها مشغول انجام حرفۀ خود به عنوان وکیل بودند تا قانون را اجرا کنند و از مدافعان زندانی حقوق بشر دفاع کنند.

ظریف با افتخار اعلام می‌کند که ارادۀ آزاد “ماهیت تقاضای جمعی ما ایرانیان ظرف قرن گذشته است.” اما این اشاره به انقلاب مشروطۀ ایران، جایی که تنها نامزدهایی که مورد قبول رهبر ایران قرار می‌گیرند می‌توانند در انتخابات شرکت کنند، جایی که اعتراضات مسالمت آمیز در مورد انتخابات ریاست جمهوری مورد مناقشۀ سال ۱۳۸۸ با خشونت بیرحمانۀ حکومت روبرو شد، و جایی که رهبران مخالفان هنوز نزدیک به سه سال است که تحت حصر خانگی فراقضایی به سر می‌برند، تراژدی دموکراسی خنثی شدۀ ایران را بیشتر به رخ می‌کشد.

دین سالاران ایران جمعیت ایران را به “خودی ها” (آنانی که بدون قید و شرط تسلیم دیکتاتوری روحانیون هستند) و “غیر خودی ها” (آنان که آن را مورد انتقاد قرار می‌دهند) تقسیم کرده اند. غیر خودی‌ها، که شامل اکثریت عظیم جمعیت کشور است، از اصلی ترین آزادی های مدنی خود محروم شده و اگر جرأت کنند افکار خود را بیان کنند مورد شکنجه و حبس قرار می‌گیرند. در مصاحبه های خود با رسانه‌های غربی، آقای ظریف ادعا کرده است که در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و اینکه در جمهوری اسلامی ایران هرگز اعدام سیاسی وجود نداشته است. اما سازمانهای متعدد حقوق بشریِ مستقل و سازمان ملل متحد پروندۀ صدها زندانی سیاسی که هنوز در ایران پشت میله های زندان هستند را مستند کرده اند. دستگیریها و بازداشتهای طولانی بدون تفهیم اتهام، شکنجه در حین بازجویی، محاکماتِ بدون دسترسی به وکیل یا فرآیند عادلانۀ قضایی، و محکومیتهای مبتنی بر شواهد عجیبی که فاصلۀ زیادی با موازین بین الملل دارند همگی در جمهوری اسلامی امری عادی هستند. و ایران نه تنها یکی از معدود کشورهایی است که احکام اعدام را در ملاء عام اجرا می‌کند، بلکه غالبا از سوی سازمان ملل متحد نیز برای اجرای احکام اعدام “در غیاب احترام برای پادمانهای شناخته شدۀ بین المللی” مورد انتقاد قرار گرفته است.

آقای ظریف تصریح می‌کند: “به همۀ ما ارادۀ آزاد و توانایی تعیین سرنوشت خویش اعطاء شده است.” با این حال، همین ارادۀ آزاد و همین توانایی تعیین سرنوشت خویش—و حتی باورها، سخنان، و فعالیتهای خویش– است که در ایران از مردم دریغ می‌شود. دین سالاران ایران نه در عرصۀ شخصی و نه در عرصۀ سیاسی اجازۀ ارادۀ آزاد را به کسی نمی‌دهند. یک مسلمان که به مذهب دیگری بگرود، یک مرتد است که مجازات او مرگ است. نوکیشان مسیحی، مسلمانان سنی، و دراویش همگی با آزار بسیار شدیدی در تمام وجوه زندگی روبرو هستند و بهایی‌ها حتی اجازه ندارند که در پی آموزش عالی باشند و در صورتی که آزادانه وفاداری خود را به مذهب خود اعلام کنند در خطر حبس و شکنجه و حتی اعدام قرار می‌گیرند.

واقعیت این است که دین سالاری ایرانی یکی از بی مداراترین دولتهای جهان است. تنها بشار اسدِ سوریه و کیم جونگ-اون از کرۀ شمالی می‌توانند با سورآلیسم ادعای آقای ظریف که جمهوری اسلامی ایران برضد ظلم و ستم است، برابری کنند. شهروندان ایران نیز به نوبۀ خود فریب این ادعاها را نخورده اند: از زمانی که دین سالاران به قدرت رسیده اند، حدود سه میلیون ایرانی یا کشور را ترک کرده اند و یا از آن گریخته اند که بالاترین میزان فرار مغزها در جهان را تشکیل میدهد.

آقای ظریف می‌گوید “حقوق اعطاء کردنی نیستند و از آنجایی که اعطاء کردنی نیستند، نمی‌توان آن ها را سلب کرد.” حقیقت تلخ این است که آنها در ایران میتوانند حقوق را سلب می‌کنند و کرده اند و تنها اگر دولت ایران مایل باشد که با موارد گستردۀ نقض حقوق بشر در ایران که با تخلف از قوانین بین المللی حقوق بشر و قانون اساسی خود ایران صورت می‌پذیرد مقابله کند ممکن است بتواند مسیر خود را عوض کرده و به حقوق شهروندان خویش احترام بگذارد.

آقای ظریف در این ویدیو می‌گوید: “ما همیشه به وعده‌های خود وفا می‌کنیم.” اگر او می‌خواهد اعتبار خویش را به جامعۀ جهانی نشان دهد، اولین وعده ای که او باید به آن وفا کند همان وعده ای است که دولت او به مردم ایران داده است: رییس جمهور جدید ایران حسن روحانی وعده داده است تا از حقوق مردم محافظت کند و به حکومت قانون در ایران احترام بگذارد. این نهایت ریاکاری است که آقای ظریف پیش از اینکه به شهروندان کشور خود حقوق آن ها را اعطاء کند از جامعۀ بین المللی مطالبۀ حقوق و احترام نماید.

در انتهای درخواست خود در یوتیوب، آقای ظریف جامعۀ جهانی را خطاب قرار میدهد و میگوید: “راهی را انتخاب کنید که بر مبنای احترام متقابل و شناسایی کرامت همۀ مردم استوار شده است.” چیزی که به نظر می آید آقای ظریف در تحصیلاتش در دانشگاههای آمریکایی فرا نگرفته است این است که تنها راه پایداری که یک رژیم سیاسی میتواند از طریق آن در جهان احترام کسب کند احترام به بشریت و حقوق مدنی شهروندان خویش می باشد.


دانشجویان محروم از تحصیل و وعده‌های مسوولان: تا کنون به تقاضای ما برای بازگشت به دانشگاه پاسخ نداده اند

$
0
0

دو دانشجوی ستاره دار در گفتگو با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفتند علیرغم وعده های بازگشت به دانشگاه و درخواست آنها هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است و پس از گذشت نزدیک به چهار ماه مسولان فقط آنها را به آینده ای نزدیک امیدوار کرده اند همچنین مسولان یکی از پیش شرط ها را برای دانشجویان ستاره دار قبل از سال ۹۰ آزمون مجدد کنکور عنوان کرده اند که این دانشجویان قبلا یکبار این آزمون را داده و به دانشگاه راه یافته اند.

دو دانشجوی ستاره دار در گفت‌وگو با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفتند که علیرغم اظهار نظر مسوولین مبنی بر بازگشت دانشجویان محروم از تحصیل به دانشگاه، نزدیک به چهار ماه است که مسوولان درخواست آنها را بدون پاسخ گذاشته اند و آنها همچنان از تحصیل محروم هستند.  مسوولین وزارت علوم به آنها گفته اند که امیدوار هستند که در آینده ای نزدیک بتوانند به دانشگاه بازگردند و به تحصیل خود ادامه بدهند اما مشخص نکرده اند این آینده نزدیک چه زمانی فراخواهد رسید.  یکی از پیش شرط های مسولان  برای دانشجویان ستاره دار قبل از سال ۹۰ آزمون مجدد کنکور  است درحالی که این دانشجویان قبلا یکبار این آزمون را داده  و نمره قبولی را کسب کردند. دانشجویان ستاره دار به افرادی گفته می شود که در آزمون ورودی دانشگاه قبول شده یا حتی مدتی به تحصیل مشغول بوده اند  اما به دلیل فعالیت های سیاسی- مدنی مسالمت آمیز در دانشگاه، از تحصیل محروم شده اند.

برای اولین بار پس از سال ۸۸ و آغاز پدیده دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل، جعفر توقیفی، سرپرست وزارت علوم ۹ شهریور ماه امسال در گفتگو با روزنامه شرق  گفت مشکلات دانشجویان ستاره دار به زودی رفع خواهد شد تا دوباره آنها به دانشگاهها برگردند. آقای توفیقی به کمیته ویژه ای اشاره کرد که وضعیت دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل را رسیدگی می کند و آنها می توانند با طرح شکایت خود به این کمیته تقاضای ادامه تحصیل خود را ارائه دهند.  پس از این اظهارات، او مجددا در تاریخ ۲۵ شهریور ماه اظهار کرد که تقاضای چندین دانشجو در حال بررسی است و برای تعدادی از دانشجویان نیز پس از بررسی مجوز بازگشت به تحصیل صادر شده است اما او نام هیچکدام از این دانشجویان ستاره دار را که قرار بود به دانشگاه برگردند عنوان نکرد. آنچه سرپرست وزارت علوم گفت، امید بسیاری برای دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل برای بازگشت به دانشگاه ایجاد کرد اما چهار ماه پس از آن وعده‌ها، هنوز این دانشجویان پشت درهای بسته دانشگاه هستند.

نمایندگان مجلس در تاریخ ۱۱ آذر ماه ۹۲ رضا فرجی دانا، وزیر وقت علوم را برای توضیح درباره اینکه چگونه می خواهد دانشجویان ستاره دار را به دانشگاه برگرداند به مجلس احضار کردند. بسیاری از نمایندگان مجلس با بازگشت دانشجویان محروم از تحصیل به دانشگاه ها مخالف هستند.

صلاحیت عمومی ام بیشتر از صلاحیت علمیم برایشان مهم بود

فرشید مقدم سلیمی، دانشجویی که از سال ۸۶ تاکنون محروم از تحصیل است در گفتگو با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:« بعد از صحبت های جعفر توقیقی روز ۳۱ شهریور ماه به وزارت علوم مراجعه کردم و چنین درخواستی را در وزارتخانه ثبت کردم. دهها نفر را می شناسم که این کار را کرده اند.»

فرشید مقدم سلیمی در پاسخ به اینکه پس از درخواست بازگشتش به دانشگاه چه جوابی شنیده است، گفت: «من بارها تماس گرفتم و یا مراجعه کردم اخر سر آنها به من شفاهی گفتند مساله گزینش ام حل شده است اما برای ورود به دانشگاه باید دوباره کنکور بدهم. الان بعد از هفت سال به من شفاها گفته اند دیگر مسألۀ گزینش ندارم. اما واقعا چه تضمینی است که سال بعد که دوباره کنکور بدهم و قبول شوم دوباره حکم عوض نشود! خلاصه عرض کنم مسئولان اجرایی کشور در دولتهای نهم و دهم به دانشجویان ستاره دار خیلی جفا کرده اند و امروز هم مسئولان قوۀ مقننه همان کار را می کنند.»

فرشید مقدم، فارغ التحصیل رشته علوم اجتماعی در مقطع کارشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی است. او در سال ۱۳۸۶ برای شرکت در مقطع کارشناسی ارشد در دو رشته علوم اجتماعی و برنامه ریزی شهری و منطقه ای کنکور داده بود اما هیچگاه کارنامه نتیجه آزمون خود را دریافت نکرد و وقتی برای پیگیری به دبیرخانه گزینش استاد و دانشجو مراجعه کرد این جمله را شنید:«وقتی به آنجا رفتم به من عین این جمله را گفتند:«شما رتبه قبولی آوردید اما چون صلاحیت عمومی تان تایید نشده است، صلاحیت علمی تان اهمیتی ندارد.»

این دانشجوی محروم از تحصیل گفت: «من هفت سال پیش از تحصیل محروم شده ام اما تا الان هیچ مقام مسئولی به من نگفته است که چرا این حق از من سلب شده است. فقط شفاها گفته اند صلاحیت عمومی ندارم. من نه تفهیم اتهام شده ام و نه امکان دفاع از خود را یافته ام، فقط محکوم و مجازات شده ام. این محکومیت را هم رسماً به من اعلام نکردند تا زمانی که کنکور دادم و رتبۀ قبولی آوردم بعد به من شفاهی گفتند که نمی توانم درس بخوانم.»

فرشید مقدم در پاسخ به این سوال که آیا تا به حال همکلاسی های محروم از تحصیلش به دانشگاه بازگشته اند به کمپین گفت: « تا جایی که خبردار شدم هیچ دانشجوی با اصطلاح ستاره دار مربوط به سالهای قبل ۱۳۹۰، تا کنون مشکلاش حل نشده است. آنچنان که مقامات وزارت علوم اعلام کرده اند مشکل ۱۲۶ نفر حل شده و در این ترم وارد دانشگاه شده اند اینها همه ستاره دارهای سال ۹۰ و بعد از آن بوده اند.»

این دانشجو با اظهار تعجب از کارشکنی های نمایندگان مجلس برای بازگشت دانشجویان محروم از تحصیل گفت: «خیلی دوست دارم از سرکار خانم طبیب زاده نوری که با تمام توان می خواهند جلوی بازگشت محرومان از تحصیل به دانشگاه را بگیرند، بشنوم که هدفش چیست، واقعا به چه فکر می کند، چرا ایشان و برخی دیگر از نمایندگان مجلس این همه از بازگشت ما به دانشگاه هراس دارند. چرا با برچسب های واهی سعی می کنند محرومان از تحصیل را افرادی خطرناک برای امنیت ملی و آشوبگر و چیزهای دیگر معرفی کنند.»

مقدم سلیمی افزود: «محروم کردن یک شهروند از یک حق قانونی اش که یک مجازات است تنها می تواند با حکم یک دادگاه صورت بگیرد نه با استعلام از وزارت اطلاعات! کدام یک از دانشجویان ستاره دار در دادگاهی به محرومیت از تحصیل محروم شده است؟ بگذریم که اساساً چنین مجازاتی در قانون در نظر گرفته نشده است.»

انتظار بی پاسخ دانشجویان ستاره دار

رضا عرب، دانشجویی است که از سال ۹۱ از تحصیل محروم شده است. او در شهریور ماه امسال درخواست خود را برای بازگشت به دانشگاه به صورت کتبی به وزارت علوم ارائه کرد اما تا کنون هیچ جوابی نگرفته است. رضا عرب به کمپین گفت: «هنگامی که من و دوستان دیگرم که محروم از تحصیل هستند شکایت مان را تقدیم مسئول مربوطه در وزارت علوم کردیم، به همگی مان اعلام شد که محرومین از تحصیل سال ۹۰ به بعد احتمالا مشکلی در بازگشت به دانشگاه نخواهند داشت. اما افرادی که پیش از سال ۹۰ از تحصیل محروم شده اند، در صورت موافقت کمیته‏‌ایی سه نفره وزارت علوم، بایستی دوباره در کنکور سراسری شرکت کنند.»

رضا عرب در سال ۹۱ در کنکور کارشناسی ارشد رشته زبانشناسی سال شرکت کرد اما هیچگاه کارنامه ای دریافت نکرد فقط مسولان به او گفتند که جز دانشجویان ستاره دار شده و قادر به ادامه تحصیل نیست.  این دانشجو به کمپین گفت: « مسولان دلیل محروم شدن من را از تحصیل هیچ وقت توضیح ندادند اما به نظر خودم به دلیل فعالیتم در دوره کارشناسی بود، من در آن دوره دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران بودم.»

با این حال پس از گذشت نزدیک به ۴ ماه هنوز مسولان وزارت علوم پاسخی به پیگیری های این دانشجو نداده اند. رضا عرب به کمپین گفت: «نه تنها در این مدت خودشان با من تماسی نگرفتند بلکه به اکثر تماس های من هم جوابی ندادند. من وقتی شکایتم را ثبت کرده و تحویل روابط عمومی وزارت دادم، شماره تلفنی برای پیگیری در اختیارم قرار دادند. به من گفته شد که دو هفته بعد که نتیجه جلسه‏ کمیته مشخص می شود با آن شماره تماس بگیرم. من هم دو هفته بعد با همان شماره تماس گرفتم. حدود یک ماه هر روز یا گاهی روز درمیان با شماره موصوف تماس گرفتم. تا بالاخره همان خانم مسئول روابط عمومی حدود یک ماه بعد تلفن را جواب دادند. در پاسخ به من گفت، نتیجه درخواست شما هنوز مشخص نشده. من پرسیدم  بعد از این همه مدت هنوز نشده؟ کی برای نتیجه قطعی تماس بگیرم؟ گفت ما خودمان باهات تماس می گیریم. و شماره تلفنم را خواست. من گفتم من زیر درخواستم هم شماره تلفن همراه، هم منزل و هم آدرس رو نوشتم. مگر درخواستم دست شما نیست؟ گفت چرا اما باز هم شماره ات رو بده که بهت خبر بدم. راستش از لحن صحبت و جواب ها احساس کردم فعلا قرار نیست اتفاقی برای بازگشت خیلی از دانشجویان محروم از تحصیل بیفتد.»

مخالفت برخی از نمایندگان مجلس با بازگشت به دانشگاه دانشجویان محروم از تحصیل 

 علیرغم تلاش های مسولان وزارت علوم دولت یازدهم برای بازگشت دانشجویان محروم از تحصیل به دانشگاه، این بار نمایندگان مجلس با این امر مخالف هستند و در تاریخ ۱۱ آذر ماه رضا فرجی دانا، وزیر علوم را برای توضیح درباره اینکه چگونه می خواهد دانشجویان ستاره دار را به دانشگاه برگرداند به مجلس احضار کردند.

 عبدالوحید فیاضی، سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس به روزنامه اعتماد با اشاره به اینکه هنوز مشخص نیست دانشجویان ستاره مستحق ادامه تصحیل هستند یا خیر به روزنامه اعتماد در تاریخ ۱۱ آذرماه گفته بود: «دانشجویی که نباید به دانشگاه برگردد نمی تواند ادامه تحصیل بدهد و اگر اکنون در حال تحصیل است مطمئن باشید که ما جلوی تحصیل او را خواهیم رفت.»

 محمد مهدی زاهدی، رییس کمیسیون آموزش نیز با عنوان کردن اینکه ۱۲۹ نفر دانشجو در سالهای گذشته رد صلاحیت شده ند  به روزنامه اعتماد گفت که چون آنها اصلا وارد دانشگاه نشده اند بنابراین نیازی هم به ورودشان دیگر نیست. او گفت: «۱۲۹ دانشجو رد صلاحیت برای ورود به مقاطع بالاتر تحصیلی شده اند و حتی قبول نشده و اصلا دانشجو نبوده اند که در مورد آنها صحبت شود.»

اگر چه علی مطهری، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس گفته است که تصمیم بر ادامه تحصیل یا منع ادامه تحصیل دانشجویان ستاره دار به عهده وزارت علوم است. او به روزنامه اعتماد گفت: «مجلس نباید در امور اجرایی دخالت کند و وزیر علوم نیز نبید در برابر این فشارها تسلیم شود.»

کامران دانشجو، وزیر علوم دولت احمدی نژاد نیز در گفتگویی با خبرگزاری تسنیم در تاریخ ۲۵ آبان ماه به طور کلی وجود دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل را منکر شد و گفت: «ما هیچ وقت دانشجو اخراج نکردیم، اصلا وزارت علوم نمی تواند دانشجو اخراج کند.»

کامران دانشجو البته در جای دیگری از صحبتش در مورد توضیح اصطلاح دانشجوی ستاره دار گفت: «دانشجوی ستاره دار شدن یعنی اینکه پرونده اش تکمیل نیست. یعنی اینکه دانشجو باید به دنبال تکمیل پرونده اش باشد.» البته وزیر سابق علوم  توضیحی درباره اینکه دانشجوی ستاره دار چگونه و تحت چه شرایطی باید پرونده اش را تکمیل کند تا مورد قبول واقع شود، ارائه نکرد.

دیده بان حقوق بشر و کمپین: از منشور حقوق شهروندی استقبال می‌کنیم؛ اما نگرانی‌های عمیقی داریم

$
0
0

امروز سازمان دیده بان حقوق بشر و کمپین بین المللی حقوق بشردرایران با ارسال نامه‌‌ای تفصیلی به دکترحسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، ضمن ارج نهادن به ارائه طرح پیش نویس منشور شهروندی، نگرانی‌های عمیق خود را در خصوص مراحل مشورت و تهیه این پیش‌نویس، محتوای منشور و نحوه اجرای آن نگرانی با وی و دیگر مقامات دولتی ایران مطرح کردند. در این نامه مجموعه‌ای از ابهامات و اشکالاتی که از نظر این دو سازمان به منشور حقوق شهروندی وارد است مطرح شده است. این نامه دوم دی ماه برای دفتر رئیس جمهور ایران ارسال شده است.

از جمله این ابهامات می توان به مواردی که در خصوص حق حیات، بهره مندی از حقوق بنیادین، حق آزادی بیان مطبوعات و اطلاعات، حق آزادی تجمع، حق آزادی انجمن، حقوق اقلیت های مذهبی، حقوق زنان، ابهام در زمینه حمایت از اتباع خارجی، مجازات های غیرانسانی (سنگسار، قطع دست و پا، شلاق، به داراویختن و مرگ از طریق خفگی) اشاره شده است. کمپین بین المللی حقوق بشردرایران و دیده بان حقوق بشر از رئیس جمهور ایران ودولتش خواسته اند که این نظرات و همچنین دیدگاه ها و دغدغه هایی که توسط دیگر سازمان‌ها و فعالان  ایرانی و بین المللی برای بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران ابراز شده،  در سندنهایی مورد توجه قرار گیرد. این نامه تفصیلی در زیر آمده است:

متن نامه دیده بان حقوق بشر و کمپین بین المللی حقوق بشردرایران به حسن روحانی درباره منشور حقوق شهروندی

۲ دی ۱۳۹۲

حضور محترم جناب آقای دکتر حسن روحانی،

ریاست جمهوری اسلامی ایران

جناب آقای دکتر روحانی،

در راستای وعده‏ هایی که شما، هم در طول مبارزات انتخاباتی‏ تان و هم پس از آن، نسبت به طرح نگرانی‏ های ‏‏عمیق ملت ایران در مورد حقوق بشر داده بودید دولت شما پیش‏‌نویس منشور حقوق شهروندی را در ۵ آذر ۱۳۹۲ منتشر نمود. بر طبق اطلاعیه‏‌ای که به همراه پیش‏‌نویس این منشور انتشار یافت دولت شما به مدت یک ماه به عموم مردم مهلت داده است تا تفاسیر و نقطه نظرات خود را در باره این منشور ابراز کنند. سازمان‏‌های «دیده‏‌بان‏ حقوق بشر» و «کمپین بین‏‌المللی حقوق بشر در ایران» (که از این پس «کمپین» نامیده خواهد شد) با ارسال این نامه به حضور محترم جنابعالی در طی مدت زمانی که برای ابراز نظرات  مقرر شده، دیدگاه‏ها ‏و نگرانی‏‌های ‏‏خود را در باره این پیش‌‏نویس بیان می‏‌نماییم.

ما تلاش‏ های ‏‏دولت شما در تشخیص مسئله حقوق بشر به عنوان یک اولویت در طی صد روز نخست آغاز به کارتان، و نیز در به جریان درآوردن یک گفتمان عمومی در باره اصلاحاتی که باید انجام پذیرد را تحسین می‏‌نماییم. اما با وجود این ما در مورد مراحل مشورت و تهیه این پیش‏ نویس، محتوای منشور فوق، و نحوه اجرای آن نگرانی‏‌های ‏‏عمیقی داریم.

در آغاز باید این نکته را خاطر نشان ساخت که اصولا معلوم نیست چرا ایران باید دست به تهیه چنین منشوری بزند، زیرا این کشور از امضاءکنندگان سه معاهده اصلی حقوق بشر بین المللی است، کنوانسیون بین‏‌المللی حقوق مدنی و سیاسی، کنوانسیون بین‏‌المللی حقوق اقتصادی و اجتماعی، و کنوانسیون حقوق کودک. این معاهدات ایران را ملزم می ‏سازد که معیارها و ضوابط بین‏‌المللی را در قوانین داخلی خود بگنجاند. ماده ۱.۳ پیش‏نویس به این معیارها به عنوان یک مرجع و مأخذ دارای صلاحیت برای پیش‏ نویس این منشور اشاره‏‌ای نمی‏‌کند.

حکومت ایران علاوه بر بی توجهی نسبت به تعهداتی که در این پیمان‏‌های ‏‏بین‏‌المللی سپرده است، آگاهانه نسبت به قوانین خود، از جمله مفاد قانون اساسی که حافظ حقوق بنیادین انسان‏ها ‏است، نیز بی توجه بوده است. در طی چند دهه گذشته، سازمان دیده‏بان‏ حقوق بشر، کمپین، و دیگر گروه‏های ‏‏بین‏‌المللی و داخلی حقوق بشر بسیاری از این موارد نقض حقوق را مستند نموده‏ اند‏.

دولت‏ های ‏‏پیشین ایران نیز در طول سال‏ها تلاش‏ هایی مشابه پیش‏ نویس منشور فعلی را به کار بسته‏‌اند‏، تلاش‏ هایی که امیدهای زیادی برانگیخت اما در به ثمر رساندن اصلاحات حقوقی پابرجا ناموفق ماند. قانون حقوق شهروندی سال ۱۳۸۳ که توسط آیت الله هاشمی شاهرودی، رئیس وقت قوه قضائیه صادر گردید و به وسیله مجلس دوره ششم به تصویب رسید، فقط یک نمونه از این تلاش‏ ها است. این قانون به ویژه حقوق افرادی که به علت انتساب نقض قوانین کیفری ایران بازداشت گردیده‏‌اند‏ را برشمرد. در بسیاری از موارد، این مصوبه‏‌ها صرفا مقرراتی که قبلا در قانون اساسی و آئین دادرسی کیفری ایران تدوین شده بودند را مجددا تکرار ‏کرده و در موارد دیگر رفتاری که در طی دستگیری و دوران حبس پیش از محاکمه ممنوع است را به طور مشروح و دقیق توصیف می ‏نمود.

متأسفانه تصویب قانون سال ۱۳۸۳ در محافظت و یا پیشبرد حقوق متعلق به تشریفات قانونی افرادی که از آن زمان به بعد دستگیر، محبوس، بازجویی، و محاکمه شده‏اند و حتی توسط دادگاه‏‌های عادی و انقلاب ایران به اعدام محکوم گردیده‏ اند‏، تاثیر چندانی نداشته است. واضح است که تا زمانی که قوانین داخلی کشور نتوانند تمام حقوقی که بر حسب تعهدات قانونی بین‏‌المللی ایران تضمین شده‏‌اند‏ را منعکس نمایند، و تا زمانی که دولت آماده و مایل به عملی ساختن این تعهدات نباشد، اصلاح جدی و هدفمند حقوق در ایران نمی‏ تواند تحقق پذیرد. این تمایل نیازمند شواهدی است که اثبات نماید نهاد‏ها ‏و قدرت‏‌هایی که ماورای نظارت بلافصل قوه مجریه می‏ باشند، از قبیل نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ایران و قوه قضائیه – که مرتبا و با برخورداری از مصونیت حقوق بشر را نقض می‏ کنند – هم تابع و پیرو تعهدات حقوقی بین‏ المللی ایران می‏ باشند.

فصل سوم قانون اساسی ایران که «حقوق ملت» را مطرح می‏ سازد شامل مقررات و تضمین‏ های ‏‏بسیاری است که نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ایران و قوه قضائیه آن مرتبا آنها را نقض می‏‌نمایند. هر برنامه‏ ای برای رسیدگی به نقض حقوق در ایران باید شامل تلاش برای احترام به محافظت‏ های ‏‏حقوقی موجود که در قوانین فعلی، از جمله قانون اساسی ایران تدوین شده‏ اند‏، باشد. ما خاطر نشان می‏ کنیم که در ارتباط با تعدادی از حقوق و محافظت‏ ها، قانون اساسی ایران نسبت به پیش‏ نویس این منشور کنونی از بیان مطلوب‏تری برخوردار است.

در عین حال، توجه به این مسئله حائز اهمیت است که در قوانین داخلی ایران، از جمله در قانون اساسی، قانون مدنی، و قانون مجازات اسلامی، نواقص جدی وجود دارد. در روز ۱۰مرداد ۱۳۹۲، یعنی چند روز پیش از برگزاری مراسم سوگند رسمی شما به عنوان هفتمین رئیس جمهوری اسلامی ایران، سازمان دیده‏ بان‏ حقوق بشر طی صدور یک نامه سرگشاده، نه زمینه دارای اولویت در انجام اصلاحات حقوق بشر را مطرح نمود. سازمان دیده‏ بان‏ حقوق بشر این نامه را در پاسخ به مبارزات انتخاباتی شما صادر نمود که در آن وعده‏ های ‏‏بسیاری به ملت ایران دادید – وعده‏‌هایی که در پیروزی شما مؤثر بود. کمپین نیز همچنین از دولت شما درخواست کرد نسبت به وعده‏ هایی که در مبارزات انتخاباتی خود برای بهبود بخشیدن به وضعیت رقت بار حقوق بشر ایران داده اید اقدام کنید.

در این زمینه ما مصرانه از حضورتان درخواست می‏ کنیم در ارتباط با پیش‏ نویسی که دولت شما برای تفسیر و مرور در ۵ آذر صادر کرده است طرح موضوعات مهم ذیل را در نظر بگیرید:

ابهام‏ های ‏‏موجود در ارتباط با اهمیت حقوقی این منشور:

ماده ۱.۱ پیش ‏نویس منشور اظهار می‏ دارد که مفاد آن «هیچ گونه تأثیری بر دیگر حقوق اتباع ایرانی و حقوق اتباع سایر کشورها که در سایر قوانین و مقررات و یا کنوانسیون‏ های ‏‏بین‏ المللی مقرر گردیده، ندارد». ماده ۱.۶ تصریح می‏ کند که منشور فوق انعکاس «برنامه و خط مشی» دولت است و  هدف آن «ایجاد حقوق و تکالیف جدید و یا توسعه و تضییق آنها نمی ‏باشد» بلکه صرفا«بیان مجموعه‏ای از مهم ترین حقوق شهروندی است.» ماده ۱.۲ا ین مطلب را روشن می‏‌سازد که مفاد این منشور باید با سایر قوانین و مقررات هماهنگ باشد به نحوی که «هیچ یک از حقوق شهروندی شناسایی و احصاء شده دیگر را محدود نسازد».

علیرغم این واقعیت که فصل سوم این سند اقداماتی را در جهت حصول اطمینان از اجرای مفاد منشور فراهم می ‏نماید، لحن حاکی از عدم مسئولیت پذیری در این متن اهمیت قانونی پیش‏ نویس منشور را مورد شک و تردید قرار می‏ دهد. معلوم نیست چگونه عدم تطابق میان پیش‏ نویس منشور و قوانین موجود، از جمله قانون اساسی ایران، حل و فصل خواهد شد. (جالب توجه است که ماده ۱.۶ اذعان می‏کند منشور فوق ممکن است شامل حقوقی بشود که در حال حاضر در قوانین وجود ندارند و اظهار می ‏دارد دولت «تلاشی جدی و فراگیر» برای تحقق اصلاحات قانونی لازم به منظور حفظ این حقوق تعریف نشده انجام خواهد داد. اما با توجه به موارد اعراضی که قبلا توضیح داده شد به نظر می‏ رسد این ماده صرفا یک آرمان طلبی برای بهبود بخشیدن حقوقی است که در قوانین موجود مورد حمایت قرار گرفته‏ اند‏.)

حق حیات:

در طی چندین سال گذشته ایران، پس از چین، دومین کشور دنیا از نظر انجام بیشترین تعداد اعدام‏ها ‏بوده است. در سال ۲۰۱۲، ایران بیش از ۵۰۰ زندانی را یا در زندان‏ها ‏و یا در ملاء عام به دار آویخت. از زمان پیروزی شما در انتخابات ۲۵ خرداد تاکنون، منابع رسمی و غیر رسمی حد اقل ۳۹۰ فقره اعدام را گزارش نموده‏ اند‏. اکثریت قریب به اتفاق اعدام‏ها ‏در ایران برای تخلفات مربوط به مواد مخدر و یا تخلفات دیگری می‏ باشد که بر طبق معیارهای بین‏ المللی شامل اعدام نمی‏ شوند. در موارد دیگری هم که دادگاه‏ها ‏برای تخلفات جدی از قبیل قتل مجازات اعدام صادر نموده‏‌اند‏ سازمان دیده‏ بان‏ حقوق بشر و کمپین موارد جدی نقض روند حقوقی لازم را مستند ساخته‏ اند‏ که اعتبار محکومیت مربوطه را خدشه دار می‏ سازد. علاوه بر آن، قوانین ایران هنوز هم اعدام مجرمین کودک، که بر طبق حقوق بین‏ الملل افرادی محسوب می‏ شوند که در زمان ارتکاب تخلف منسوب کمتر از ۱۸ سال سن داشته‏‌اند، را مجاز می‏ شمارد ‏.

ماده ۳.۱ پیش‏ نویس منشور تصریح می ‏نماید که «شهروندان از حق حیات برخوردارند» اما سپس اجازه می‏ دهد که دولت تمامی آن حق را بر پایه «حکم دادگاه‏‌های ‏‏صالحی که بر مبنای موازین قانونی تشکیل … شده باشد»  از بین ببرد. این ماده همچنین در صورتی که معیارهای لازم در دادرسی شخص، از جمله حق برخورداری از یک محاکمه عادلانه، نادیده گرفته شود دولت را از نقض حق حیات آن شخص ممنوع می‏ سازد. با توجه به روال اعدام‏ها ‏برای جرائمی که مشمول مجازات اعدام نمی‏ گردند و نیز صدور مجازات‏های ‏‏اعدام به دنبال محاکمه‏ هایی که دارای نواقص شدید هستند، ما جدا از دولت شما می‏ خواهیم که بر انجام اصلاحات حقوقی که به ویژه دادگاه‏ها ‏را از صدور مجازات اعدام، علیرغم تعهدات حقوقی بین‏ المللی ایران منع می‏ نماید، پافشاری کند. ما همچنین مصرانه از حضورتان درخواست می‏ کنیم که برای ایجاد یک استمهال قانونی در باره به کار گرفتن مجازات اعدام در ایران اصرار ورزید و در به راه‏ اند‏اختن یک گفتمان عمومی در باره حق حیات پیشگام شوید.

بهره‏مندی از حقوق بنیادین:

در حال حاضر افراد بسیاری، صرفا به دلیل به کار گرفتن حقوق اولیه خود از جمله آزادی بیان و انجمن و تجمع مسالمت آمیز، در زندان‏های ‏‏ایران محبوس هستند. حکومت بسیاری از این زندانیان سیاسی را تحت پیگرد قرار داده و دادگاه‏ها ‏هم آنها را بر پایه جرائم «امنیت ملی» که مبهم و بیش از حد کلی هستند محاکمه نموده‏ اند‏. سازمان دیده‏ بان‏ حقوق بشر و کمپین قبلا از شما درخواست کردند که بر آزادی فوری و بلاشرط این زندانیان سیاسی، از جمله فعالان سیاسی و مدنی، روزنامه نگاران، وکلا، و مدافعان حقوق بشر، پافشاری نمایید.

لحن به کار گرفته شده در پیش‏ نویس این منشور به ویژه نگران کننده است زیرا عبارات آن که تا حد زیادی با قوانین فعلی ایران همخوانی دارند، به کار گرفتن حقوق بنیادین بشر را محدود می‏‌کنند و آن را تحت کنترل در می‏ آورند. چندین مورد شرایط مبهم و باز و یا موارد رفع مسئولیت از خود در پیش‏ نویس منشور وجود دارد که حقوق افراد را «در چارچوب قانون» و با «توجه به تعالیم دین مبین اسلام» و یا به شرحی که در قانون اساسی آمده محدود می‏ سازد.

نمونه‏ های ‏‏بارز محدود سازی حقوق بنیادین در پیش‏نویس منشور شامل موارد ذیل می ‏باشد:

- حق آزادی بیان، مطبوعات، و اطلاعات: در دسامبر ۲۰۱۳ حد اقل ۳۵ روزنامه نگار و وبلاگ نویس در ایران به دلیل نقض قوانین مبهم و بیش از حد کلی امنیت ملی در حبس بسر می‏برند. عوامل امنیتی و اطلاعاتی شدیدا انتشارات و مطبوعات را سانسور می‏ کنند، و یک سلسله موارد سانسور را به اجرا می‏ گذارند که ایرانیان نمی‏ توانند بدون آنکه در معرض دستگیری و حبس‏ های ‏‏طویل المدت قرار گیرند، کنترل‏ های مزبور را نادیده بگیرند. این محدودیت‏ها ‏به تلوزیون و اینترنت هم بسط داده شده است و مسئولین امور مرتب سایت‏های ‏‏اینترنتی را مسدود یا فیلتر می‏کنند، بر روی امواج ماهواره‏ها ‏پارازیت می‏فرستند و سرعت اینترنت را کاهش می‏دهند تا بدین ترتیب ایرانیان را از آزادی انتشارات و دستیابی به اطلاعات محروم ‏سازند.

مواد ۳.۱۱، ۳.۱۵ و ۳.۱۶ منشور به ظاهر محافظت از آزادی اندیشه/بیان، دسترسی به اطلاعات و مطبوعات را به ترتیب بیان می‏‏کند. اما با وجود این کلیه این آزادی‏ ها ‏‏با بیان عباراتی شرطی، از قبیل «در چارچوب قانون» و «در صورتی که مخل به مبانی اسلام نباشد»، محدود می‏‏شوند. همانگونه که پیشتر گفته شد، این محدودیت‏‌های ‏‏مبهم و کلی می‏‏توانند ارزش و مفهوم این محافظت ها را به خطر اندازند و به مسئولان اجازه دهند خودسرانه افراد را از حقوق اساسی خود محروم نمایند.

- حق آزادی تجمع: ماده ۲۷ قانون اساسی ایران تصریح می‏‏کند که تشکیل اجتماعات و راه پیمایی‏ها «آزاد است» به شرط آنکه راه پیمایان سلاح حمل نکنند و این راه پیمایی‏‌ها «مخل به مبانی اسلام نباشد.» علیرغم این، مقامات هزاران تن از تظاهر کنندگان مسالمت آمیز را پس از اعتراضاتی که به دنبال انتخابات جنجال برانگیز ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ واقع شد، به طور خودسرانه دستگیر کردند. مسئولان تعداد زیادی را آزاد نمودند، اما تعداد دیگری را با برگزاری محاکمات غیر عادلانه تحت پیگرد قرار دادند. در پیش‏ نویس این منشور هیچ ذکری از حق برگزاری تجمعات مسالمت آمیز به میان نیامده است.

حق آزادی انجمن: در طی هشت سال گذشته مقامات ایران تعداد زیادی از احزاب سیاسی منتقد، سازمان‏های ‏‏غیر دولتی، اتحادیه‏‌های ‏‏صنفی و کارگری مستقل، وگروه‏های ‏‏دانشجویی را تعطیل نموده‏ اند. کانون وکلای ایران، کانون مدافعان حقوق بشر، شیرین عبادی و انجمن روزنامه نگاران نمونه‏هایی از گروه‏هایی هستند که مقامات یا  آنها را تعطیل نموده‏ اند، غیر قانونی اعلام کرده اند و یا  شدیدا تحت کنترل قرار داده‏اند. بسیاری از اعضاء این گروه‏ها ‏‏در حال حاضر مجازات‏های ‏‏سنگین حبس را سپری می‏‏ کنند و یا از ادامه فعالیت‏های ‏‏خود به عنوان اعضای از این سازمان‏‏ها محروم هستند.

ماده ۳.۵۲ پیش‏ نویس منشور به طور کلی حق آزادی انجمن را در «احزاب، جمعیت‏ها، انجمن‏های ‏‏سیاسی و صنفی و سازمان‏های ‏‏مردم نهاد» تأئید می‏‏ کند. این ماده  مخصوصا اظهار می‏‏ دارد که «عضویت یا عدم عضویت [در این گروه ها] نباید موجب سلب یا محدودیت حقوق شهروندی گردد»، اما اضافه می‏‏ کند که گروه‏های ‏‏مذکور باید «قانونی» باشند. بار دیگر این محدودیت، با محروم کردن خودسرانه گروه‏هایی که ممورد تائید حکومت قرارد نگرفته‏ اند از «قانونی» محسوب شدند، و با اجازه دادن به مسئولین امور برای محروم کردن خودسرانه افراد از حق آزادی انجمن خود، ارزش و مفهوم این محافظت‏ها را به خطر می‏‏ اندازد.

حقوق اقلیت‏های ‏‏مذهبی:

بر اساس اصول ۱۲ و ۱۳ قانون اساسی ایران، تنها شیعه اثنی عشری، اسلام سنی، زرتشتی، یهودیت و مسیحیت، مذاهب رسمی و تحت حمایت قانون هستند. پیروان این مذاهب در محدوده قانون «در انجام‏ مراسم‏ مذهبی‏، طبق‏ فقه‏ خودشان و در تعلیم‏ و تربیت‏ دینی‏ و احوال‏ شخصیه‏» آزادند. این امر بهائیان را، که بزرگترین اقلیت غیر مسلمان در ایران می‏‏باشند، از حمایت‏های ‏‏قانونی محروم می ‏‏نماید. همچنین اعضای اقلیت‏های ‏‏مذهبی هستند، که چه به طور قانونی و چه به طور غیر رسمی، در امور استخدام و امکان بهره‏ مند شدن از حق خود برای مشارکت‏های ‏‏سیاسی و نیز در حقوق اجتماعی و فرهنگی خود مورد تبعیض قرار می‏‏ گیرند. این تبعیض‏ها به ویژه در مورد اعضای جوامع مسیحیان پروتستان/نوکیشان انجیلی و گروه‏های ‏‏صوفی، مانند فرقه نعمت‏ اللهی گنابادی که مقامات آنها را به طور سیستماتیک هدف قرار داده و از حق اجرای مناسک دینی خود محروم می‏‏ نمایند، شدید است. جمعیت قابل توجه اهل تسنن در ایران نیز با محدودیت‏های ‏‏غیر ضروری، از جمله ممنوعیت از حق خود برای برگزاری آزادانه مراسم عبادی، مواجه هستند.

علیرغم همه این نواقص اساسی در ساختار حقوق موجود در ایران، ماده ۱ پیش‏ نویس منشور که می‏‏ گوید «کلیه اتباع ایران صرف نظر از جنسیت، قومیت، ثروت، طبقه اجتماعی، نژاد و یا امثال آن» می ‏‏توانند از «حقوق شهروندی و تضمینات پیش بینی شده در قوانین و مقررات» برخوردار باشند، به وضوح «دین» و «مذهب» را به عنوان یکی از طبقات حمایت شده حذف می‏‏نماید. ماده ۳.۱۱۷ منشور «برگزاری و حضور در مراسم مذهبی» را به ادیانی محدود می‏‏سازد که «در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده‏ اند». چندین مقررات دیگر در پیش‏نویس این منشور ظاهراً به احترام گذاشتن به چند گونگی مذاهب و عدم تبعیض اشاره می‏‏ کند، اما مشخص نیست آیا عبارت «مذهب» که مورد استفاده قرار گرفته است به دین‏ های مختلف اشاره می‏‏ کند و یا مقصود فرقه‏ های ‏‏گوناگون اسلام است.

حقوق زنان:

زنان ایران در موضوعات احوال شخصیه در ارتباط با شهادت در دادگاه، ازدواج، طلاق، ارث و حضانت فرزند با تبعیض مواجه هستند. زنان صرف نظر از سن‏شان برای ازدواج، به تأئید ولی مذکر خود نیاز دارند و نمی‏توانند ملیت خود را به همسرشان که در خارج از کشور متولد شده است و یا به فرزندان [حاصل از این ازدواج] انتقال دهند. زنان نمی ‏توانند بدون داشتن اجازه کتبی ولی مذکر خود، گذرنامه دریافت نمایند و یا به خارج از کشور سفر کنند. همچنین زنان ایرانی بیش از مردان ممکن است در سرکوب‏های ‏‏مربوط به قوانین لباس پوشیدن گرفتار شوند.

ماده ۹۹.۳ دولت را ملزم می‏‏دارد به حقوق زنان تحت هر شرایطی و «با توجه به موازین قانونی» احترام بگذارد. ماده ۱۰۷.۳ می‏‏ گوید زنان باید از هر گونه فرصتی برای بهره‏مند شدن از حق انتخاب «پوشش مناسب»  بر طبق «معیارهای اسلامی – ایرانی» برخوردار شوند و دولت موظف است تمهیدات لازم را جهت ترویج پوشش مناسب اتخاذ نماید.

ابهام در مورد حمایت از اتباع خارجی:

پیش‏نویس منشور مکررا به حقوق «شهروندان» اشاره می‏‏ نماید و ماده ۱ به وضوح بیان می‏‏‌کند که «اتباع ایران» می‏ ‏توانند از «حقوق و تضمینات شهروندی» بهره‏ مند شوند بدون آنکه اتباع خارجی مقیم ایران ، از جمله حد اقل سه میلیون پناهنده و مهاجر افغان و عراقی مجاز و غیر مجاز که در حال حاضر در ایران زندگی و کار می‏‏کنند را ذکر کند. آیا این بدان معناست که مواد ۱.۳، ۳.۱۱،۳.۲۱ و ۳.۹۲ از حقوق افراد غیر تبعه، به ترتیب اعم از حق حیات، بیان، هویت قومی و عدم شکنجه پشتیبانی نمی‏ کند؟

تعهدات حقوقی بین‏‌المللی ایران دولت را ملزم می‏‏دارد اطمینان حاصل نماید که اتباع خارجی هم از همان تضمین‌‏ها و حمایت‏‌های ‏‏حقوق اساسی که اتباع و شهروندان ایران آنها برخوردار هستند برخوردار باشند. بسیاری از افراد غیر تبعه که در حال حاضر ساکن ایران هستند کماکان از نقض حقوق خود که به وسیله مقامات دولتی ارتکاب می‏‏ یابد رنج می‏‏ برند.

مجازات‏های ‏‏غیر انسانی:

اصلاحیه قانون مجازات اسلامی که در اوایل امسال به اجرا گذاشته شد بسیاری از مجازات‏هایی که به طور واضح تعهدات حقوقی بین‏ المللی ایران در ارتباط با منع رفتارها یا مجازات‏های ‏‏ظالمانه، غیر انسانی یا تحقیرآمیز، از قبیل سنگسار، آویختن از دار به طریق خفه کردن، قطع دست و پا، و شلاق زدن نقض می‏‏ کند را ابقاء نموده است. پیش‏نویس این منشور هیچ تلاشی در جهت منع این شیوه‏ های ‏‏غیر انسانی انجام نمی ‏دهد.

***

با توجه به نگرانی‏ های ‏‏ابراز شده، سازمان‏های ما معتقد هستند که با ارزش‏ ترین مشارکت این پیش‏ نویس منشور همانا توان آن برای آغاز یک گفتمان ملی در باره حقوق بشر در ایران می‏ ‏باشد که بسیار مورد نیاز است. بنابراین ما از دولت شما جدا تقاضا می‏‏ کنیم دوره یک ماهه‏ای که برای مرور و اظهار نظر گذاشته شده را حداقل به شش ماه تمدید نمایید و از فراگیر بودن، شفاف بودن و عادلانه بودن مراحل مشورت و ابراز نظرات اطمینان حاصل نمایید. مثلا می‏‏‌توان این کار را با انجام امور ذیل عملی ساخت:

روشن کردن این مطلب که ایرانیان داخل و خارج از کشور می‏‏توانند آزادانه جلساتی را برای گفتگو در باره مفاد این منشور و اصلاحاتی که به نظر آنها ضروری می‏‏رسد سازماندهی کرده و گرد یکدیگر جمع شوند؛

  • انتشار دستورالعمل‏ هایی که شرح دهد چگونه دولت شما مراحل رد و بدل کردن نظرات ایرانیان و سازمان‏های ‏‏غیر دولتی، مرور و بررسی این نظرات و شامل کردن آنان به مصوبه‏ های الحاقی در منشوری که هدفش بهبود وضع حقوق بشر کشور می‏‏ باشد را انجام خواهد داد؛  و تعامل فعالانه از طریق برگزاری ملاقات‏ ها و جلسات بحث و گفتگو با جامعه مدنی ایران جهت اطمینان حاصل کردن که به همگان فرصت ابراز نظر داده شده است.

انجام تمام این مراحل آماده سازی اما بسیار مهم می‏‏تواند به خوبی نشان دهد که دولت شما خود را حقیقتا وقف انجام اصلاحات واقعی و هدفمند در ایران کرده است. همچنین امیدواریم که دولت شما پاسخ ما را که در این نامه ارائه گردیده است، و نیز دیدگاه‏ها و دغدغه‏ هایی که توسط دیگر سازمان‏های ‏‏ایرانی و بین‏ المللی که برای بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران فعال می‏ کنند ابراز شده را جدا در نظر بگیرد، و نظرات ما را در هر سند نهایی که هدفش طرح، جبران، یا اصلاح وضعیت وخیم حقوق بشر در این کشور می‏‏ باشد منعکس نماید.

ما از توجه شما به این موضوعات مهم سپاسگزاریم و در انتظار دریافت پاسخ دفتر شما در آینده نزدیک هستیم.

ارادتمند،

سارا لی ویتسون، مدیر اجرائی بخش خاورمیانه و شمال آفریقا دیده بان حقوق بشر
دکتر هادی قائمی، مدیر اجرائی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران

کاریکاتور(۷۵): سبک زندگی اسلامی زنان به روایت شورای عالی انقلاب فرهنگی

$
0
0

کاریکاتور(۷۵): سبک زندگی اسلامی زنان به روایت شورای عالی انقلاب فرهنگی-کاریکاتوری از توکانیستانی

علیرضا علی‌احمدی، رئیس کمیسیون تدوین الگوی سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی:

یکی از پیشنهادات بنده این است که نظام آموزشی‌ ما به جای اینکه از نظر ساختاری به صورت ۳-۳-۳-۳ که اکنون مطرح می‌شود، باید مبتنی بر چرخه عمر دختران و پسران‌مان تعریف کنیم، از دید من با توجه به بلوغ زودرس دختران نسبت به پسران، با توجه به قدرت فهم و تجزیه و تحلیل زودتری که برای دختران ما در مقایسه با پسران حاصل می‌شود، این ۱۲ سال تعلیمات عمومی که در آموزش و پرورش مطرح است برای دختران می‌تواند در ۱۰ سال ارائه شود، پس اگر ما دوره دبیرستان و یا دوره آموزش و پرورش عمومی برای دختران‌مان در تعداد سال‌های کمتری تعریف کنیم، اختلاف سنی هم میان دختران و پسران ایجاد می‌شود که آمادگی آن‌ها را برای تشکیل زندگی مشترک تناسب می‌بخشد و دختران ما قبل از اینکه وارد چرخه زندگی شغلی شوند، می‌توانند تشکیل خانواده داده و کار اصلی آن‌ها خانواده، فرزند و پرداختن به آن مسائلی باشد که روز قیامت باید به آن پاسخ‌گو باشند، داشتن شغل برای یک خانم منعی ندارد، اما جزو اولویت‌های زندگی ما برای خانم این نیست بلکه بانوان ما باید بتوانند کانون گرم خانواده را شکل دهند و فرزندی تربیت کنند که اعمالش برای پدر و مادرش باقیات الصالحات باشد و موجبات رضای الهی را فراهم کند، ما بلد نیستیم مقدمات آن را به درستی فراهم کنیم، بنابراین نتیجه آن می‌شود که سن ازدواج به تعویق می‌افتد و وقتی دختران و پسران ما در سنین بالا تن به ازدواج می‌دهند که هر یک برنامه کاملی برای ۲۴ ساعت خود دارند و فرصتی برای فعالیت‌های مشترک خانوادگی ندارند، این ریشه بعضی از گرفتاری‌های سبک زندگی کنونی ما است.

یک دانشجوی اخراج شده از دانشگاه: قرار بود ۲۰ روزه پاسخ بدهند، اما پنج ماه است که جوابی نداده اند

$
0
0

یک دانشجوی اخراجی: « من و خیلی از بچه های که به این گونه اخراج شده بودیم از مسوولان دانشگاه شکایت کردیم و تقاضا برای بازگشت دادیم اما خیلی با پاسخ های بی ادبانه ی مواجه شدیم. به من گفتند بروم همان جایی که در این چند سال بودم، منظورشان همان زندان بود. در دولت جدید اگرچه گفتند که برویم و درخواست هایمان را ارائه کنیم اما علیرغم پیگیری های فراوانم هنوز پاسخی به من ندادند در حالیکه طبق گفته خودشان در همان روز اول باید طی ۲۰ روز پاسخ درخواست من داده می شد.»

یک دانشجویی اخراج شده از دانشگاه در دولت دهم که نخواست نامش ذکر شود به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که علیرغم اظهار نظر مسوولان مبنی بر بازگشت دانشجویان محروم از تحصیل به دانشگاه، نزدیک به پنج ماه است که مسوولان درخواست او و بسیاری از دانشجویان اخراجی و ستاره دار را بدون پاسخ گذاشته اند. این دانشجوی اخراج شده که از شهریور ماه امسال تا کنون بارها برای بازگشتش به دانشگاه پپگیری کرده است به کمپین گفت: «تاکنون وزیر علوم  به دلیل بازگشت تعدادی از دانشجویان ستاره دار به دانشگاه  از مجلس کارت زرد گرفته است فکر می کنم اگر او بخواهد برای بازگشت دانشجویان اخراجی در دولت دهم پافشاری کند لابد استیضاح می شود. پنج ماه از ارائه اولین درخواستم به دانشگاه می گذرد اما هنوز پاسخی ندادند در حالیکه قرار بود ۲۰ روزه به من جواب بدهند.»

حکم اخراج این دانشجو در زمانی که زندانی بود و بدون اطلاع او در  سال ۱۳۹۰ صادر شده است در حالیکه او پس از آزادیش در سال ۱۳۹۲، وقتی برای تمام کردن واحدهای باقی مانده اش برای اخذ مدرک لیسانس به دانشگاه مراجعه کرد از اخراجش باخبر شد. این دانشجو، ورودی سال ۱۳۷۸ است و در سال ۱۳۸۸ به دلیل فعالیت های دانشجویی بازداشت و محکوم به ۴ سال حبس شد.

این دانشجوی اخراج شده به کمپین گفت مسولان دانشگاه در دولت قبل به او گفته اند که جایی در دانشگاه ندارد و بهتر است برود جایی که در همان چند سال غیبتش (یعنی زندان) بوده است و در دولت جدید نیز فقط به او وعده بازگشت تا کنون داده اند و گفته اند بهتر است صبر کند.

دانشجویان ستاره دار به افرادی گفته می شود که در آزمون ورودی دانشگاه قبول شده یا حتی مدتی به تحصیل مشغول بوده اند  اما به دلیل فعالیت های سیاسی- مدنی مسالمت آمیز در دانشگاه، از تحصیل محروم شده اند. برخی نیز در دوران دولت دهم به دلیل فعالیت های دانشجویی و اعتراضی به دولت حتی اخراج شده اند.

بازگشت دانشجویانی که در دولت دهم ستاره دار یا محروم از تحصیل شدند در طی چند ماه گذشته محل اختلاف نمایندگان مجلس و وزیر علوم بوده است. در حال حاضر سه نماینده مجلس، زهره طبیب زاده، جبار کوچکی نژاد و سید محمود تبویان، از رضا فرجی دانا، وزیر علوم شکایت کرده اند به دلیل آنکه با بازگشت ۱۲۵ دانشجوی ستاره دار و محروم از تحصیل به دانشگاه ها موافقت کرده اند. نمایندگان مجلس دلیل شکایت خود  این می دانند که نهادهای امنیتی و نظارتی هنوز نسبت به این دانشجویان نظر منفی دارند. با این حال وزیر علوم، روز سه شنبه ۲۴ دی ماه در واکنش به شکایت نمایندگان مجلس گفت: «بازگشت ستاره دار ها به دانشگاه قانونی است.»

وزیر علوم در واکنش به اعتراض های نمایندگان با اشاره به اینکه برخی “تنها به حاشیه می پردازند”، گفته است: «در مورد بازگشت «دانشجویان ستاره‌دار» و «محروم از تحصیل» یک روال قانونی طی شده و با توجه به مستنداتی که داریم جای هیچ‌گونه نگرانی در رابطه با شکایت نمایندگان وجود ندارد.»

برای اولین بار پس از سال ۸۸ و شدت گرفتن پدیده دانشجویان ستاره دار، محروم از تحصیل و اخراجی، جعفر توقیفی، سرپرست وزارت علوم ۹ شهریور ماه امسال در مصاحبه با روزنامه شرق  گفت مشکلات دانشجویان ستاره دار به زودی رفع خواهد شد تا دوباره آنها به دانشگاهها برگردند. آقای توفیقی به کمیته ویژه ای اشاره کرد که وضعیت دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل را رسیدگی می کند و آنها می توانند با طرح شکایت خود به این کمیته تقاضای ادامه تحصیل خود را ارائه دهند.  پس از این اظهارات، او مجددا در تاریخ ۲۵ شهریور ماه اظهارکرد که تقاضای چندین دانشجو در حال بررسی است و برای تعدادی از دانشجویان نیز پس از بررسی مجوز بازگشت به تحصیل صادر شده است اما او نام هیچکدام از این دانشجویان ستاره دار را که قرار بود به دانشگاه برگردند عنوان نکرد. آنچه سرپرست وزارت علوم گفت، امید بسیاری برای دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل برای بازگشت به دانشگاه ایجاد کرد اما پنج ماه پس از آن وعده‌ها، هنوز عده زیادی از این دانشجویان پشت درهای بسته دانشگاه هستند.

نمایندگان  در تاریخ ۱۱ آذر ماه ۹۲ رضا فرجی دانا، وزیر وقت علوم را برای توضیح درباره اینکه چگونه می خواهد دانشجویان ستاره دار را به دانشگاه برگرداند به مجلس احضار کردند. بسیاری از نمایندگان مجلس با بازگشت دانشجویان محروم از تحصیل به دانشگاه ها مخالف هستند.

 این دانشجوی اخراجی  که در سال ۱۳۸۷ برای تحصیل در مقطع لیسانس وارد دانشگاه علامه طباطبایی شد و در سال ۱۳۸۸ به دلیل فعالیت های دانشجویی بازداشت و حکم حبس گرفت، به کمپین گفت: «تعداد زیادی از دانشجویانی که از سال ۹۰ ستاره دار شده یا تعلیق خورده بودند توانستند در دولت جدید به دانشگاه ها در این چند ماه اخیر برگردند. اما دانشجویانی که از سال ۸۴ که جریان ستاره دار شدن  شروع شد و در سال ۸۸ به اوج خود رسید نتوانستند به دانشگاه هنوز برگردند.»

 این دانشجو ادامه داد: «آقای توقیفی چند ماه پیش آماری داد از دانشجویان ستاره داری که به دانشگاه برگشته اند اما آنها همه دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل از سال ۹۰ بودند که کمتر در موردشان سروصدا شده بود. به قولی آنها در سکوت ستاره دار شده بودند و در سکوت هم به دوباره به دانشگاه بازگشتند. اما مشکل دانشجویانی بودند که در جریانات ۸۸ محروم از تحصیل شدند و به خصوص بازداشت شدند و حکم زندان هم گرفته اند. این دسته از دانشجویان برگشت شان به دانشگاه خیلی سخت است.»

این دانشجوی اخراجی گفت: «من بعد حوادث انتخابات ۸۸ بازداشت شدم و حکم اخراجم در سال ۱۳۹۰ صادر شد در حالیکه خودم آنموقع زندان بودم. خبر اخراجم نه به خودم ابلاغ شد و نه به خانواده ام. خیلی از دانشجویان زندانی دیگر مانند مجید توکلی، مجید دری، میلاد اسدی و .. را هم می شناسم که به همین شکل در سکوت اخراج شدند.  طبق قانون باید به دانشجو اخراجش ابلاغ شود تا اگر او توضیحی در این مورد دارد کتبی یا شفاهی ارائه کند. من چند ماه پس از آزادیم از زندان، به دانشگاه رفتم تا ببینم چطور باید واحدهای باقی مانده ام را پاس کنم که آنجا بهم گفتند حکم اخراجم در پرونده است.»

این دانشجوی اخراج شده به کمپین گفت: « من و خیلی از بچه هایی که به این گونه اخراج شده بودیم از مسوولان دانشگاه شکایت کردیم و تقاضا برای بازگشت به دانشگاه دادیم اما در همان زمان دولت احمدی نژاد با پاسخ های بی ادبانه‌ایی مواجه شدیم. به من گفتند بروم همان جایی که در این چند سال بودم، منظورشان همان زندان بود. در دولت جدید اگرچه گفتند که برویم و درخواست هایمان را ارائه کنیم اما علیرغم پیگیری های فراوانم هنوز پاسخی به من ندادند در حالیکه طبق گفته خودشان باید طی ۲۰ روز پاسخ درخواست من داده می شد.»

این دانشجو اخراجی و زندانی سابق به کمپین در خصوص پاسخ مسولان دانشگاه در این چند ماه اخیر گفت: « مسولان تا کنون به من و هیچکدام دیگر از دوستانم نه نگفته اند اما تلویحا به ما فهمانده اند که نشدنی است.»

ضیا نبوی بعد از ۵۵ ماه زندان با وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی برای ۵ روز به مرخصی آمد

$
0
0

ضیا نبوی بعد از ۵۵ ماه به مرخصی آمد. این عکسی است که ساعاتی پس از آزادی از این دانشجوی زندانی گرفته شده است.

یک منبع مطلع به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که ضیا نبوی دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه نوشیروانی بابل، شامگاه چهارشنبه پس از تحمل حدود ۵۵ ماه زندان که بخش عمده ای از آن زندان در تبعید بوده است با قرار وثیقه ۵٠٠ میلیون تومانی برای مدت  ۵ روز به مرخصی آمد.

وی در سال ٨٨ از سوی شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیر عباسی به تحمل ١۵ سال حبس و ٧۴ ضربه شلاق محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به ١٠ سال حبس در تبعید تبدیل شد . ضیا نبوی شب۲۵ خرداد ۸۸ به همراه چند تن از دوستانش بازداشت شد. روند بازجویی و فشارهای جسمی و روحی که در طول ۱۲۰ روز تحقیقات مقدماتی بر این فعال دانشجویی وارد شد، بارها مورد اعتراض فعالین حقوق بشر قرار گرفت.

ضیا نبوی در تاریخ ۸۹/۷/۱ بدون اطلاع قبلی به زندان کارون اهواز منتقل شد. او تا کنون چندین نامه از داخل زندان کارون منتشر کرده است که در بخشی از آنها به تشریح شرایط وخیم و غیر انسانی زندان کارون پرداخته است. همچنین نامه بسیار تاثیرگذار وی در خصوص محمد علی عموری ؛ فعال عرب محکوم به اعدام انتقال یک ماهه وی به زندان انفرادی را برای وی به همراه آورد.

سید ضیاء الدین نبوی دانشجوی محروم از تحصیل مهندسی شیمی در سال ۸۱ وارد دانشگاه نوشیروانی بابل شد و از سال ۸۲ تا ۸۶ با رای مستقیم دانشجویان، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی این دانشگاه بود. در سال ۸۶ به دلیل برگزاری اعتصاب غذا به همراه ۱۵ دانشجوی دیگر این دانشگاه، در یورش شبانه نیروهای امنیتی به دانشگاه بازداشت شد. او همچنین دو ترم از تحصیل تعلیق شد. ضیا نبوی در کنکور کارشناسی ارشد سال ۸۷ علیرغم کسب صلاحیت علمی، از تحصیل محروم شد. پس از آن، با تشکیل شورای دفاع از حق تحصیل برای دفاع از حق دانشجویان محروم از تحصیل، به عضویت در این شورا در آمد.

یکی از دلایل صدور حکم سنگین برای این فعال دانشجویی ، وابستگی او به سازمان مجاهدین عنوان شده بود. در حالی نه تنها هیچ شاهد و مدرکی در این زمینه توسط دادگاه ارائه نشده بود بلکه خود وی بارها چنین اتهاماتی را رد کرده بود. این اتهام همچنین از سوی پدر ضیا نبوی، دوستان و هم بندی های او در زندان اوین هم رد شده و ۴۴ نفر از این زندانیان در شهادت نامه ای وابستگی ضیا نبوی را به آن سازمان خلاف واقع دانسته اند.

خانواده آقای نبوی امیدوار هستند که مرخصی پنج روزه ضیا نبوی توسط مسوولات قضایی تمدید شود.

Viewing all 254 articles
Browse latest View live